سینما مثبت: دشت خاموش ساخته احمد بهرامی یکی از فیلمهای به نمایش درآمده در بخش بین الملل فیلم فجر بود. فیلمی سیاه و سفید که زندگی چند خانواده کارگر حاضر در یک کارگاه آجزپزی را به تصویر می کشد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری- تحلیلی سینما مثبت، یکی از جذابیتهای بخش بین الملل فیلم فجر در طول سالهای گذشته نمایش آثار بلند سینمای ایران است که پیشتر در رویدادهایی مانند: بخش ملی جشنواره فیلم فجر و جشنواره کودک امکان نمایش نداشته است.این آثار همواره مورد توجه و کنجکاوی رسانهها هستند و دشت خاموش دومین ساخته احمد بهرامی نیز یکی از این آثار بوده است. این فیلم پیش از این با حضور در جشنواره ونیز ایتالیا موفق به دریافت تندیس شیر بهترین فیلم بخش افقها و جایزه فیپرشی (فدراسیون منتقدین بین المللی) و تندیس فای( اتحاد ملی ایتالیا) شده بود.
دشت خاموش اثری سیاه و سفید است و داستان آن در یک کوره آجرپزی روایت میشود. این کوره آخرین بازمانده کورههایی است که زمانی در دشت نعمت آباد مشغول به فعالیت بودند و آجر تولید میکردند. حالا به دلیل تغییر سلیقه سازندگان مسکن و جایگزین شدن انواع دیگری از محصولات پایهای تولید ساختمان، کسب و کار این مجموعه نیز از رونق افتاده و مالک آن در پی فروش کوره است.
دشت خاموش اثری سیاه و سفید است. البته اگر کارگردان قصد داشت فیلم را به صورت رنگی فیلم برداری کند هم اتفاق خاصی رخ نمیداد زیرا در لوکیشن مورد نظر کارگردان عناصر چندانی برای فیلم رنگی وجود ندارد و البته این شکل از فیلمبرداری باعث میشود کارگردان در انتقال مضمون و حس و حال کلی فیلم خود به مخاطب نیز خطر کمتری را متحمل شود.
در کوره آجرپزی خانوادههایی از نقاط مختلف ایران حضور دارند. از خانوادهای تُرک گرفته تا کُرد و مشهدی. شخصیتی محوری به نام «لطف الله» نیز حضور دارد که نقش او را علی باقری ایفاء میکند. لطف الله چهل سال قبل در کوره آجرپزی به دنیا آمده و حالا که مالک کوره قصد فروش آن را دارد، با این بحران مواجه است که برای ادامه زندگی کجا برود و چه کند؟
نام مالک کوره «آقاخان» است و همین نام استعاری در کنار جنبههای دیگر همچون: حضور خانوادههایی از نقاط مختلف ایران در این مکان و چند نکته ظریف دیگر بیانگر دیدگاه نمادگرایانه سازنده اثر از انتخاب این لوکیشن و این شخصیتها است. همسر آقاخان سالهاست در خارج از کشور زندگی میکند و آقاخان با زنی جوان که از کارگرهای کوره است ارتباطی پنهانی دارد و از او صاحب فرزندی شده که این فرزند پسر فاقد شناسنامه است.
در میان شخصیتهای دیگر نیز روابطی وجود دارد.مثلا ارتباط کارگر تُرک با دختر کارگر مشهدی و کشمکشهای ابراهیم کارگر تُرک با شاهو کارگر کُرد بر سر دختر کارگر مشهدی. جز این موارد، دشت خاموش اثری آرام و خونسرد است که اتفاق خاصی در آن رخ نمیدهد و روابط پنهان میان شخصیتها خیلی آرام و با حداقلی از هیجان روایت میگردد. مهمترین اتفاق فیلم گردهم آیی کارگردان در مکانی است که آقاخان در آن به بیان مشکلات پیش آمده پرداخته و تصمیم بر فروش کوره را به اطلاع کارگران میرساند. این صحنه در طول فیلم چندین بار روایت میشود اما کارکرد مناسبی در کلیت داستان ندارد. فیلم تلاش کرده تا وارد روابط میان شخصیتها شود اما صرفا درباره لطف الله و زن صیغهای آقاخان این اتفاق رخ میدهد و درباره شخصیتهای دیگر همچون: مش عباد (کارگر مشهدی با بازی ناصر علاقبندان) این اتفاق رخ نمیدهد. شخصیتهای فیلم در صحنههایی به خواب میروند و ملافهای روی صورت خود میکشند که میتواند استعارهای از مرگ باشد اما پرداخت نهایی داستان در این بخشها کامل نیست.
کلیت فیلم نیز تا زمان رفتن کارگران از کوره پزخانه خوب و روان است اما پس از آن داستان دچار سکته شده و با تعداد زیادی صحنههای اضافی به فینال خوب و تکان دهندهاش میرسد.
پس از آنکه کارگرها همگی از کوره پزخانه میروند، کارگردان در چند صحنه فضای متروک و سوت و کور کوره پزخانه را به تصویر میکشد. حضور لطف الله در اتاق همسر صیغهای آقاخان نیز قابل تامل است اما در ادامه فیلم وارد صحنه پردازیهای تکراری میشود تا به جمع بندی و فینال خوب و جذاب خود برسد.
نکته قابل تامل دیگر درباره فیلم موسیقی آن است که نقش موثری در فضاسازی فیلم دارد.
دشت خاموش در مجموع منهای صحنهپردازیهای اضافی آن در بخش دوم، فیلمی قابل تامل و جذاب برای تماشا در رویدادی جشنوارهای است و لایههای زرین آن نیز با هنرمندی و ظرافت از سوی سازنده اثر به مخاطب عرضه شده است.
نویسنده: حمیده جهانگیر