سینما مثبت: رخدادهای سه هفته اخیر تغییرات فراوانی را در جامعه ایران رقم زده و شرایط جدیدی را ایجاد کرده که با سال ها و حتی ماههای قبل قابل مقایسه نیست. در شرایط این سوال مطرح است که این جامعه جدید که بخشی از آن ها مخاطب آثار فرهنگی و از جمله سینما هستند، نسبت به تولیداتی که این روزها در دست ساخت است و قرار است سبد اکران سال آینده را شکل دهند چه واکنشی نشان خواهد داد؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، کمتر از دو ماه دیگر به برگزاری جشنواره فیلم فجر باقی مانده و با اعلام اسامی فیلم های متقاضی شرکت در جشنواره، تصویر کاملی از آثار تولید شده در یکسال گذشته سینمای ایران نمایان می شود. امسال سازمان اوج نیز با آثار متعددی متقاضی شرکت در جشنواره فیلم فجر است. از «خروج» ساخته حاتمی کیا تا «روز بلوا» بهروز شعیبی،«لباس شخصی» امیرعباس ربیعی، «تورقوزآباد» علی شاهحاتمی،«اوج۱۱۰» سیاوش سرمدی،«آبادان یازده ۶۰» مهرداد خوشبخت و «کارو» احمد مرادپور. فیلم هایی که طبق سیاست سال های اخیر این موسسه، همگی متقاضی شرکت در جشنواره فیلم فجر خواهند بود تا با حضور در بخش مسابقه و کسب جوایز احتمالی، وزن چانه زنی مدیران این موسسه را برای دریافت بودجه بیشتر در سال پیش رو از نهادهای مرتبط افزایش دهند.
خبرهایی که از هفت فیلم اخیر اوج در رسانه ها منتشر شده حاکی از نگاه به شدت حاکمیتی جاری در این آثار است. البته نگاه حاکمیتی نکته ای منفی نیست و هر نظامی می تواند با ساخت فیلم های خوش ساخت و جذاب، ارزش های خود را به مردم جامعه خود معرفی کند اما نگاه حاکم بر سازمان اوج در سال های اخیر و قرائت های یکسویه، تاریخ مصرف گذشته و کهنه ـ از نظر ساختاری ـ این سازمان به گونه ای بوده که با وجود صرف هزینه های فراوان برای تولید آثار مختلف، صرفا تعداد محدودی از این آثار را می توان به عنوان محصول نهایی این موسسه «اثری موفق» تلقی کرد. قطعا ابراهیم حاتمی کیا در هر مجموعه ای می تواند فیلم و سریال بسازد و نتیجه کار او هم مخاطبان بالایی داشته باشد. حساب سیروس مقدم نیز مشابه حاتمی کیا است و اگر این دو چهره را از فعالیت های اوج فاکتور بگیریم، سایر تولیدات این موسسه همچون سریال های ضعیف مینو و گیله وا و فیلم های پُر حرف و حدیث تنگه ابوقریب،سوء تفاهم و 23 نفر نمی توانند امتیازی برای این موسسه باشند و همچنان تنها اثر قابل دفاع و مستقل این مجموعه همچنان «ایستاده در غبار» است که می تواند محصول مستقل اوج تلقی شود.
حالا در چنین شرایطی بررسی خط داستانی فیلم های در دست تولید اوج و نیز مشابه سوابق سازندگان این آثار حاکی است در جشنواره پیش رو با فیلم هایی مواجه خواهیم بود که مستقیم گویی احتمالا ویژگی مهم آن ها است و به مضامینی می پردازد که متاسفانه دیگر دغدغه مردم بنزین سه هزار تومانی نیست؛ یعنی سوژه ها و مضامینی که با تاخیر بعضا دو تا سه دهه ای تولید شده اند و قطعا نمی تواند با توده جامعه ارتباط برقرار کند و احتمالا ظرفیت محدود علاقه مندان به فیلم های اینچنینی هم کشش تماشای هفت فیلم برای یکسال را ندارد، همانطور که فیلم 23 نفر هنوز موفق به اکران نشده است و به همین دلیل، چنین آثاری بیشتر محدود به راضی کردن مدیران بالادستی می شود تا نمایش عمومی و اقناع جامعه هدف! همین که اوج در سال 98 به سراغ نبش قبر توده ای ها رفته، نشان می دهد ذهنیت مدیران این مجموعه چقدر از واقعیت های امروز دور است.