چرا برای تو تصمیم میگیرند که کجا باشی، با که باشی یا نباشی؟ از درونت با خبرند؟ شاید اصلاً میخواهی و دوست داری کنار جوانها باشی و این رقابت را پیشکسوتانه و پهلوانانه جشن بگیری. به کسی چه؟ بودن و نبودن تو در گرو تصمیم دیگران است؟!
با سی و سومین جشنواره فیلم فجر ـ 24
«زورخانه سیمرغ» در تسخیر کودکان
سینما پلاس: یدالله صمدی کارگردان پیشکسوت سینمای ایران که آخرین ساختهاش «پدر آن دیگری» به بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر راه نیافت، با نگارش نامه ای احساسی، اظهارات هیات انتخاب و دبیر جشنواره فجر درباره نمایش فیلم خود در بخش پیشکسوتان را به سخره گرفت و نوشت: «زورخانه سیمرغ به دست کودکان افتاده است.»
به گزارش وب سایت خبری ـ تحلیلی سینما پلاس، این کارگردان پیش از این در گفت و گو با سینما پلاس، به اعلام موضع درباره هیات انتخاب پرداخته بود که متن آن را میتوانید در «اینجا» بخوانید. حالا صمدی در تازهترین اظهار نظر خود در قالب یادداشتی با نام «زورخانه سیمرغ» با اشاره به نامیده شده خود از سوی جشنواره با عبارت پیشکسوت مینویسد: «واژه پیشکسوت، صفت مرکّب است در ادبیات و فرهنگ لغات ما. یکی از مراتب مرید، شیخ و مرشد. یکی از مدارج طریقت مقامی در سلوک، قدیمیترین و بزرگترین پهلوانان زورخانهها.
یدالله صمدی؛ خودت را بر روی کاغذ بیاور، با خودت حرف بزن. نه با کسی، نه از کسی و نه بر کسی. با خودت و بی داشتن «من» و «منیّت».
یدالله صمدی؛ پیشکسوت اگر بودی که زنگ زورخانه را برایت مینواختند و بر جای رفیعت مینشاندند و آن گاه با شکوه میبودی. امّا و دریغا که ناشیانه و کودکانه زنگ زورخانه ای را بی آنکه صدایش را بشنوی نواختند و زنگ زده ای را نواختند که به دست کودکانی افتاده و ناشیانه نواختند. میوه بر شاخه شدی، سنگپاره بر کف کودک! ناشیگریها را توجیه و بهانه آوردند. منّتی بر تو که «تو را تکریم کردیم»!
به تکدّی سیمرغ و به سودایش حرف نزن. گله از یار، از همکار داشته باش که چرا نگفتند در کنار تو در این تحفه ای که ارزانی داشته ای، جوانهای جویای نام و نانی هم هستند که سیمرغ آرزویشان است و حال جملگی همپای تو از شاخه فرو افتادند و سهم ایشان چه میشود؟سهم تو از سال و سالهای دیگر از همیاری و همپایی با جوانان چه خواهد بود؟ گمان کن دیگر با توی پیشکسوت همراه نشوند تا همراه تو از شاخه فرو نیفتند! … چه خواهد شد؟
یدالله صمدی پیشکسوت! … چرا برای تو تصمیم میگیرند که کجا باشی، با که باشی یا نباشی؟ از درونت با خبرند؟ شاید اصلاً میخواهی و دوست داری کنار جوانها باشی و این رقابت را پیشکسوتانه و پهلوانانه جشن بگیری. به کسی چه؟ بودن و نبودن تو در گرو تصمیم دیگران است؟!
ای کاش در این تصمیم و انتخاب، خدا هم جایی داشت؛ نعوذاً بالله.در زورخانه سیمرغ، زمین ادب ببوس.