سینما مثبت: در هشت ماهی که از شهادت مظلومانه حاج قاسم سلیمانی می گذرد، بارها اخبار پراکنده ای درخصوص ابراز تمایل هنرمندان مختلف برای ساخت فیلم و سریال درباره زندگی این قهرمانِ میهنی شنیده شده است اما حالا اخبار مختلف درباره این مسئله رسمیت بیشتری یافته است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، این روزها اخبار متعددی از تصمیم سازمان صدا و سیما برای ساخت سریالی با موضوع زندگی شهید قاسم سلیمانی شنیده می شود. رصد اخبار منتشر شده حکایت از آن دارد که این خبرها بیشتر «خبرسازی» است و هنوز کار به قطعیت نرسیده و احتمالا هدف این مانورهای خبری نیز بیشتر عرض اندام صدا و سیما در عرصه عمومی جامعه و ایجاد مقبولیت نزد مجلس جدید در آستانه فصل بودجه نویسی و مواردی از این دست است. البته در طول ماههای گذشته نیز کارگردان ها و تهیه کنندگان زیادی نسبت به ساخت سریالی با مضمون زندگی این قهرمان ملی ابراز تمایل کرده اند. یکی از مهم ترین گزینه ها ابراهیم حاتمی کیا است که ساخت فیلم درباره شهید سلیمانی را به جوان ها واگذار کرده است. حاتمی کیا که در فیلم بادیگارد، رنگ و بویی از این شهید بزرگوار را در فیلمش به کار گرفته بود، تجربه ساخت فیلم چ را دارد و می داند ساختن فیلمی شخصیت محور درباره زندگی یک قهرمان ملی چه حواشی و گرفتاری هایی دارد و بعید است به سراغ چنین موضوعی برود.
درباره فیلم سازی و سریال سازی درباره زندگی این شهید بزرگوار چند نکته مهم حائز اهمیت است:
1 ـ قاسم سلیمانی فرماندهی است که بخش عمده ای از زندگی خود را در مبارزه با جریان های تکفیری در سکوت و گمنامی و به دور از هیاهوی رسانه ای گذرانده است. تازه در سال های اخیر بود که جامعه با ابعاد فعالیت های او آشنا شد و بخش کوچکی از ابعاد شخصیتی او به جامعه شناخته شد. درباره چنین شخصیتی نمی توان ظرف چند ماه فیلم نامه نوشت و فیلم نامه را هم به مرحله اجرا رساند.
2 ـ پرداختن به زندگی قاسم سلیمانی به «پیش نیاز» نیاز دارد. پیش نیاز هم جنگ هشت ساله است که حاج قاسم در کنار قهرمان های دیگری همچون: همت،باکری،چمران،صیاد شیرازی، بروجردی و… از سرزمین مادری دفاع کرد. اگر قرار است سریال زندگی شهید سلیمانی برای نسل جوان اقناع کننده باشد و تصویر کاملی از او به نسلی ارائه دهد که در پایان جنگ به دنیا نیامده بودند و حالا مرز سی سالگی را هم پشت سر گذاشته اند؛ باید حتما به دفاع مقدس نیز بپردازد و این مسئله کار را بسیار سخت می کند. اگر هم نیت ساخت این سریال راضی کردن مدیران و استفاده های دیگر با هر کیفیتی است که دیگر جای بحث ندارد.
3 ـ صدا و سیما در دهه هفتاد و هشتاد عزم خود را جزم کرده بود تا درباره ائمه،قهرمان های دفاع مقدس، چهره های ملی و… فیلم و سریال بسازد. سریال امام حسن (ع) به کارگردانی مهدی فخیم زاده نتیجه خوبی نداشت، سریال امام حسین (ع) به کارگردانی شهریار بحرانی در همان ابتدا متوقف شد.سریال های روزگار قریب و مختارنامه به نتایج خوبی رسیدند اما سریال یوسف نیز در فضای نخبگان جامعه با اقبال مواجه نشد.ساخت فیلم و سریال زندگینامه ای کار بسیار دشواری است و به همین دلیل کارگردان هوشمندی مانند مهدویان در فیلم ایستاده در غبار، فاصله زیادی با قهرمان اصلی خود را نگه می دارد. این سختی ها درباره شهید سلیمانی بیشتر است.
4 ـ ساخت هر نوع اثر نمایشی مبتنی بر متن است و خلق یک متن خوب نیازمند گذشت زمان و اصطلاحا از کار درآمدن آن متن است.به عبارتی این عرصه خُم رنگرزی نیست که با اراده یک تهیه کننده جوان که به واسطه دوست و آشنا وارد ساختار تهیه کنندگی شده، بشود فیلمنامه خلق کرد؛ یعنی فیلم نامه و متن با کسی شوخی ندارد و اگر قرار بر ساخت یک فیلم اصیل و ماندگار باشد، دیگر نمی توان با حبس کردن خود در یک اتاق و تماشای تعدادی فیلم و سریال خارجی و ایده برداری از آن ها ـ که متاسفانه روش رایجی در سینما و تلویزیون ایران است ـ یک فیلم نامه قلابی خلق کرد و آن را مبنای ساخت زندگی قهرمانی در ابعاد قاسم سلیمانی قرار داد و برای خلق یک متن خوب نیاز به گذشت زمان، فیلم نامه نویس اندیشمند و صاحب ایده است که بتواند اقتدار، تواضع، مهربانی،شجاعت و شوخ طبعی این شخصیت را در اثری جذاب به نمایش بگذارد.
حساسیت های ساخت فیلم و سریال درباره زندگی شهید سلیمانی به همین موارد ختم نمی شود و فقط باید آرزو کرد با این روندی که در پیش گرفته شده، خداوند عاقبت سریال سازی درباره حاج قاسم را خیر کند (انشاءالله)