سیلی دولت «تدبیر و امید» بر چهره فیلم سازان جوان
سینما مثبت: این روزها اظهار نظرهای مختلفی درباره حرکت اعتراضی «علی ملاقلی پور» مطرح میشود. عده ای از این حرکت او تقدیر کرده و عده ای دیگر او را به خاطر این اعتراض مورد سرزنش قرار میدهند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، روز جمعه ششم شهریور ماه «علی ملاقلی پور» فیلم ساز جوان کشورمان که این روزها فیلمش در شرایط نامناسبی اکران میشود، در اعتراض به این وضعیت وارد زمین چمن ورزشگاه آزادی شد و اینگونه حرکت اعتراضی خود را ثبت کرد.
دست زدن به چنین اقدامی برای هیچ فیلم ساز و هنرمندی کار آسانی نیست. چنین اقدامی میتواند به دستگیری و صدور حکم قضایی علیه فرد منجر شود و سادهترین شکل ممکن باعث «انگشت نما» شدن فرد گردد و فردی که چنین اقدامی کرده، بخش عمده ای از دوستانش را از دست بدهد اما واقعیت این است که در طول دو سال گذشته در سینمای «دولت تدبیر و امید» چنان رفتار عجیب و دلسرد کننده ای با فیلم سازان جوان صورت گرفته که آنها با قرار گرفتن در «خانه یکی مانده به آخر» برای حفظ و حراست از حیثیت هنری و احتمالاً سرمایه مادی خود چاره ای جز این رفتارها ندارند.
ببخشید که دستیار شما نبودیم
ممکن است خواننده این مطلب، نویسنده را به سیاه نمایی متهم کند و فهرستی از فیلم سازان جوان را روی میز بگذارد که در این دو سال هم فیلم ساختهاند، هم جایزه فجر گرفتهاند و هم به جشنوارههای خارجی رفتهاند و در راه بازگشت، کلی افتخار با خودشان آوردهاند اما هرکس که دستی بر آتش این سینما داشته باشد میداند که این روزها جریانی کوچک و اندک در حال اداره کلیت سینمای ایران هستند و اگر به هر دلیلی با آنها رابطه نداشته باشید، ابراز ارادت به آنها نکرده باشید، به عنوان دستیار در محضر آنها تلمذ نکرده باشید و… حتی فیلم موبایلی اتان هم نمیتواند سرنوشت خوشایندی داشته باشد چه برسد به فیلم بلندتان! این جریان قدرتمند از سویی نهادهای اقتصادی را در دست دارد. خودش پروژه تصویب میکند و خودش هم آن را برای ساخت به دوستانش سفارش میدهد و بعد هم خودش جشنواره برگزار میکند و به همان فیلمها و سازندگانش جایزه میدهد! دامنه نفوذ این جریان نیز روز به روز گسترده تر میشود و مسوولان سینمایی که گویی به «کنج فراقی و رزقی مکفی» قانع هستند، روز به روز دامنه نفوذ این جریان را بیشتر و بزرگ تر میکنند. البته در اینکه برخی افراد حاضر در این جریان چهرههای هنرمند و صاحب صلاحیت هستند شکی نیست اما بهرحال میزان اشتهای انسان نیز باید مشخص باشد و یک نفر همزمان نمیتواند فیلم ساز، مسوول سینمایی، دبیر رویداد سینمایی، مشاور و… باشد.
مهوعترین کمدیهای جنسی نمایش داده میشود ولی…
حالا اگر فیلم سازی به هر نحوی خارج از این دایره باشد، میشود حکایت همان «سلسله موی دوست» که «هرکه در آن حلقه نیست» خارج از این ماجرا است! این وضعیت اسفناک هم تاکنون قربانی کم نگرفته است. نمونهاش فیلم ساز جوانی است که سه جایزه استعداد بین المللی در دنیا گرفته اما فیلم دومش اجازه اکران ندارد و فیلم سومش اجازه نیافته ساخته شود! اما در نقطه مقابل، فیلم ساز دیگری هم مهوعترین کمدیهای جنسی را به تصویر میکشد و سپس با به کار گیری جریان شبه روشنفکری، خود را فیلسوف نشان میدهد و فیلمش نه تنها نمایش داده میشود بلکه تیزر هم میگیرد و البته آب هم از آب تکان نمیخورد حال آنکه فقط چند صحنه از فیلم وی اگر در اثر سینمایی دیگری بود، خدا میداند چه اتفاقی رخ میداد!
ممیزی امریکایی فیلم در سینمای ایران
سینمای ایران این روزها مسوولان هوشمندی دارد. آنها برخلاف مسوولان ناکاربلد دولت قبلی که یک فیلم را از بیخ و بن توقیف میکردند و برای فیلم ساز توقیفی اعتبار و آبرو فراهم میکردند مانع از نمایش یک اثر سینمایی نمیشوند بلکه شرایطی را فراهم میکنند که فیلم هم اکران شود و هم نشود! یعنی فیلم در شرایط محدودی نمایش داده شود تا فیلم ساز نگوید فیلمش نمایش داده نشد اما نمایش فیلم پولی هم برنگرداند که باعث ادامه حیات هنری آن فیلم ساز شود. به این شیوه می گویند: «ممیزی امریکایی». به روش گذشتگان هم که خیلی ناکارآمد بود می گویند «ممیزی روسی». آنها هیچ وقت به صراحت هم درباره توقیف یک فیلم مستقل صحبت نمیکنند و همیشه افرادی خارج از دایره مدیریت خودشان را مسوول توقیف فیلم معرفی میکنند. البته حتماً برای گرفتن «عکس یادگاری» به پشت صحنه فیلم جدید فیلم سازی که اثر قبلیاش را توقیف کردهاند میروند. حالا آنها که با شعار «تدبیر و امید» بر سرکار آمدهاند، نه تدبیری برای حل مشکلات دارند و نه امیدی برای جوانهای غیروابسته باقی گذاشتهاند.