سینما مثبت: سریالهای مناسبتی در تلویزیون در دوره های مختلف الگوهای متفاوتی را برای جذب مخاطب داشتهاند. از پرداختن به مسائل ماورایی تا به تصویر کشیدن شیطان. حالا به نظر میرسد این الگو تغییر کرده و «آدمهای روی علف!» به الگوی مطلوب برخی سریال سازان سیما تبدیل شده اند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، شبکه سه سیما با گروهی ثابت سالهاست مسوولیت تامین آثار معنوی ماه مبارک رمضان را برای مخاطبان خود به عهده دارند. این شبکه امسال با پخش سریال «برادر جان» خاطره ای مهم در ذهن مخاطبان به جا گذاشت؛ سریالی که در آن مجموعه ای از شخصیتهای عجیب و غریب با رفتارهای عجیبتر و اتفاقهای غیر منطقی با بهره گیری فراوان از الگوهای رایج فیلمفارسی و پند و اندرزهای اخلاقی تلاش کرد تا با پوسته ای از رعایت اخلاق و توصیه های مذهبی، مخاطبان خود را به رعایت حلال و حرام ترغیب کند.
مهمترین نکته این سریال تلویزیونی عدم شباهت آن به جامعه ایران است؛ جامعه ای که با انواع و اقسام مشکلات مواجه است و میتوان دهها سوژه اجتماعی از آن اقتباس کرد، نه در این سریال بلکه در هیچ اثر دیگری منعکس نمیشود و سازندگان سریالهایی از این دست، تنها هنرشان ورز دادن یک سوژه یک خطی در 25 الی 30 قسمت سریال است. سریالهایی که در آنها همه شخصیتها از زن خانه دار گرفته تا کاسب میدانی شبیه به اساتید رشته فلسفه و عرفان یا عضو هیات علمی دانشکده ادبیات سخن میگویند و ذرهای از منطق در رفتارشان وجود ندارد. در یک پلان با شوهرشان در وسط میدان فردوسی زیلو پهن کرده و چای میخورند و در پلان بعدی بابت حرفی کوچک میخواهند از او طلاق بگیرند. در یک پلان داخل آب میافتند و در پلان دیگر نجات یافته اند.
این حجم از اتفاقهای غیر منطقی در دیگر بخشهای این سریال نیز دیده میشود. مثلا جایی که زنی سلطیه به میدان میوه و تره بار آمده و با عربده کشی از میدانی ها میخواهد حجره را تعطیل کنند و همه هم بدون حتی دیدن کارت ملی زن از او اطلاعت میکنند. یا در جایی دیگر صحبت از خبر کردن قانون است اما ناگهان همه شخصیتها از جوان گرفته تا پیرمردی که یک پایش لب گور است، تبدیل به یکه بزنهایی در حد و اندازه بیک و جلال میشوند. منطق شخصیتهای این سریال دقیقا منطق افرادی است که روی علف هستند و کنترلی بر اعمال و رفتار خود ندارند اما تماشای رفتار آنها ممکن است برای دیگران جذاب باشد، بخصوص که با موسیقی رقیق و فضاسازی سانتی مانتال و حجم زیادی گریه و اشک همراه میشود و اینها همه مخاطب را ناخودآگاه یاد سینمای فارسی می اندازد که در ناخودآگاه اغلب مخاطبان میانسال ایرانی ریشه دارد. به اینها اضافه کنید نام سریال را که یادآور ترانه ای از داریوش اقبالی است و الگوی زن تنها و حتی زنی که از جنوب می آید که عین به عین در این سریال تکرار شده و در سایه فضای انحصاری ـ کنتراتی که برای این گروه فراهم شده، قرار است معنویت مخاطبان در ماه مبارک رمضان را برای مخاطبان فراهم آورد.