بادیگارد فیلم خوبی خواهد بود؟
سینما مثبت:عصر امروز جمعه 16 بهمنماه «بادیگارد» آخرین ساخته ابراهیم حاتمی کیا در برج میلاد به نمایش درآمده و در معرض قضاوت خانواده چند هزارنفری رسانهها قرار میگیرد. درباره این فیلم مهم و پُر سروصدا قضاوتهای مختلف و متفاوتی وجود دارد اما مهمترین سؤال این است که آیا حاتمی کیا این بار توانسته پس از شکست «چ»، اثر موفق و آبرومندی بسازد؟
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، نسل جدید سینماگران پس از انقلاب که دربرگیرنده افرادی همچون: مجید مجیدی، ابراهیم حاتمی کیا، احمدرضا درویش و… میشوند، در تمامی سالهای برگزاری جشنواره فیلم فجر صاحب جایگاه و موقعیتی خاص بودند و ساختههای آنها نیز روندی رو به رشد را تجربه کرده اما در سالهای اخیر، این نسل در مواجهه با فیلمسازان جوان و تازه نفس سینما «کم» آوردهاند و به همین دلیل بهجای ساخت فیلمهای ساده و کمادعا، به سمت تولید آثار بزرگ و پُرهزینه رفتهاند. مشاهده این فیلمها نیز نشان میدهد آنها بهواسطه سالها فعالیت در سینما «تکنسین» های خوبی شدهاند و فیلمهایشان از لحاظ تکنیکی، قابلتوجه است اما ضعف در داستان و نحوه روایت و گاه محافظهکاریهای گسترده، باعث شده تا ساختههای آنها در زمانهای که تماشاگر عادت به دیدن فیلمهای جسورانه کرده، جایگاه مردمی چندانی نداشته باشند. رسانهها نیز ثابت کردهاند دیگر مانند گذشته با این چهرههای مطرح «تعارف» ندارند و بدون ملاحظه گریهای رایج، بهنقد آنها و ساختههایشان میپردازند.
نمایش آخرین ساخته آقا مجیدی در سال گذشته نمونهای از وضعیت تازهای است که در آن دیگر فیلمسازان بهواسطه سابقه اشان مورد قضاوت قرار نمیگیرند و صرفاً «فیلم» آنها مورد نقد قرار میگیرد و اگر کار هم خوب نباشد و حتی اگر رسانههای رسمی و دولتی نیز هوای کار را داشته باشند، در «فضای مجازی» اتفاقی دیگر برای کار رخ میدهد.
درباره آخرین ساخته ابراهیم حاتمی کیا که عصر امروز مخاطب آن خواهیم بود چند نکته وجود دارد:
1 ـ پس از شکست فیلم «چ» و اصطلاحاً «درنیامدن» آن که منجر به فعالیت رسانهای شدید حاتمی کیا و مصاحبههای مختلف برای توجیه این فیلم شد، او بهجای اثری زندگینامهای، به سراغ قصهای اکشن رفته است و این ویژگی، ترفند مهمی برای ایجاد حداقلهای ساخت یک فیلم خوب است.
2 ـ حاتمی کیا در دو سال اخیر با تمرکز در سازمانی تازه تأسیس و بررسی فیلمنامهها، جایگاهی مشاوره گونه هم کسب کرده و تا حدودی درگیر کارهای اجرایی نیز شده است. این وضعیت مشابه موقعیتی است که چند فیلمساز دیگر هم در این سالها پیگیر آن بودهاند و با حضور مؤثر در ترکیب بخشهایی همچون: حوزه هنری، شهرداری و… تلاش کردهاند تا بر جریان تولید آثار هنری اثرگذار باشند. تجربه ثابت کرده چنین فعالیتهایی باعث اشتغال ذهنی فیلمساز شده و او را از فضای بکر هنری دور میکند که امیدواریم درباره سازنده بادیگارد چنین نباشد.
3 ـ حاتمی کیا از نظر «سیاسی» همواره رفتار متناقض و عجیبی داشته است. در دوره اقتدار دولتهای منتسب به جناح راست، او فیلمهای متمایل به جناح «چپ» ساخته و در دوره حضور دولتهای اصلاحطلب، فیلمهای ارزشی ساخته است. در هر دوره نیز معمولاً با طیف مقابل تعارض داشته است! «آژانس شیشهای»، «به رنگ ارغوان»، «به نام پدر»، «گزارش یک جشن» و «چ» نمونههای مهمی از این فیلمسازی و زدن راهنمای چپ و راست و پیچیدن به مسیر بالعکس است! حالا در دورهای که امور در دست طیف اعتدال و اصلاحطلب است، به نظر میرسد باید انتظار فیلمی ارزشی از حاتمی کیا را داشت! آیا این فرمول این بار هم جواب میدهد؟!
4 ـ همزمانی ساخت بادیگارد با پایان خدمت نظام وظیفه یکی از فرزندان حاتمی کیا، خاطره خوشی را از ساخت این فیلم در ذهن او رقم زده است. این نکته هم میتواند دلیلی برای «خوب بودن» حال فیلمساز و احتمال ساخت اثری خوب باشد.
5 ـ افراد مختلفی که این فیلم را تماشا کردهاند، میگویند بادیگارد شروع خوب و مهیجی دارد. پرویز پرستویی در نقش «حیدر» محافظ یکی از مسئولان کشور است که در بمبگذاری انتحاری به شهادت میرسد. حیدر که در سالهای اولیه انقلاب محافظ شخصیتهای مهمی بوده، به دلیل سهلانگاری توبیخ میشود و در ادامه مسئولیت حفاظت از جان دانشمندی جوان به او سپرده میشود. دانشمندی که رابطهاش با این محافظ چندان خوب نیست و باعث سرخوردگی حیدر میشود اما از مقطعی به بعد، با ورود مادر این شخصیت به داستان و اطلاع حیدر از اینکه این دانشمند، فرزند دوست شهید حیدر است؛ وضع بهگونهای دیگر ادامه مییابد و فیلم وارد ماجراهای حسی و نوستالژیک میشود. مخاطبان سینمای ایران در سالهای اخیر به چنین آثاری روی خوش نشان ندادهاند و حالا باید دید با فیلم جدید حاتمی کیا چه مواجههای میکنند؟