یکشنبه, اردیبهشت ۲۸, ۱۴۰۴
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • صفحه اصلی
  • خبر
  • گزارش
  • مصاحبه
  • یادداشت
  • کتاب
  • نمایش خانگی
  • تلویزیون
  • فرهنگ و جامعه
  • سینما پلاسی ها
  • مالتی مدیا
    • فیلم
    • عکس
  • فیلم فجر
    • جشنواره چهل و سوم فیلم فجر
    • جشنواره چهل و دوم فیلم فجر
    • جشنواره چهل و یکم فیلم فجر
    • جشنواره چهلم فیلم فجر
    • جشنواره سی و نهم فیلم فجر
    • جشنواره سی و هشتم فیلم فجر
    • جشنواره سی و هفتم فیلم فجر
    • جشنواره سی و هفتم فیلم فجر – بین الملل
    • جشنواره سی و ششم فیلم فجر
    • جشنواره سی و پنجم فیلم فجر
    • جشنواره سی و چهارم فیلم فجر
  • آپارات
  • آموزش
  • رضا استادی
  • صفحه اصلی
  • خبر
  • گزارش
  • مصاحبه
  • یادداشت
  • کتاب
  • نمایش خانگی
  • تلویزیون
  • فرهنگ و جامعه
  • سینما پلاسی ها
  • مالتی مدیا
    • فیلم
    • عکس
  • فیلم فجر
    • جشنواره چهل و سوم فیلم فجر
    • جشنواره چهل و دوم فیلم فجر
    • جشنواره چهل و یکم فیلم فجر
    • جشنواره چهلم فیلم فجر
    • جشنواره سی و نهم فیلم فجر
    • جشنواره سی و هشتم فیلم فجر
    • جشنواره سی و هفتم فیلم فجر
    • جشنواره سی و هفتم فیلم فجر – بین الملل
    • جشنواره سی و ششم فیلم فجر
    • جشنواره سی و پنجم فیلم فجر
    • جشنواره سی و چهارم فیلم فجر
  • آپارات
  • آموزش
  • رضا استادی
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
سینما پلاس
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
صفحه اصلی سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر

شلوغکارها/ نگاهی به فیلم شبی که ماه کامل شد

۱۳۹۷-۱۱-۱۵
Reading Time: 1 min read
0

سینما مثبت: جشنواره فیلم فجر در طول حدود چهار دهه فعالیت خود با پدیده‌های مختلفی مواجه شده است. فیلم‌های به نمایش درآمده در این جشنواره همواره مخالفان و موافقان زیادی داشته‌اند. آثار مختلفی در این رویداد برجسته شده و فیلم‌های زیادی هم با احجاف مواجه شده‌اند. این‌ها مسائلی عادی و طبیعی در تمامی رویدادهای هنری از جنس فجر است اما در طول سال‌های اخیر و مشخصاً پنج سال گذشته جریان‌هایی در سینمای ایران رشد و نمو کرده‌اند که تسلیم اشتباه‌ها، تصمیم گیری‌های غرض ورزانه، چشم و هم چشمی‌ها و اشتباه‌های داوری جشنواره فیلم فجر نمی‌شوند. این جریان‌ها حضور در جشنواره فیلم فجر را به چشم یک رقابت عادی و معمولی نگاه نمی‌کنند. جشنواره برای آن‌ها عرصه‌ای برای کسب کرسی‌ها و منصب‌های دیگر است و به همین دلیل با برنامه ریزی فیلم می‌سازند، موضوع‌های حساس را برای ساخت فیلم انتخاب می‌کنند، پیش از آغاز جشنواره فیلم خود را به افراد و گروه‌های مؤثر نشان می‌دهند و با در اختیار قرار گرفتن تیتر اول روزنامه‌ها و رسانه‌ها، جوی را در حول و حوش فیلم ایجاد می‌کنند که نه تنها مخاطبان، بلکه اعضای هیات انتخاب و داوران نیز مرعوب آن می‌شوند. در این فیلم نامه از پیش طراحی شده، جماعت سینماگر و سینما بین و سینمایی نویس ایرانی ناگهان خود را در مواجهه با اثری می‌بینند که هر نوع نقد و انتقاد و مخالفت با آن به «بی سوادی» تعبیر می‌شود و همه ناچار به تمجید از فیلم، جایزه دادن، تقدیر و توجه به فیلم هستند.

 

***ماه شبِ چهارده جشنواره

«نرگس آبیار» و «محمد حسین قاسمی» زوج سازنده فیلم شبی که ماه کامل شد آدم‌های خوش شانس و با اقبالی هستند. به یک نکته ساده دقت کنید: فیلم آن‌ها در شب چهاردهم جشنواره و در سئانس پایانی و درست در میانه جشنواره نمایش داده می‌شود. از همین موضوع ساده چه تیترها که نمی‌توان زد: «در شب چهاردهم بهمن ماهِ آبیار و قاسمی کامل شد! آخرین ساخته آبیار جشنواره را در نیمه راه کامل کرد! آبیار سرانجام جشنواره فیلم فجر را کامل کرد!»

ملاحظه می‌کنید که وقتی بخت و اقبال با آدم همراه باشد، فقط کمی هوش و قریحه روزنامه نگاری لازم است تا یک فیلم و سازنده‌اش را برجسته کرد و نیازی به قیاس‌های مع الفارق و مقایسه کردن این کارگردان با همسر سابق جیمز کمرون که برای سازمان اطلاعات امریکا فیلم می‌سازد نیست.

***سینمایی که استعداد در آن همه چیز نیست

آبیار کارگردان با استعدادی است و البته که استعداد «همه چیز» در سینمای ایران نیست. کافی است چند ماه قبل در همین سینمای ملت به تماشای فیلم‌های جشنواره کوتاه تهران نشسته باشید تا بدانید چه حجمی از استعدادهای عجیب و غریب سینمای ایران در فیلم سازی کوتاه متراکم شده‌اند که امکان ورود به سینمای حرفه‌ای را ندارند!

 

***آبیار، فیلم ساز زنِ قابل اطمینان

آنچه باعث شده سکه خوش شانسی آبیار و قاسمی در سینمای ایران برنده شود، قرار گرفتن آن‌ها در نقطه درست سینمای ایران است. در سینمایی که کارگردان‌های زن مهم و موثرش همچون: رخشان بنی اعتماد و تهمینه میلانی سال‌هاست از دور فیلم سازی خارج شده‌اند و ساخته‌های آن‌ها دیگر جدی گرفته نمی‌شود و حتی بانوی سبز پوش و سیاست دان آن و عدالت ورز آن ـ رخشان بنی اعتماد ـ در هشت سال دولت اعتدال و تدبیر و فضای باز هم دیگر حال و حوصله فیلم سازی ندارد، کارگردان جوانی به نام «خانم آبیار» موفق شده با قرار گرفتن در نقطه درست، خلاء یک فیلم ساز زن مؤثر را پُر کند. او با ساخت فیلم دفاع مقدسی شیار و با حمایت فیلم ساز مؤثر سینمای ایران ـ ابراهیم حاتمی کیا ـ به چهره محبوب اصولگرایان تبدیل می‌شود. آبیار عنصر قابل اطمینانی برای سینمای ایران است. نه گرایش‌های چپ و کمونیستی دارد، نه دخترش در اغتشاش‌های سیاسی دستگیر شده و نه به دنبال ترویج فمنیسم و این ادا و اصول‌ها است و همین موضوع‌هاست که او را تبدیل به عنصری قابل اطمینان می‌کند تا اجازه ساخت داستان زندگی ریگی به او داده شود و چابهار و سیستان و پاکستان گوش به فرمانش باشند برای ساخت فیلم چهارمش. این فیلم ساز ارزش سرمایه گذاری دارد و می‌توان با به کار گیری او در هیات های داوری و انتخاب، برای او برند سازی کرد و موقعیت «ارسال فیلم به اسکار» را هم در اختیارش گذاشت. از بابت نرگس آبیار خیال خیلی‌ها راحت است که حداقل تا ده سال آینده مسیری که دیگر فیلم سازان زن در پیش گرفتند و ناگهان حساب خود را از حاکمیت جدا کردند اتفاق نمی‌افتد.

 

***تماشای فیلم، تجربه‌ای شبیه ترن هوایی

آبیار در فیلم‌های خود همواره در حال طی کردن یک فرایند رشد و پیشرفت است. البته هنوز مانده تا به کارگردانی کار کُشته از جنس ابراهیم حاتمی کیا تبدیل شود و بتواند یک فیلم کلاسیک و داستان گو به شیوه سینمای روز امریکا ـ مثل همان کارگردانی که طرفدارانش او را به وی نسبت می‌دهند: کاترین بیگلو! ـ بسازد. تا آن موقع چاره کار چیست؟! تولید مقداری خبر و تیتر با این مضمون که:

این فیلم فراتر از توانایی‌های یک کارگردان زن است ـ چه کسی گفته سینما زنانه و مردانه دارد؟! چه فرقی می‌کند به جای یک کارگردان مرد، کارگردان زن پشت دوربین باشد؟ مگر حرف شنوی عوامل سینما از زن و مردها متفاوت است؟

ساختار فیلم‌های آبیار به شدت خاص است ـ آیا دوربین روی دست بردن و تکان‌های شدید دادن به دوربین یعنی خاص بودن؟ آیا شلختگی تصاویر و لرزش بالای دوربین و حتی گرفتن پلان‌های فیکس با حرکات متعدد دوربین می‌شود امتیاز یک فیلم؟ آیا تماشاگر باید حس کند به جای تماشای فیلم در حال تجربه ترن هوایی سواری است از شدت این تکان‌ها؟! و البته که این سبک و سیاق شلخته و اساساً شلوغکاری بستر مناسبی است برای پنهان کردن ضعف‌های فیلم و هرجا که حس کنیم این شلوغکاری کم است، می‌توان صدای وَنگ وَنگ بچه را هم به فیلم اضافه کرد. اگر اینها هم کفاف نداد باز اشکال ندارد؛ در طول سه ماه فیلم برداری، آنقدر تصویر اضافه گرفته‌ایم که از دل آن‌ها چند کلیپ عاشقانه دربیاوریم و هر بار با نمایش یکی از قاب‌های بکر بلوچستان ذهن مخاطب را از منطق داستان دور کنیم. اگر باز هم حس کردیم کافی نیست، اشکال ندارد. از تصاویر بازار مرغ و خروس‌ها و محله مخوف پاکستانی‌ها، حجمی از تصویر را داخل فیلم می‌ریزیم و به سبک و سیاق فیلم «آقا مجیدی» در میان ابرها، با نمایش این فضاهای بکر ذهن مخاطب را از خط اصلی قصه پرت می‌کنیم.

 

***سؤال‌های بی پاسخ مخاطب

فایده این شلوغکاری چیست؟ پاسخ بدین شرح است: مخاطب ایرانی که عادت به تماشای یلم های روز دنیا بر پرده ندارد و به سینمای «شبهه دختر ـ پسری ـ آپارتمانی ـ ضد قصه ـ پایان باز» ی خو گرفته، با تماشای شبی که ماه کامل شد فراموش می‌کند به سراغ منطق فیلم برود و از خودش و همچنین فیلم ساز، سؤال‌هایی به شرح زیر را مطرح کند:

1 ـ تماشای اختلاف‌های درون خانوادگی گروهک ریگی چه ربطی به من دارد؟

2 ـ چرا فیلم مسیر تبدیل شدن ریگی به یک آدمکش را به نمایش نمی‌گذارد؟ چه تحولی در او رخ داده که او حاضر به کشتن انسان‌ها شده است؟

3 ـ چرا نیروهای اطلاعاتی که از شب عروسی برادر ریگی، او را تعقیب می‌کنند، متوجه خروج او از کشور نمی‌شوند و مانعی در راه پیوستن او به برادرش ایجاد نمی‌کنند؟

4 ـ چرا نیروهای اطلاعاتی با تأخیر فائزه را نجات می‌دهند و در شرایطی که نیروهای ریگی در یک قدمی او هستند، با زن زائو وارد بحث و سؤال و جواب می‌شوند و مثلاً با یک آمپول یا ضربه فنی، او را بیهوش نمی‌کنند که زن بیچاره را نجات دهند؟ یعنی باید در چنین عملیات مهمی آن هم در پاکستان، حدود شرعی رعایت شود و مثلاً یک مأمور زن، مأمور مرد را همراهی کند و مثلاً مأمور مرد نمی‌تواند فائزه را کنترل کند؟

5 ـ چرا تک تیرانداز ایرانی برای کشتن ریگی تعلل می‌کند؟ فقط برای اینکه مغز ریگی روی صورت بچه سه ساله فائزه پاشیده نشود، بی خیال کشتن یک آدمکش خطرناک می‌شوند؟

6 ـ چرا چیزی به نام سیر زمانی در فیلم ملاحظه نمی‌شود؟ آن بچه چطور بزرگ می‌شود؟ فائزه چطور نه ماه بچه در شکم دارد و چرا در فیلمی که لحظه‌های ملال آور کم ندارد، از این مقاطع زمانی پرش انجام می‌شود؟

 

***فیلمی که از فجر جایزه خواهد گرفت

شبی که ماه کامل شد فیلم سخت و پیچیده‌ای است. بخشی از این سختی و پیچیدگی به خاطر این است که سازندگان آن که در حوزه فیلم‌های ملودرام سر رشته دارند، خواسته‌اند فیلمی اکشن و جاسوسی بسازند و همین موضوع سختی کار را دو چندان کرده است. در این فیلم به جای آنکه ردی از اقتدار جمهوری اسلامی ایران در فیلم ببینیم، شاهد مناسبات بدمن های قصه هستیم که البته به لحاظ منطقی نیز با اما و اگرهای فراوان مواجه است. سال‌ها قبل قرار بود فیلمی با موضوع دستگیری ریگی ساخته شود. معلوم نیست چرا آن فیلم ساخته نشد.

شبی که ماه کامل شد اما در پس هیاهو، ضعف‌هایش را پنهان می‌کند و با اقتدار خود را پیش می‌برد و شک نکنید فیلم در چند رشته از جمله کارگردانی کاندیدا خواهد شد و به احتمال قوی جایزه هم خواهد گرفت. شاید هم گزینه اسکار سال آینده سینما باشد.

برچسب ها: جشنواره فیلم فجر، سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر،سینماپلاس،سینمامثبت،پلاس
نوشته قبلی

روزهای نارنجی و تکرار مکررات

نوشته‌ی بعدی

شبی که ماه کامل شد، فیلمی که تماشاگر را به ستوه می آورد

نوشته‌ی بعدی

شبی که ماه کامل شد، فیلمی که تماشاگر را به ستوه می آورد

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینما پلاس

این سایت بر اساس طراحی گرافیکی اختصاصی برنامه نویسی شده و تمامی بخش های آن مشمول قانون کُپی رایت می باشد. کُپی برداری از بخش های اختصاصی سایت و مشابه سازی آن، برای صاحبان این سایت حق شکایت و پیگیری در مراجع قضایی را ایجاد خواهد کرد.

  • در جریان
  • دیدگاه‌ها
  • آخرین

طوبی و خاطرخواه‌هایش!

۱۴۰۳-۰۵-۲۷

سریال طوبی؛حکایت‌ مستربین در بغداد  

۱۴۰۳-۰۶-۱۰

طوبی و خاطرخواه‌هایش!

30

الگوهای فیلمفارسی در سریال طوبی

18

از صیاد تا ناریا، تلویزیون و پرده سینما در اشغال آثاری ضعیف

۱۴۰۴-۰۲-۲۸

مدیران مومن و انقلابی تلویزیون هم عاشق بوروکراسی سنگین هستند؟

۱۴۰۴-۰۲-۲۶

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

Smiley face Smiley face Smiley face Smiley face

  • درباره
  • تبلیغات
  • سیاست و حریم خصوصی
  • تماس

تمام حقوق این سایت متعلق به سینما مثبت می باشد . طراحی شده توسط مدیا پلاس

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

تمام حقوق این سایت متعلق به سینما مثبت می باشد . طراحی شده توسط مدیا پلاس