سینما مثبت: در سال های اخیر علاقه شدیدی به انتشار کتاب های خاطرات در کشور به وجود آمده و از خلال انتشار خاطرات فعالان حوزه سیاست،اقتصاد، اجتماع و هنر، تصویری از پشت صحنه برخی رخدادهای تاریخ کشورمان روایت شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، خاطرات سینماگران ایرانی هم در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از آثار منتشر شده در این حوزه کتاب «یک عمر،یک راه،یک عشق؛ خسرو سینایی» که به کوشش همایون امامی در قالب یک گفت و گوی بلند با خسرو سینایی منتشر شده و آثار این سینماگر پیشکسوت و تحصیلکرده را مورد بررسی قرار داده است.
فحشی به نام «بودجه نیست»!
سینایی در این گفت و گو ضمن بیان برخی مطالب درباره فیلم هایش، تصویری از تبعیض در حوزه فیلم سازی در ایران را به شرح زیر روایت می کند:
فیلم نامه های صورتگران عصر خون، سپید جامگان،دادگاه تلویزیونی، تریستانو بلانش آماده بودند ولی هیچ وقت ساخته نشدند. سپید جامگان و صورتگران عصر خون منتشر شدند ولی من می خواستم آن ها را بسازم. بودجه نبود و این نبود بودجه همیشه برای من حالت ناسزا داشت. نوعی فحش. مخصوصا زمانی که می گویند خیلی عالی است ولی بودجه نداریم.
او سپس با شرح پیشنهاد ساخت فیلمی مستند درباره 15 خانه تاریخی ایران به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و درخواست بودجه ای 800 میلیون تومانی برای اجرای این پروژه گسترده گفت: «… به فاصله دو سه ماه بعد دیدم فیلمی راجع به یک دختر قهرمان اتوموبیل رانی را شروع کردند که 9-8 میلیارد خرجش شد و هرگز تمام نشد.»
آبروی ایران را در جشنواره کن بردند
در بخش دیگری از کتاب سینایی با اشاره به کارشکنی صورت گرفته در مورد فیلم در کوچه های عشق که در جشنواره کن پذیرفته شده بود می گوید: «برای جشنواره کن پنج کپی کشیده شد که همه رنگ هایش خراب بود. وقتی توی کن دیدم فیلم با چه رنگ بدی دارد نمایش داده می شود، اشک توی چشم هایم جمع شد. من نمی دانستم چرا.وقتی از جشنواره برگشتم، به مرحوم نوذری که مسوول لابراتوار وزارت ارشاد بود گفتم: آقای نورذری ما که با هم رفیق بودیم، دوست بودیم،اینکه فقط آبروی من نبود،آبروی لابراتوار ایران هم بود،آخر چرا رنگ فیلم اینطوری بود؟ من راش هایم، کپی صفرم رنگشان خوب بود. اول گفت: من چیزی نمی توانم بگویم. سکوت کرد. دو ماه قبل از فوتش بود. قشنگ یادم است. یک روز هم را دیدیم. چون قبل از انقلاب هم را می شناختیم.گفت: سینایی، می دانی چرا رنگ فیلم ها آنطور از آب درآمد؟ چون هر وقت می خواستیم برای فیلم تو پوزیتیو بگیریم که کپی بکشیم، گفتند فیلم مال چه کسی است؟ گفتم برای سینایی. گفتند از پوزیتیوهای کهنه به او بدهید. ما ناچار شدیم تمام فیلم های تو را روی پوزیتیوهای کهنه چاپ کنیم!»
این کتاب از سوی نشر ساقی در سال 1396 به بازار عرضه شده و حاوی خاطرات این فیلمساز از بیش از شش دهه فعالیت در حوزه سینما،موسیقی و هنر است.
نویسنده: امیر استادی