سینما مثبت:تهیه کننده و کارگردان فیلم مستند بلند «بنز ایرانی» که این روزها در شبکه نمایش خانگی در حال نمایش است گفت: شرایط برای ساخت فیلمهای سیاسی، اجتماعی و انتقادی کاملا مهیا است و اگر فعالیت گستردهای از سوی فیلمسازان در این حوزه مشاهده نمیشود بیش از هر چیز به عدم تمایل فیلمسازان مربوط است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری-تحلیلی سینمامثبت به نقل از ایرنا، رضا استادی از روزنامه نگاران و منتقدانی است که در کنار این حرفه به نگارش رمان و ساخت فیلم کوتاه و نیمه بلند نیز اشتغال داشته است. مدیریت روابط عمومی سریالهایی مانند «مختارنامه»، «کلاه پهلوی»، «شوق پرواز»، «معمای شاه»، «یوسف پیامبر» و… برخی دیگر از فعالیتهای او در سالهای گذشته است.
استادی در فاصله شهریور ۱۴۰۰ تا پاییز ۱۴۰۳ ساخت مستند بلند «بنز ایرانی» را به سرانجام رسانده است. مستندی طنز و انتقادی که به داستان حضور اتومبیل بنز در ایران و واکنشهای صورت گرفته به این اتوموبیل طی هفتاد سال گذشته میپردازد.
برای «بنز ایرانی» فیلمنامه نوشتم
استادی درخصوص فرم به کار رفته در ساخت این مستند میگوید: بنز ایرانی پشتوانه تحقیقاتی مفصلی دارد که متاسفانه در مدت زمان هشتاد دقیقه تمامی این محتوا قابل عرضه و ارائه نبود و ناچار به فیلمهای دیگری انتقال داده شد. یکی از این موارد، تلاشهای احمد خیامی برای تولید اتومبیل بنز در ایران بود که خود موضوع فیلم مستند دیگری است.
به گفته استادی تحقیقات مقدماتی ساخت بنز ایرانی از سال ۱۳۹۹ آغاز و به تدریج آرشیوهای تصویری و مطبوعاتی مختلفی برای این فیلم جمع آوری شد.
سازنده «بنز ایرانی» میگوید: در طرح اولیه بنز ایرانی نگاه اقتصادی حاکم بود و فیلم ساختاری مبتنی بر نمایش این اتومبیل در ایران و محدود به بررسی تلاشهای صورت گرفته برای تولید این اتومبیل در ایران بود اما در میانه کار تصمیم گرفتم تلقی صورت گرفته از این برند –سمبل اشرافیت- را محور اصلی فیلم قرار دهم. بر همین اساس فیلمنامهای برای مستند نوشتم و بر اساس فیلمنامه پیش رفتم.
بنز ایرانی مستندی دورگه (هیبریدی) است
کارگردان «بنز ایرانی» مهمترین چالش این فیلم را به سرانجام رساندن محتوای موجود در قالب اثری هشتاد دقیقهای عنوان کرد و گفت: در رویه معمول برای مستندسازی، بازنمایی تاریخ یک واقعه تاریخی یا زندگی شخصی یک فرد و یا سرنوشت یک مکان با اتکا به مواد آرشیوی، فیلم، عکس و مصاحبه با کارشناسان و بازماندگان آن فرد در دستور کار قرار میگیرد و این روش هنوز هم در تلویزیون مشتری دارد اما در مستندی سینمایی نیاز به بیانی فراگیرتر وجود داشت. حجم گسترده آرشیو این فیلم و موضوعهای متعدد در نهایت در مواجهه من با کتاب ارزشمند «فیلم مستند دورگه» نوشته دکتر احمد ضابطی جهرمی، تکلیف فرم کلی بنز ایرانی را مشخص کرد.
وی افزود: در این کتاب دکتر جهرمی که از نظریه پردازان سینمای مستند ایران است شکلی از مستندسازی به نام مستند دورگه را تشریح میکند که به مستندساز برای خروج از ساختارهای سنتی کمک کرده و امکان تحول ساختاری در این آثار را فراهم میکند.ساختاری که در مواجهه با محتوای متفاوت و آمیزش با گونههای دیگر مستندسازی مانند مستند درام انعطاف دارد.
استادی تاکید کرد: اصلی ترین دغدغه سینمای مستند مطرح کردن واقعیت است. پیش فرض اولیه در مستندسازی این است که همه چیز در آن مطابق واقعیت یا حقیقت موضوع باشد اما چنین مستندهایی که گاه تحت عنوان مستند محض شناخته میشوند، برای مخاطب عام جذابیت ندارند و بیشتر مناسب نمایش جشنوارهای هستند.
وی گفت: اما آنچه تحت عنوان مستند دورگه از سوی دکتر ضابطی جهرمی معرفی شد، امکان تفسیر خلاق از امر واقع در مستندسازی را برای مستندساز فراهم آورده و سبب خلق آثاری میشود که از نظر فرم نسبت به فیلمهای معمول حوزه مستند دچار پوست اندازی شده و برای بیان واقعیت اقدام به جذب و کسب امکانات زیبایی شناسی و شیوههای بیانی جدید نموده است. چنین آثاری سالهاست در شبکههای مستند فارسی زبان مانند من و تو تولید شدهاند اما فضای روشنفکری حاکم بر مستندسازی در ایران به آن رغبتی نشان نداده است.
سینمای داستانی از ظرفیتهای مستندسازی بهره برده است
به گفته استادی، سینمای ایران در سالهای اخیر از ظرفیتهای مستندسازی بهره فراوانی برده و در اغلب آثار فیلمسازانی مانند عباس کیارستمی، اصغر فرهادی، کیانوش عیاری، بهرام توکلی و… رگههایی از نگاه مستند دیده میشود. بر همین اساس مستندسازان نیز میتوانند با خلق فضایی داستانی در آثار خود و ایجاد روایتی جذاب، ضمن بهره گیری از درام آثار جذابتری خلق کنند.
به گفته استادی ضرورت دورگه سازی در مستند بنز ایرانی از آنجا ناشی میشده که یک فرم خاص به تنهایی نمیتوانسته محتوای موجود در این فیلم را منتقل کند. محتوایی که گاهی طنز،گاهی جدی، زمانی کنایی و گاهی سورئال است. همچنین دورگه سازی سبب شده تا در این فیلم ایدههای سازنده بهتر و گستردهتر منعکس کند.
«بنز ایرانی» در میان تولیدات مرکز گسترش فیلم متعارفی نیست

استادی درباره تعامل با مرکز در ساخت این فیلم میگوید: در ساخت این فیلم آزادی عمل فراوانی داشتم و حتی از سوی مسوولان مرکز همچون محمد حسین بدرلو معاون مستند مرکز، جهت دسترسی به تصاویر خاص آرشیوی همکاری خوبی صورت گرفت تا فیلمهای مورد نیاز از بخشهای مختلف خارج از مرکز در اختیار من قرار بگیرد که همین مساله به غنای هرچه بیشتر فیلم کمک کرد.
به گفته وی، «بنز ایرانی» در میان تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی که عادت به تولید آثاری با ساختار هنری دارند اثر نامتعارفی است. در نهایت نظر اصلاحی و ممیزی خاصی هم از سوی آنها بر فیلم اعمال نشد؛ جز حذف سکانسی که مربوط به یکی از سران قوا بود. در طی این همکاری حس کردم فضا برای ساخت فیلمهای اجتماعی و سیاسی و انتقادی فراهم است؛ اما دیدهام که گاه خود فیلمساز علاقهای به این نوع آثار ندارد و بیشتر به دنبال کارهای بیخطر است.
به گزارش ایرنا، «بنز ایرانی» بر اساس فیلمنامهای از رضا استادی، به کارگردانی و تهیهکنندگی او برای مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی ساخته شده است. این مستند با حال و هوایی طنزگونه پس از حضور در جشنواره سینماحقیقت حالا در فیلیمو برای تماشا در دسترس است.