سینما مثبت: سینمای ایران در هفته گذشته پس از چهار ماه تعطیلی بازگشایی شدند. موضوعی که می توانست مهم ترین برنامه سازمان سینمایی در سال های اخیر تلقی شود، متاسفانه به واسطه عملکرد این سازمان تبدیل به اتفاقی کم رمق و سرد شد که نحوه اجرای آن بیش از هرچیز یاد و خاطره سهمیه بندی بنزین در آبان 98 را در ذهن ها زنده کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، دولت حسن روحانی با شعار تدبیر و امید بر سر کار آمد و برای چهار سال بعد نیز با تَکرار همین شعار بر سر کار باقی ماند اما گاهی در این ساختار، شاهد برخی رفتارها و تصمیم گیری ها هستیم که تناسبی با این شعار و روش ندارد.
در زمان سهمیه بندی بنزین سینما مثبت در مطلبی با عنوان «اقدامات ضد فرهنگی دولت؛ یکی پس از دیگری» نوشت: «یکی از مهمترین انتقادها به طرح مذکور اجرای ناگهانی آن بود. در شرایطی که فضای عمومی جامعه به دلیل باخت ایران مقابل عراق در فضای روحی ـ روانی نامساعدی قرار داشت، بدون هیچ گونه مقدمه چینی و زمینه چینی این طرح اجرا شد حال آنکه این طرح میتوانست با زمینه سازی مناسب در افکار عمومی و حتی ایجاد فضایی پُر شور و نشاط در جامعه از طریق اجرا و برگزاری برنامههای فرهنگی مانند کنسرت موسیقی، اکران رایگان فیلمهای سینمایی، اختصاص یارانه به بخشهای فرهنگی و… اجرا شود تا تبعات اجتماعی و خشونت بار آن به حداقل برسد». مطلب کامل این مطلب را می توانید با کلیک کردن در اینجا مطالعه کنید. حالا درخصوص بازگشایی سینماها نیز چنین اتفاق مشابهی رخ داد و به جای آنکه سازمان سینمایی در حرکتی منسجم و برنامه ریزی شده و با بهره گیری از توان رسانه ها اقدام به این بازگشایی کند، جر و بحث های پیش از بازگشایی و برخی اظهار نظرها مانند آنچه رییس انجمن سینماداران بیان کرد، فضا را به سمتی بُرد که انگار اجبار و کراهتی در بازگشایی سینماها وجود دارد؛ در واقع در اجرای این برنامه هیچ شور و شوقی نه از سوی سینماداران مشاهده شد و نه سازمان سینمایی توانست در این مسئله تاثیرگذار باشد و فضا را منسجم کند حال آنکه این برنامه مهم ترین اتفاق این سازمان بود و حداقل مسوولان سازمان می توانستند طی تماس و رایزنی با اهالی رسانه و نیز دعوت از آن ها در جلسات حضوری یا آنلاین، موضوع مورد نظر را به بحث گذاشته و از آن ها راهکار و مشورت بخواهند که متاسفانه این اقدام هم صورت نگرفت و عملا با افزایش ناگهانی قیمت بلیت، سینماهایی که می توانست بازگشایی مجدد آن ها به ایجاد شور و نشاط اجتماعی کمک کند، تبدیل به یک عمل رفع تکلیفی و از سر باز کردن شد حال آنکه در بخش های دیگر کشور مانند شهرداری ها، حتی وقتی قرار است یک جوی آب یا یک خیابان آسفالت شده افتتاح شود، برنامه ریزی بسیار دقیق تر و بهتری از بازگشایی سینماها مشاهده می شود و شور و نشاط حاکم بر افتتاح چنین طرحی، به مراتب بیش از بازگشایی مجدد سینماها است اما در عرصه فرهنگ حتی جشنواره ای مانند فیلم فجر نیز به جای آنکه فضایی شاد و مفرح باشد، بیشتر شبیه جنگ های پارتیزانی و خیابانی است!