به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، «احسانِ غازی» یکی از مخاطبان ما با مشاهده چند برنامه تلویزیونی در این رسانه، اقدام به نگارش یادداشتی نسبتا طنز نموده که متن آن پیش روی شما است. این یادداشت اختصاصا به دو مجری و گزارشگر تلویزیون اشاره دارد و سینما مثبت آماده انعکاس دیدگاه های صدا و سیما درباره این مطلب است.
آیا نجف زاده به دنبال دریافت وام از سازمان ملل است؟
چندی پیش در حال تماشای تلویزیون بودم. یکی از بخش های خبری، در حال ارائه اطلاعاتی درباره کشور امریکا بود و فردی هم روی صفحه تلویزیون در حال ارائه توضیح درباره اتفاقی بود که در امریکا رُخ داده است. به صفحه تلویزیون نگاه کردم. فردی با کت شلوار راه راه، پیراهن یقه دیپلمات و محاسن بلند روی صفحه تلویزیون ظاهر شده و در حال صحبت کردن بود. در نگاه اول تصور کردم یکی از دیپلمات های کشورمان میهمان تلویزیون است اما پس از کمی دقت، از ورای محاسن انبوه و آن تیپ دیپلماتیک، چهره ریزنقش کامران نجف زاده را تشخیص دادم. نمی دانم چه اتفاقی رخ داده بود که این مجری که قاعدتا می تواند پوششی ساده و عادی و در حد عُرف را برای ارتباط با مخاطب انتخاب کند،اینگونه خود را به ظاهر دیپلمات ها شبیه کرده است؟ واقعا دلیل این ریش انبوه چیست؟ این پیراهن یقه دیپلمات چه می گوید وسط این خبرخوانی؟
یاد سال های دهه شصت افتادم. آن زمان افرادی که به طور عادی و معمولی محاسن کوتاه داشتند، وقتی ناگهان تغییر چهره داده و محاسن خود را بلند می کردند و پیراهنشان را روی شلوار می انداختند، با این سوال مواجه می شدند: «فلانی! می خوای وام بگیری یا حواله یخچال؟» با خودم می گویم شاید کامران نجف زاده هم با این تیپ و قیافه خواسته از سازمان ملل وام بگیرد؟!
امان از دست گزارشگران مَکُش مرگِ ما!
چند روز بعد است؛ شاید هم چند روز قبل نمی دانم. یک گزارشگر رشید،تنومند و قوی هیکل با پوششی سراسر مشکی ـ همان که رنگ عشق است ـ رفته به اداره آگاهی تا با چند خلافکار که به تازگی دستگیر شده اند گفت و گو کند. این گزارشگر با رفتارهای مَکُش مرگِ مایی اش را زیاد بر صفحه تلویزیون دیده ام. در گفت و گو با مجرمان همیشه لبخند بر لب دارد و اینبار هم در گفت و گو با دو مجرم دستگیر شده، مصاحبه اش را با آن ها اینگونه آغاز می کند: «زیاد فیلم وسترن می بینی؟» سپس آقا داوود می خندد. تصور می کنم حتما این مجرمان حرفه ای، سابقه چندین فقره قتل و غارت و آدم کشی و جنایت دارند و مستحق این رفتار تحقیر آمیز آقاداوود هستند اما به تصاویر دقت می کنم. از همان زاویه پُشت سر معلوم است که هنوز حتی ریشی بر چهره مجرمان نروییده و خط ریش آن ها مدل پسرانه است. یعنی شاید به زور بیست ساله باشند. البته جرم مرتکب شده اند و باید مجازات شوند اما وقتی مصاحبه ادامه پیدا می کند و متوجه لهجه شهرستانی آن ها می شوم، با خودم می گویم شاید آن ها قربانی شرایط باشند. مثلا آب به روستایشان نرسیده، کشاورزی اشان از بین رفته و راهی شهر شده و راه خلاف را در پیش گرفته اند. شاید دام هایشان تلف شده. اصلا شاید وضعیت اقتصادی خوبی داشته اند و به هر دلیلی سراغ کار خلاف آمده اند و با اسلحه در یک مکان عمومی قدرت نمایی کرده اند. آیا واقعا به لحاظ علمی تحقیر آن ها مقابل دوربین تلویزیون با این خنده های نامانوس و رفتار مَکش مرگ مایی آقای گزارشگر، نتیجه خوبی خواهد داد و باعث تنبه آن ها می شود؟ آیا این نوع مصاحبه ها توسط کارشناسان روانشانس و جامعه شناس تایید شده یا ابداع خود آقاداوود است؟ من که به عنوان یک مخاطب وقتی با تحقیر مجرمی توسط گزارشگر تلویزیون در چنین میزانسنی مواجه می شوم، احساس مورد نظر تلویزیون را کسب نمی کنم اما کاش یک متخصص درباره این مسئله اظهار نظر کند.