سینما مثبت: فیلم روزهای نارنجی ساخته آرش لاهوتی از چهره های فعال در حوزه مستند فیلمی است که دچار تکرار مکررات شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، روزهاي نارنجي داستان زني پرتقال فروش است كه چندين زن بي سرپرست و بي سروسامان را دور خود جمع كرده و آنها در باغي، پرتقال مي چينند و انبار مي كنند تا بفروشند. اما موضوع اصلي، زن پرتقال فروش هديه تهراني، زن محكمي است و ازطرفي تمام اجزا و شخصيتها و شرايط دست به دست هم داده و مي خواهند نگذارند او براحتي پرتقال بفروشد.
در طول فیلم پالتو سربازي به تن دارد، گاها حرف مي زند و موقع حرف زدن بزور دهانش باز مي شود و عمرا لبخند نمي زند،تازه شوهرش هم آدم بي غيرت و بوغي است و دنبال چندتا ماهي آكواريوم است و بچه تهران و بي خيال. اما تازه زن پرتقال فروش منجي و مشكل گشاي بقيه زنها نيز هست. مشکل فیلم از چند ماه قبل از فيلمبرداري شروع مي شود: زماني كه كارگردان تصميم مي گيرد دوربين روي دوش فيلمبرداري كند و هرجا هديه تهرانی مي رود دوربين هم پشت سر او حرکت می کند. فیلم از ناحیه طراحي هاي غلط زوايا مشکل دارد. حتي در ديالوگهاي چند نفره نيز فقط دوربين از صورت يكي به صورت ديگر مي رود. فيلمنامه هم كه تكرار مكررات است؛ بدبختي پرتقال فروش! خيانت ها هم پشت سر هم رديف است،رغيب و كارگر و همسر و صاحب كار و همه خيانتكاري مي كنند اما زن پرتقال فروش با آن شمایل چریک گونه اش همه رامي بخشد تا اينكه در پايان پرتقال ها را مي فروشد و مهرش دوباره به دل شوهرش مي نشيند،.به همين راحتي!
سمفوني نهم ساخته محمد رضا هنرمند كمي تا قسمتي حال و هواي فيلم خوب روز فرشته كه تقريبا سه دهه پيش در آن بازي كرده را دارد، با اين تفاوت كه اينجا بخش رئاليته زمان فيلم شورلت كامرو و جاده شبيه بين الايالتي آمريكايي و ملك الموت (نه از جنس عبدي) دارد، به اضافه كوروش و امير كبير و رودكي و هيتلر. تركيب عجيبي است و البته به ظاهر خنده دار، اما فيلم از نظر بصري الكن نيست و خود را جمع و جور مي كند. در كل اين حجم سكانس هاي سخت و صحنه پردازي روي دست فيلمساز مي ماند.مرگ چند سلبريتي سياسي و جنگ و ادبي و تاريخي را كاريكاتور مي كند. فيلمنامه اي غیر منسجم اما دكوپاژ و دوربين و صحنه پردازي ها خوب است. تركيبي عجيب و در عين حال شنگول-ازيك گروه حرفه اي كه صرفا اينجا را با هاليوود اشتباه گرفته اند و فكر كرده اند كارشان خيلي درست است!
ناگهان درخت فيلم چندان جذابی نیست.اصلا فيلم نيست. كارگردان به واسطه فيلم قبلي و خوبش، امكانات فني و تيم خوب و گروهي حرفه اي، دوربين را براشته و رفته شمال و هر كاري دلش خواسته كرده.فيلمي مثلا شبيه سينماي نوي فرانسه كه به شكل كاملا پراکنده ای از آب در آمده است.