سینما مثبت: در ایامی که مردم ایران از یک طرف به خاطر قرار گرفتن در ماه مبارک رمضان و از طرف دیگر به واسطه حجم خشونت بالای موجود در جامعه، نیازمند آرامش هستند؛ برنامههای صدا و سیما بیش از پیش به نمایش عریان خشونت پرداخته و ظاهرا برای رقابت با یکدیگر و قاپیدن چند مخاطب بیشتر، ابایی از نمایش حجم بالا و افسار گسیخته صحنههای خشن ندارند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، سریال تلویزیونی شهرزاد که با پولهای آلوده ساخته شد، یک درس بزرگ به تلویزیون داد و آن هم این بود که مخاطبان سیما دیگر علاقهای به تماشای سریالهایی با مضمون سیاسی درباره تاریخ معاصر ندارند و هر اثری که بخواهد نگاه انتقادی، یکطرفه و مستقیم به دربار پهلویها داشته باشد، از سوی مخاطب پَس زده و به ضد تبلیغ تبدیل میگردد و به همین دلیل بهتر است به جای رفتن به سراغ شخصیتهای واقعی، شخصیتهایی از میان عامه مردم موضوع سریال واقع شود.
با همین درس مهم، تلویزیون سال گذشته سریال «بانوی عمارت» را ساخت که نزد مخاطبان سیما نمره قبولی گرفت. حالا سریال «از یادها رفته» با گرته برداری عین به عین از بسیاری از رویدادهای سریال شهرزاد ـ از مثلث عشقی گرفته تا نمایش طبقه تبهکار جامعه ـ قرار است یک ضرب شصت به سریال شهرزاد نشان دهد!
گروه نگارش این سریال که در سالهای اخیر به شکلی بی وقفه اقدام به تولید متن نمایشی کردهاند و با حمایتهای مدیریتی نیز حضوری پُررنگ داشتهاند، در کنار ایدههای جذاب سریال شهرزاد، گوشه چشمی هم به آثار فیلم سازانی مانند کوئنتین تارانتینو داشتهاند و با نمایش عریان خشونت تلاش کردهاند تا مخاطب خود را تا سر حد تهوع از پهلوی دوم منتفر کنند. در یکی از قسمتهای پایانی این سریال، تصاویری پخش میشود که نمایش آن در سینما نیز مشمول درجه بندیهای بسیار جدی است. هرچند شبکه یک اقدام به درجه بندی این سریال کرده اما مشخص نیست چه ضرورتی داشته که شکنجه یک زن، قطع انگشتان دست یک مرد، به زیر چرخ اتوموبیل انداختن یک مرد و…. با این صراحت نمایش داده شود؟! چگونه است که یک زن ـ سیما تیرانداز ـ ساعتها مورد شکنجه واقع شده اما روسریاش یک سانت تکان نخورده است؟! وقتی تلویزیون به دلیل محدودیتهای مختلف نمیتواند یک اتفاق را به شکل واقعی به تصویر بکشد،اساسا چه نیازی به این نوع تصویرسازی کاریکاتور گونه وجود دارد؟
نویسندگان این سریال دست به هر تمهیدی زدهاند تا بیننده را با خود همراه کنند. از نمایش دختری جذاب که طبق معمول چنین سریالهایی چند نفر دلباخته دارد تا نمایش فساد طبقه حاکم. در قسمتهای پایانی این سریال نیز که دیگر دست به دامن چاه و نوزاد و مار شدند، بیآنکه ذرهای به باور پذیری این اتفاقها فکر کنند اما آنچه در فضای کلی سریال غالب است، نه داستانی ایرانی بلکه یک سریال اکشن خارجی است که میتواند در مکزیک رُخ دهد!