سینما مثبت: پیروزی نقی و دوستان بر داعش با آن عملیات آرتیست بازی می توانست در ساعات پایانی روز تاریخی 19 فروردین ماه سال 1397 کام بینندگان سیما را شیرین کند اما افت 40 درصدی ارزش پول ملی و افزایش قیمت دلار در ساعات پایانی کار بازار تهران حس و حالی تلخ در اغلب مخاطبان تلویزیون ایجاد کرده بود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، پایتخت 5 به عنوان دومین محصول داعش محور یک سازمان رسانه ای نشان داد این مجموعه علاقه فراوانی به فتح خاکریزهای هنری دارد و حالا بعد از فیلم پُرهزینه و مجلل «به وقت شام» با وارد کردن برند محبوب تلویزیونی پایتخت 5 به مسئله داعش، در نوروز 97 هم «خاکریز ساخت فیلم بیگ پروداکشن» و هم «خاکریز ساخت فیلم طنز» درباره داعش را فتح کرده و نام خود را بر آن حک نموده است فقط اشکال کار این است که این کار خیلی دیر صورت گرفته و از بدشانسی این سازمان، همزمانی این اتفاق ـ بخصوص سریال پایتخت 5 ـ با عصر غم انگیز 19 فروردین، پیام های ملی ـ میهنی این سریال را به شدت خنثی کرده است. حالا دیگر نمی توانیم با دیدن این تصاویر احساس غرور کنیم که هموطنانی که اتفاقی سر از سوریه درآورده اند، با شجاعت مقابل داعش ایستاده اند و سپس نجات یافته اند! این روزها جمله «عوضش امنیت داریم» کارکرد کلی خود را از دست داده و در خوشبینانه ترین حالت به «عوضش امنیت جغرافیایی داریم» تقلیل یافته زیرا در همین یک ماه گذشته مسئله ای به نام «امنیت اقتصادی» به هر دلیلی که ما نمی دانیم مورد تهدید واقع شده و کیست که نداند «غم نان» دست کمی از «غم وطن» ندارد؟!
نیازمند قدم های سنجیده تر
سال ها قبل در میانه دهه هفتاد ساخت فیلم طنز درباره دفاع مقدس،فیلم های انتقادی درباره جنگ و فیلم هایی با محور پلیس خلافکار دغدغه بسیاری از فیلم سازان بود. دغدغه ای که همواره از سوی مسوولان این پاسخ به آن داده می شد: «مگر تا به حال چند فیلم موثر و خوب درباره پلیس مثبت ساخته شده که حالا بخواهیم درباره پلیس خلافکار فیلم بسازیم»؟! «مگر تاکنون چند فیلم قابل قبول درباره حماسه های جنگ ساخته شده که حالا بخواهیم از وجه طنز و انتقادی به آن نگاه کنیم»؟!
البته در سال های پایانی دهه هفتاد و سال های اولیه دهه هشتاد سرانجام تلاش ها به نتیجه رسید و سریالی همچون «غول چراغ جادو» از بُعد فانتزی به جنگ پرداخت و یک غول را به میانه رزمندگان فرستاد تا به آن ها کمک کند! این فانتزی بازی با داعش در پایتخت 5 نیز مسبوق به سابقه است و البته عقب تر که برویم این داستان پردازی یادآور آثار فیلمفارسی همچون «یک اصفهانی در سرزمین هیتلر» است. البته در سینمای دنیا نیز نمونه هایی از این دست فراون است اما با کیفیت و صلابت بیشتر. تمامی فیلم های «جیمز باند» در دوره جنگ سرد و فیلم های سری راکی و رمبو تقریبا همان خطی را دنبال کرده اند که پایتخت 5 و سازندگانش به دنبال آن بوده است: «وارد کردن قهرمان هایی با ته مایه های طنز و شیرین کاری به جبهه رقیب و در نهایت پیروزی قهرمان»! حتی سریال در برخی صحنه ها نیز به شدت وامدار این آثار است. مانند همین پلانی که پیش روی شما است
با این تفاوت که آثار هالیوودی برای گفتمان سازی خود قصه هایی جذاب را انتخاب می کردند و با قهرمان سازی طولانی مدت و صرف هزینه های فراوان و صحنه پردازی های جذاب و بازی های رسانه ای در سطح بین المللی پیام و مفهوم خود را جا می انداختند و باعث می شدند تصویر مورد نظر آن ها از «بلوک شرق» و «مسلمانان» در ذهن مخاطبان جهانی نقش ببندد اما در اینجا یک نهاد «پولدار» که همه مسوولان فرهنگی هم سر تعظیم و دستبوسی برایش فرود آورده اند و اغلب سینماگران نیز به دنبال راهی برای ورود به تشکیلات آن و ساخت فیلم های بیگ پروداکشن هستند، به جای طی کردن این مسیر پُر فراز و نشیب، آمده بر سر «سفره آماده» نشسته و یک خانواده فانتزی و نیمچه خُل را راهی ترکیه کرده تا از آن طرف بالن آن ها راهی سوریه شود و بعد آن ها گیر داعش بیفتند! درباره این سریال نیز مانند «به وقت شام» بیش از آنکه مفهومی به نام «مدافعان حرم» پُر رنگ باشد و به چشم بخورد، آرتیست بازی هایی است که قرار است صرفا در خط رسانه ای ماجرا با مفهوم مقدس «مدافع حرم» پیوند زده شود والا «یافت نشود، جسته ایم ما…»