چند کلمهای درباره فیلم «متولد 65»
دزد بین خودتان است!
سینما مثبت:جریان دولتی در سینمای ایران همواره به عنوان سازنده فیلمهای کم اثر و سفارشی شناخته میشده که در همین جشنواره سی و چهارم فیلم فجر نیز شاهد نمونههایی از آن هستیم اما گهگاه در میان فیلمهای دولتی این جشنواره، با نمونههایی مواجه میشویم که بسیار عجیب و درخور تأمل است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، فیلم «متولد 65» یکی از آثار به نمایش درآمده در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر است که «محمد مهدی عسگرپور» تهیه کنندگی آن را برای مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به عهده داشته است. فیلم داستان دختر و پسر جوانی است که در سالگرد آشنایی اشان به سراغ افراد متمول میروند و با سر کار گذاشتن آنها تلاش میکنند برای لحظاتی طعم شیرین ثروتمند بودن را بچشند اما در آخرین موقعیت و با حضور در خانه زن و مردی میانسال، ناگهان با افراد دیگری اشتباه گرفته میشوند و این مسئله برای آنها دردسرهایی ایجاد میکند.
فیلم بر ایده جالبی استوار است و تا مقطعی از داستان که دختر و پسر وارد خانه مجلل زن و مرد میانسال میشوند، مخاطب را همراه میکند اما از زمانی که صاحبخانه به پسر جوان شک کرده و او را با فردی به نام «ابک» اشتباه میگیرد، حجمی از اتفاقهای غیر منطقی و نکتههای شعاری در فیلم نمود پیدا میکند. گره اصلی داستان، افتادن تلفن همراه آنها به دست صاحبخانه و سپس عدم امکان خروج از خانه است. از این مقطع حجمی از اتفاقهای ریز و درشت در کنار هم قرار میگیرد تا از این فیلم به ظاهر اجتماعی و ساده، اثری انتقادی و سیاه نما بسازد. در این قصه حتی نمادهایی مانند «بورس» و «عتیقه» هم کارکردی سیاسی پیدا میکنند. بعید است تصمیم گیرندگان درباره فیلم، متوجه لایههای رو و شعاری اثر نشده باشند و قطعاً سعی کردهاند با اغماض با فیلم برخورد کنند. در این فیلم دختر و پسر جوان و آس و پاس در خانه زن و مردی میانسال گیر می افتند، حبس میشوند و اجازه خروج به آنها داده نمیشود. این زوج میانسال در آستانه سفر به خارج از کشور و انتقال سرمایههایشان به کانادا هستند. هر دو افرادی مال دوست هستند. با وجود داشتن ثروت فراوان، بابت کلاه برداری 20 سال قبل یکی از دوستانشان ناراحت هستند و به جای آنکه خودشان حواسشان را جمع کنند، «جوانها» را متهم کرده و سپس آنها را در خانه حبس میکنند. در ادامه فیلم با حضور چند شخصیت دیگر که آنها نیز از پدر جوان متولد 65 ـ ابک ـ زخم خوردهاند، دادگاهی برای محاکمه این جوانها تشکیل میشود اما در انتهای قصه مشخص میشود دزد واقعی در میان خود آنهاست و آنها بی دلیل این جوانها را متهم کردهاند!
سینمای ایران در سالهای اخیر از این جنس فیلم که در آنها به بهانه پرداختن به خانواده و داستانهای معمولی، بیانههای سیاسی صادر شده کم ندارد اما اینکه در فیلمی ضعیف و آماتوری از محصولات نهادی دولتی، اینگونه پیامهای دست چندم سیاسی طرح و به مخاطب منتقل گردد، نکته عجیب و قابل تاملی است که نشان میدهد نهادهای تصمیم گیر در این حوزه، چندان با دقت فیلم نامهها را نمیخوانند و صرفاً با اطمینان به «افراد»، میتوان هر اثری را در چهارچوب آنها به ثبت رساند و حتی در مواقع لزوم «زیرآبی» هم رفت!