خبرآنلاین ـ 7 اردیبهشت 1397: رضا استادی، نویسنده «خونه خالی» تاکید میکند داستانهای این مجموعه در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 نوشته شدهاند؛ دورهای که پدیدههایی مانند «خیانت»، «ازدواج سفید»، «آزادیهای یواشکی»، «شکلگیری طبقه نوکیسه»، «زندگی لاکجری» و…. در شهرهای بزرگ گسترش فراوانی یافت.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، رضا استادی، روزنامهنگار و نویسنده در آستانه آغاز نمایشگاه کتاب و انتشار مجموعه داستان جدیدیش با نام «خونه خالی»، این اثر را به روزنامهنگار فقید و باسابقه حوزه فرهنگ و هنر، محمدرضا رستمی تقدیم کرد.
استادی درباره حال و هوای این اثر گفت: «کتاب «خونه خالی» مجموعه چهارده داستان است که با زبان طنز و حال و هوایی اجتماعی برخی مسائل را بیان میکند. این داستانها در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود نوشته شدهاند؛ مقطعی که رویدادهایی همچون گسترش شبکههای اجتماعی، باعث شکلگیری سبکهای جدید و خاصی از زندگی شده و پدیدههایی مانند «خیانت»، «ازدواج سفید»، «آزادیهای یواشکی»، «شکلگیری طبقه نوکیسه»، «زندگی لاکجری» و…. در شهرهای بزرگ گسترش فراوانی یافته است.»
اقبال کمتر فضای نشر به داستان کوتاه
این نویسنده که پیشتر دو رمان با نامهای «هیچ وقت نامزد نبودیم» و «بدون تو غیرممکن بود» را منتشر کرده است، درباره انگیزه خود از انتشار اولین مجموعه داستانش گفت: «از سال 1375 که وارد حوزه داستان نویسی شدم، داستانهای کوتاه متعددی را نوشتهام اما متاسفانه فضای نشر به گونهای است که اقبال بیشتری به رمان دارد تا داستان کوتاه. مهیا کردن شرایط نشر این اثر نیز از پاییز سال 94 آغاز شد و حالا به نتیجه رسیده است. برخی موضوعها در قالب داستان کوتاه بسیار جواب میدهد و البته کشور ما هم سرشار از سوژههایی است که میتوان با آن داستانهای کوتاه جذاب خلق کرد. مثلاً در همین چند ماه گذشته اتفاقهای زیادی افتاده که این قابلیت را دارد. از فرجام قاضی مرتضوی گرفته تا ماجرای دختران خیابان انقلاب و حتی همین برخورد مأمور گشت ارشاد با یک دختر که از دل این اتفاقها میتوان داستانهایی جذاب خلق کرد.»
تقدیم کتاب به زندهیاد محمدرضا رستمی
استادی درباره انگیزه خود از تقدیم این کتاب به زندهیاد رستمی نیز توضیح داد: «من و محمدرضا رستمی از 18 سال قبل با هم دوست بودیم. او در کنار روزنامهنگاری علاقهمند به داستان نویسی بود و بارها درباره طرحها و نوشتههایمان با هم صحبت کردیم. افسوس که هیچ وقت داستانهایش را به کتاب تبدیل نکرد. تقدیم این کتاب به او هم البته در این زمانه که او در میان ما نیست شاید کار بیفایدهای به نظر برسد اما تلاشی است برای زنده نگه داشتن نام و یاد یک انسان شریف و روزنامهنگاری اصیل که متاسفانه از حضورش محروم شدیم.»
داستانهای این مجموعه نثری ساده دارد. مخاطب آنها نیز عامه مردم و علاقهمندان به داستانهای فارسی هستند. بر همین اساس زاویه دید روایت داستانها نیز اولشخص و سوم شخص بوده و از پیچیدگیهای تکنیکی در این آثار خبری نیست. این مجموعه داستان از سوی انتشارات «برکه خورشید» در 135 صفحه و با قیمت 12 هزار تومان امسال در نمایشگاه کتاب عرضه خواهد شد. طرح جلد این کتاب توسط «سینا روح» طراحی شده است.
برشی از داستان
برشی از یک داستان این مجموعه به شرح زیر است:
«دختر عصبانی شد و در جواب سؤالهای پی در پی پسر گفت: تو چرا عین بچه آدم همون چند هفتهای که با هم دوست بودم همه چیز رو نپرسیدی و حالا که مطمئن شدی قراره زنت بشم هی سؤال پشت سؤال میکنی؟! من چند تا خواستگار مثل تو داشتم اما خودم باهاشون به هم زدم چون به من که رسیدن شدن افسر تجسس. شما هم بهتره بگی مادرت واسهت زن پیدا کنه!
زن با خنده گفت: «لطفاً به شوهر اول من توهین نکن. هرچی بوده، شوهرم بوده. خیلی هم آدم خوبی بود. فقط من کلاً از آدم معتاد وسیگاری بدم میاد. نمیخواستم زن مردی باشم که صبحونه نخوده سیگار میکشه و بعد از خوردن دوغ آروغ میزنه!»