سینما مثبت: پس از دو هفته از آغاز اتفاقی خبری که طی آن یکی از دستیاران کارگردان زن سینمای ایران مدعی شده بود در سال ۱۳۹۳ مورد آزار و اذیت یکی از بازیگران مرد سینمای ایران قرار گرفته، این جریان توسط گروهی از سلبریتیهای سینمای ایران مصادره شد تا از یک واقعیت مهم، فضایی فرصت طلبانه برای ایجاد تمایز میان این قشر و دیگر طبقات جامعه ساخته شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری – تحلیلی سینما مثبت، بخشی از هدف «میتو» ایرانی درگیر کردن مسوولان صنفی و مدیران سینمای ایران – مشخصا سازمان سینمایی – بود. خانه سینما با این گروه از زنان همذات پنداری کرد اما پاسخ خانه سینمای برای این گروه کافی نبود و در نهایت سازمان سینمایی نیز که این روزها در آغاز سال جدید برنامههای مختلفی دارد، به جای آنکه درگیر این موج مبهم و «پوست خربزه گونه» شود ترجیح داد تا به أمور مهمتر این حوزه و برنامه ریزی برای سال جدید بپردازد و با راه اندازی «شورای اخلاق حرفهای سینما» به بحث صیانت از حقوق سینماگران و توسعه اخلاق حرفهای به صورت همزمان ورود پیدا کرد.
مرور این جریان خبری که در ایام نوروز و به صورت غافلگیر کننده به راه افتاد، چند سوال و ابهام را در ذهن اهالی این حوزه ایجاد میکند که پاسخگویی به آنها از سوی سردمداران «میتو ایرانی» بسیاری از ابهامها را حل خواهد کرد.
۱-از میان پنج هزار عضو خانه سینما بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر بانوان فعال در رشتههای مختلف عضو این تشکل صنفی هستند. چرا بیانیه مذکور صرفا به امضای کمتر از یک سوم این اعضا رسیده است؟ آیا دیگر بانوان فعال در سینما دغدغه تعرض ندارند یا اینکه مورد تعرض واقع شده و سکوت کردهاند؟ شاید هم این بانوان به گونهای رفتار میکنند که با این دست از حواشی کمتر مواجه میشوند.
۲-توقع «میتو ایرانی» از مسوولان سینمایی چیست؟ آیا باید روی بدن و سر این عزیزان مثل نیروهای ویژه پلیس دوربینهایی نصب گردد تا هرآنچه در اطراف آنها در پشت صحنه فیلمی سینمایی رخ میدهد را ثبت و ضبط کند که در صورت مزاحمت این موارد را بتوانند از طریق دادگاه پیگیری نمایند؟
۳- آیا طرفداران این جنبش تمایل دارند تا برای صیانت از آنها مانند دهه شصت تا أواسط هفتاد افرادی به عنوان ناظر از سوی سازمان سینمایی در سر صحنه فیلمها حضور پیدا کنند تا مبادا به این عزیزان تعرضی شود؟
۴-تفاوت یک بانوی بازیگر یا دست اندرکار سینما با یک بانوی دانشجو،پرستار،پزشک،خانه دار و… چیست؟ چرا تمامی بانوان ایران مانند تمامی شهروندان این کشور در صورت اینکه با مزاحمت مواجه شدند باید با مدرک و سند ادعای خود را در دادگاه ثابت نمایند تا متهم مورد پیگرد قانونی قرار گیرد اما زنان سینماگر به دنبال امتیازهای خاص و ویژه در این حوزه هستند؟
۵-چند درصد از بانوان امضاکننده این بیانیه دارای زندگی عادی و قابل قبول از نظر عرف و شرع جامعه هستند؟ مشخصا چه تعداد از این افراد در دهه سوم و چهارم زندگی دارای خانواده – همسر و فرزند – یا همسر شرعی و قانونی هستند؟سبک خاص زندگی این افراد تا چه حد در بروز مزاحمتهای ادعایی برای آنها نقش دارد؟ آیا عرف جامعه میپذیرد که زنی در سن پنجاه سالگی همچنان مجرد باشد و به جای رابطه رسمی و شرعی، نوعی رابطه باز را با افراد دیگر تجربه نماید و در تریبونهای رسمی نیز به راحتی درباره این رابطه سخن بگوید؟ آیا این شکل از زندگی خود باعث بروز آسیب برای آن فرد نمیشود؟
۶- سالها قبل در أواسط دهه هفتاد، یکی از سردمداران میتو ایرانی که با مخالفت همسرش برای حضور در فیلمی سینمایی مواجه شده بود اقدام به درخواست طلاق از همسرش نمود در ادامه نیز معاونت سینمایی آن زمان این بازیگر را ممنوع الکار کرد. آیا با گسترش حضور نهادهای نظارتی برای صیانت از زنان سینماگر آنها تحمل این جنس از دخالتهای حاکمیتی در مسائل شخصی و خصوصی خود را خواهند داشت؟
۷-در سینمای ایران صرفا آزار کلامی و فیزیکی درخصوص بانوان مورد نکوهش است یا اینکه رفتارهای برخی بانوان مانند حضور مداوم در میهمانیهای میلیاردهای علاقهمند به فعالیت در سینما امری عادی و پسندیده است؟ مشخصا اگر دستگاههای نظارتی بخواهند در این زمینه ورود پیدا کنند آیا حق دارند در مورد برخی رفتارهای خارج از عرف آتی این هنرمندان نیز با آنها برخورد نمایند یا وظیفه دستگاههای نظارتی این است که دورادور در مقام یک محافظ عمل کرده و مانع از خدشه دار شدن احساسات برخی از این هنرمندان در زندگیهای آزادانهاشان شوند؟!
۸-هیچ یک از این بزرگواران در ابتدای ورود به سینما نمیدانستند که فضای حاکم بر این حرفه چگونه است؟ چرادر ادامه وقتی متوجه این مسائل شدند تصمیم به خروج از این حرفه نگرفتند؟
۹- بزرگواران معترض به مزاحمتهای جنسی در طول دوران فعالیت تا چه اندازه از عنصر «جنسیت» برای دریافت دستمزد بیشتر، امکانات رفاهی بهتر، گرفتن نقش همکار دیگر و… بهره بردهاند؟ آیا تمامی آنها پروندههایی منزه و پاک دارند؟
۱۰-در صورتی که نهادهای نظارتی بخواهند برای بهبود شرایط این بانوان در محلهای فیلمبرداری مانند شعب بانکها و کلانتریها و… دوربین مدار بسته نصب کنند آیا بانوان گرامی مشکلی از این لحاظ ندارند و این مساله مانع از رفتارهای آزادانه آنها در سر صحنه فیلمبرداری نخواهد شد؟
۱۱-چهرههای شاخص این بیانیه که جزو بازیگران گران قیمت و میلیاردی سینما و شبکه نمایش خانگی هستند چرا درصدی از درآمد خود را صرف ایجاد تشکلی مستقل برای تحقق اهداف خود نمیکنند و به چه دلیل برای امری تا این اندازه کوچک که میتواند در یک دفتر شصت متری و با حضور چند وکیل نیز محقق شود، اینگونه به دنبال جلب توجه و نمایش هستند؟
۱۲- و در پایان اینکه چه نسبتی میان این جنبش رسانهای با افشاگریهای فردی که در خارج از کشو نشسته و هر هفته در ویدیوهایی سینمای ایران را فاسد نشان میدهد وجود دارد؟ این صدای واحد که از دو مجرای متفاوت بیرون آمده چه دستاوردی داشته جز آنکه سینمای ایران را در نظر عامه مردم آلود و متعفن نشان دهد؟
سینما مثبت آماده انعکاس دیدگاههای افراد،سازمانها و نهادهایی که نام آنها در این مطلب آمده درباره مطلب مذکور است.