سینما مثبت: یک روز پس از انتشار بیانیه جمعی از زنان سینماگر ایرانی علیه آزارگران جنسی میگذرد و این بیانیه در میان رسانههای رسمی تنها در خبرگزاری فارس منتشر شده است. امشب بخش خبری بیست و سی هم به این بیانیه به طور مفصل پرداخت. حالا واکنش چیستا یثربی نویسنده تئاتر و سینما و منتقد ادبی ابعاد تازهای به این بیانیه داده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری- تحلیلی سینمامثبت، یثربی با اشارههایی مبهم به اتفاقی مشابه که پانزده سال پیش برایش رخ داده، نویسندگان این بیانیه را «یک مشت دروغگوی ترسوی موقعیت طلب» معرفی کرده که در موقعیتی مشابه که او مورد آزار و اذ اذیت قرار گرفته بود به او گفته بودند: خفه شو!یثربی با اشارهای مبهم به یکی از بانوان خانه سینما که اخیرا مرحوم شده نیز میگوید که آن فرد به او گفته: حرف بزنی؛ خودم ساکتت میکنم!
در نامه چیستا یثربی آمده است:
پانزده سال با وحشت، پنیک و استرس؛ زندگی کردم و شما صیغه شدید.معشوقه یکروزه و یکساعته شدید! جایزه فجر گرفتید.به عنوان خانم باوقار، متین و خوش حجاب سینما از شما یاد شد!روحتان و جسمتان را فروختید و مرا مجنون جلوه دادید و پولدار شدید!پانزده سال در وحشت، زیستم. با ocd حاد.
آنها که ساکت شدند رشد کردند
فرزندم را بزرگ کردم، و همکاران روانپزشکم با دارو و صحبت؛ کمکم کردند که فراموش کنم و به زندگی برگردم.اما کدام زندگی؟همه؛ همه چیز را میدانند حالا بیانیه میدهید و لیدر و رهبر جنبش خشونت علیه زنان هم شدهاید؟شما که اول از همه؛مرا بایکوت و تهدید کردید خانمها!
پیش کسوتتان فرمود: ساکت شو چیستا ! در هر صنفی پیش میآید. برای ما هم پیش آمده، جایی نگفتیم و رشد کردیم. من اما خفه نشدم!نوشتم… رمان، نمایشنامه، فیلمنامه، مصاحبه کردم و شما ویرانم کردید!همه جا، رد پای این وحشت بود.فکر کردید حرفهایتان یادم رفته است؟
مگر پانزده سال پیش به من نگفتید: چیستا خفه شو!در هر شغلی پیش میاید.ممنوع الکارت میکند!او وصل است. قدرت دارد تو نه !
من یکجا گفتم. مصاحبه کردم و جواب دادم.بعد در اوج ناباوری ؛ ممنوع الکار شدم!و شما فیلم ساختید؛ فیلم بازی کردید؛جایزه فجر گرفتید!به عنوان خانمهای با وقار و متین سینما از شما یاد شد در حالی که صیغه بودید!
تاریخ به شما رحم کند
تن فروشی؛ روح فروشی؛ و بایکوت یک زن تنهای مظلوم که بخاطر بی پناهی و آینده فرزندش؛ مجبور به سکوت شد و پنیک تنفسی گرفت!
من یک بار مُرده ام.مُرده دیگر از هیچ چیز نمیترسد!فراموش نکنید!پانزده سال با وحشت، پنیک؛ ممنوع الکاری و فشار مالی و روحی زندگی کردم. یک تنه با همه ی آنها که وصل بودند جنگیدم؛ اما جسم و روحم را نفروختم! از شرفم دفاع کردم. فقط خدا به شما رحم کند با آن سکوت عمدی تان!مشارکت در ظلم ، یا انکار آن ؛ خودِ ظلم است.شما که میدانید؛ همه شریک جرمید.میخندم. فقط به شما باید خندید. تاریخ به شما رحم کند…»
مطالب مرتبط: