سینما مثبت: در سال های اخیر بسیاری از رسانه های رسمی نسبت به کاهش مخاطبان و دامنه اثرگذاری خود هشدار داده و این مسئله را زنگ خطری برای آینده رسانه خود دانسته اند. بررسی برخی شواهد نشان می دهد رفتارهای این رسانه ها نسبت به اتفاق های مهم باعث بی اعتمادی جامعه شده زیرا آن ها در مواقعی حتی ساده ترین و بدیهی ترین اصول خبرنگاری را هم در نظر نمی گیرند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، در یکماه گذشته چند اتفاق مهم در جامعه رخ داد که اکثریت افراد جامعه علاقه مند به کسب اطلاعات درباره آن بودند. اولین رخداد، فوت مشکوک یک قاضی بازنشسته ایرانی در کشور رمانی بود. بنا بر اعلام چند رسانه قاضی منصوری در تاریخ 30 خرداد طی حادثه ای در شهر بخارست پایتخت رمانی می میرد. علت مرگ او سقوط از ارتفاع عنوان می شود و جالب اینکه تا این لحظه که حدود دو هفته از این اتفاق می گذرد، هیچ یک از رسانه های رسمی کشور و حتی سازمان صدا و سیما که در چند نقطه از جهان دارای نمایندگی است؛ این زحمت را به خود نداده اند تا در مقابل جریانی خبری که مرتب اخبار ضد و نقیض درباره این ماجرا منتشر می کنند، به محل حادثه رفته و یک گزارش میدانی ساده از این هتل، تعداد طبقات، اتاق ها و… آن منتشر و مثلا با چند نفر در همین محل گفت و گو کرده و یک مطلب ساده تهیه و منتشر کنند. چگونه است که قاضی منصوری می تواند در شرایط کرونایی خود را از آلمان به رمانی برساند اما خبرنگار صدا و سیما در آلمان نمی تواند این مسیر را پیموده و گزارشی ساده و میدانی از بخارست تهیه کند؟
عکس مشترکِ قاضی منصوری با مشاور رسانه ای ماجرای نیمروزِ مهدویان
سوژه جالب دیگر درباره قاضی منصوری، عکس مشترک او با سید محمد لواسانی خبرنگار سابق ایسنا و مشاور رسانه ای فیلم های سینمایی همچون ماجرای نیمروز است. لواسانی که اخیرا در خبری نسبت به توقف فعالیت های سید محمود رضوی تهیه کننده ماجرای نیمروز واکنش نشان داده بود، در طول هفته های اخیر بارها و بارها عکسش در کنار قاضی منصوری منتشر شد. تصویری که مربوط به زمانی است که لواسانی خبرنگار سینمایی ایسنا بوده و به همراه یک بانوی خبرنگار با این قاضی مصاحبه داشته است. رفتن به سراغ لواسانی و ثبت تجربه او از گفت و گوی این خبرنگار با منصوری و اساسا چرایی گفت و گوی یک خبرنگار سینمایی با این قاضی فوت شده می توانست مطلب قابل توجه و جذابی باشد که نه هیچ رسانه ای به سراغ آن رفته و نه لواسانی در شبکه های اجتماعی خود به آن اشاره ای کرده است.
پشت بام خوابی، گزارشی که مستندِ تصویری و میدانی ندارد
در روزهای اخیر مطالب متفاوتی درباره پدیده اتوموبیل خوابی و پشت بام خوابی در رسانه ها منتشر شد و حتی چند رسانه در تیترهای اصلی صفحه اول خود به این مسئله پرداختند. زمانی که وارد متن این گزارش ها می شویم، چیزی جز چند اظهار نظر معمولی و مصاحبه های پشت میزی مشاهده نمی کنیم. البته پس از مدتی این موضوع اساسا تکذیب و پرداختن به آن یک جریان خبری انحرافی تلقی شد حال آنکه مشاهده های میدانی خبرنگار سینمامثبت از مناطق مختلف شهر تهران حاکی است پدیده ای مانند اتوموبیل خوابی بسیار رایج است و کافی است به پارک های محدوده شمال شهر تهران سر بزنید تا ببینید چگونه عده فراوانی از رانندگانی که در تهران فعالیت می کنند، شب ها داخل اتوموبیل خود می خوابند یا حتی چگونه برخی رانندگان اتوبوس سال هاست داخل اتوبوس می خوابند. نکته جالب توجه این گزارش ها این بودکه هیچ خبرنگار یا عکاسی به خود زحمت نداده بود به چند محله یا منطقه مورد ادعا سر بزند و از این پدیده گزارش میدانی تهیه کند و با عکس و مصداق های مشخص، آن را اثبات نماید. شاید علت این مسئله این است که اتفاق خبری فوق، شب ها رخ می دهد و در آن زمان خبرنگاران محترمی که باید گزارش موثق تهیه کنند، در حال استراحت در منزل هستند و احتمالا مدیران مسوول نیز علاقه ای به پرداخت اضافه کار به آن ها ندارند. برای خبرنگار محترم نیز چیزی به نام رسالت حرفه ای تعریف نشده تا به سراغ چنین سوژه هایی رفته و گزارش مستقل خود را تهیه کند.
سینما مثبت آماده انعکاس دیدگاه های اهالی رسانه درباره این مطلب است.
چه جالب! خود آقای لواسانی اهل لواسان است و این قاضی هم در لواسان فعالیت داشته است