عدم واکنش رسانههای اصولگرا و علاقهمند به اخلاق عمومی، به نمایش چنین فیلمهایی عجیب است. به نظر میرسد این رسانهها که سال گذشته و امسال بهشدت نگران اکران سه فیلم خاص بودند، با اطمینان از عدم نمایش این فیلمها، ریش و قیچی را به دست مسئولان سینمایی سپردهاند
در حاشیه نمایش فیلمی با شوخیهای جنسی:
آقای ایوبی! برای نمایش این فیلم معذرتخواهی نکنید، استعفا دهید
سینما پلاس: اگر همین فردا «حجت الله ایوبی» رییس سازمان سینمایی از مسوولیت خود برکنار شده و یا استعفاء دهد، میراثی جز محافظه کاری، تعلل و عدم اکران فیلمهایی که مجوزش را داده بود برجای نخواهد گذاشت اما حوزه تحت مدیریت او او چند روزی است صاحب میراث تازه ای شده و آن هم «اکران فیلمهایی با شوخیهای جنسی و رکیک است.
به گزارش وب سایت خبری ـ تحلیلی سینما پلاس، چندی پیش سینما پلاس با نگارش مطلبی با عنوان «ایوبی هم سردار شرمندگی میشود؟» به عذرخواهی وی از جامعه سینمایی به دلیل عدم نمایش عمومی فیلم «خانه پدری» اشاره کرد. فیلمی که به نظر میرسد طی توافق مسئولان سینمایی با کیانوش عیاری، خسارت گرفته و حالا بی سر و صدا از اکران کناره گیری کرده است. اما این روزها فیلمی دیگر بر پرده سینماهاست که تماشای آن احساسی به جز شگفتی و تعجب در مخاطب به وجود نمیآورد. نام این فیلم «مجرد چهل ساله» است که به کارگردانی شاهین باباپور ساخته شده و به طور گسترده و حتی در سینماهای حوزه هنری که منادی اخلاق و کرامت اسلامی است نیز اجازه نمایش پیدا کرده است. این فیلم متعلق به سینمای بدنه است. یعنی سینمایی که مخاطب اول و آخرش نه جشنوارههای داخلی و خارجی بلکه مردم هستند. ساخت فیلم در این بخش و برای این مخاطبان بسیار شریف و قابل احترام است اما صحنههایی در این فیلم وجود دارد که بعید است در هیچ دوره ای امکان و اجازه نمایش مییافت. البته وقتی به نام «قربان محمد پور» در مقام فیلمنامهنویس در عنوان بندی فیلم دقت میکنیم، این حجم از صحنههای مهوع و زننده عجیب به نظر نمیرسد. «آنچه مردان درباره زنان نمیدانند» ساخته قربان که چندی پیش بر پرده سینماها بود، سرشار از مفاهیم ضدخانواده بود که سینما پلاس در مطلبی با عنوان «مجلسیها! حزب اللهیها! چرا برای این قصهها عصبانی نشدید؟» به آن واکنش نشان داد.
اشتباه گرفتن شلنگ در توالت با چیزی دیگر
نکته قابل تأمل درباره دستپخت جدید این فیلمنامهنویس که در فیلم «مجرد چهل ساله» بروز مییابد، شوخیهای جنسی موجود در فیلم است. تعجب آور است که سازمان سینمایی که این روزها درباره فیلمهای جشنواره مو را از ماست بیرون میکشد، به چنین فیلمی اجازه اکران داده و حتی آن را درجه بندی هم نکرده است. دو نمونه از صحنههای مورد اشاره به شرح زیر است:
الف: مردی که در حین سرقت تیر خورده، در بیمارستان بستری است. سربازی مسوول مراقبت از اوست. مرد سارق از سرباز میخواهد او را به مستراح ببرد. او حتماً باید از مستراح ایرانی استفاده کند. سرباز برای جلوگیری از فرار او، دست چپ خود را با دستنبد به دست راست او میبندد. زندانی وارد توالت میشود و دست سرباز هم طی این ماجرا وارد توالت میشود اما خودش بیرون است و دوربین واکنشهای او را نشان میدهد. ناگهان رنگ سرباز تغییر میکند و پاسخ میدهد: «این چیه دادی دستم؟»
دزد میگوید: «شلنگه. چیزی نیست»
چند دیالوگ دیگر هم میان آنها رد و بدل میشود. به نظر شما چه چیز دیگری ممکن است در این صحنه از سوی سارق به دست سرباز داده شده باشد که شبیه شلنگ به نظر برسد و باعث خجالت سرباز شود؟
ب: سارق تیر خورده با شخصیتی به نام رضا دوست شده است. او برای رضا کاری انجام داده و در صحنه ای از فیلم به صورت طاق باز روی تخت دراز کشیده است و هر دو پایش را به صورت عدد 8 روی تخت گذاشته است. حالا رضا از شدت خوشحالی و برای تشکر از او، به سراغش میآید و روی تخت شیرجه رفته و طاقباز روی این دزد زخمی «دراز» میکشد. صحنه ای پدید میآید که سرباز وقتی وارد اتاق میشود، از دیدنش شوکه شده و لبش را گاز میگیرد. به نظر شما این موقعیت چرا باید با چنین واکنشی مواجه گردد؟
ریش و قیچی سینما دست سازمان سینمایی
البته فیلمنامهنویس کاربرد، همهچیز را بیان نکرده و بخش زیادی از موضوع را به ذهن مخاطب واگذار کرده اما کُدهایی داده که بهراحتی ذهن مخاطب را فعال میکند. فیلم البته چیزهای دیگری هم دارد. ازجمله ای که در آن فردی درباره مردی که قصد ازدواج مجدد دارد میگوید: «دوباره می خود باتدبیر امید تجدید فراش کنه» تا جایی که خانم دکتر، با اشاره به همکار دیگر پزشکش خطاب به یکی از شخصیتهای داستان میگوید: «البته نظر من به آقای دکتر نزدیک تره»! این جمله شمارا یاد چیزی نمیاندازد؟!
در این شرایط عدم واکنش رسانههای اصولگرا و علاقهمند به اخلاق عمومی، به نمایش چنین فیلمهایی عجیب است. به نظر میرسد این رسانهها که سال گذشته و امسال بهشدت نگران اکران سه فیلم خاص بودند، با اطمینان از عدم نمایش این فیلمها، ریش و قیچی را به دست مسئولان سینمایی سپردهاند و حتی محض احتیاط! به سینما هم نمیروند تا از وضعیت دیگر فیلمها اطلاع پیدا کنند!
در چنین شرایطی اگر معذرتخواهی رییس سازمان سینمایی درباره عدم اکران خانه پدری را بپذیریم، نمیتوانیم درباره اکران چنین فیلمی به کمتر از «استعفای ایوبی» راضی شویم.