سینما مثبت: تماشای برخی سریالهای تلویزیونی در ایام نوروز که به نوعی جشنواره عرضه تواناییهای دست اندرکاران این رسانه است، مخاطبان را با پدیدههایی اعجاب آور مواجه میکند که در هیچ یک از دسته بندیهای رایج و مرسوم تلویزیون از قبیل طنز،هجو،هزل و… قرار نمیگیرد و برای این اتفاقهای اعجاب آور،غیر منطقی،غیرقابل باور و بی تناسب با خط اصلی داستان نمیتوان نام مناسبی انتخاب کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری – تحلیلی سینما مثبت، در ادامه سنت ساخت سری دوم و سوم سریالهای نمایشی که به جز موارد معدود اغلب به ساخت آثاری سطحی و ضعیف منجر میشود،امسال شبکه یک سیما میربان سری سوم سریال نون خ بود. سریالی که با جمع آوری عدهای شخصیتهای متناقض و پرحرف در کنار یکدیگر، هر نوع رخداد و قصه عجیب و غریبی را وارد خط داستانیاش میکند و روند داستان را قسمت به قسمت پیش میبرد. در ساخت آثار طنز اغراق و تناقض جزو أصول نگارش فیلمنامه است اما آنچه در سریال نون خ به شکلی بسیار سطحی با آن مواجه هستیم، عدهای شخصیت عجیب و غریب است که میتوانند در یک دقیقه فیلسوف باشند و در دقیقهای دیگر یک ابله تمام عیار! این قائده نیز سالهاست در تلویزیون رواج یافته که با کنار هم قرار دادن چنین شخصیتهایی یک سریال مقابل دوربین برود. حالا این شخصیتها میتوانند در هر دقیقه کاری انجام دهند و مثلا در یک جای داستان با لباس در وان حمام دراز بکشند و در جای دیگر در مجلسی عروسی که داماد گم شده حضور پیدا کنند و بر سر مقدار غذا با هم جر و بحث کنند و جایی دیگر با کت شلوار وارد رودخانه شده و شنا کنند. نکته قابل توجه اینکه پیش از آنکه هر داستان به نتیجهای منطقی برسد،داستان تازهای آغاز میشود تا ذهن مخاطب فرصت اندیشیدن به خط اصلی قصه را نداشته باشد. مثلا همین پیدا شدن معدن طلا و سپس پیدا شدن اتفاقی فریبرز داماد گمشده در داخل پاسگاه و در ادامه زدن صاعقه به او و…
با این روش فیلمنامه نویسی هر اتفاقی را هم میتوان به این سریال اضافه کرد و قسمت سوم که سهل است؛ صدها قسمت را به همین شیوه مقابل دوربین برد و مثلا در ادامه یک سفینه فضایی هم در آن روستا به زمین نشاند و… واقعا نام این سبک از فیلمنامه نویسی چیست؟ طنز سیاه را رئالیسم جادویی؟ شاید هم نویسندگانی از امریکای جنوبی در تیم سازنده این سریال حضور دارند و این ایدههای مشعشع محصول ذهنهایی است که با استفاده از نوشیدنیها و کشیدنیهای آن خطه زر خیز! مطالبی را به رشته تحریر در میآورند که به رئالیسم جادویی مشهور شده است؟
البته نمیتوان نکته مهمی را در این سریال نادیده گرفت و آن هم نمایش شخصیتی سهل انگار از آقانوری به عنوان صاحب چهار دختر است که هیچ تعصبی روی دخترانش ندارد و بسیار سهل انگار است!
سینما مثبت آماده انعکاس دیدگاههای دست اندرکاران این سریال درباره مطلب فوق است.