یکی از مصداقهای رانت در سینمای ایران که بدتر از وام است؛ تبدیل فیلم ویدیویی به فیلم سینمایی و سپس نمایش آن در یک گروه دولتی با برخورداری از رانتها و امتیازهای خاص است.
برگزاری انحصاری مراسمهای افتتاحیه و اختتامیه در دولتهای مختلف، از تهران تا اصفهان و همدان نیز مصداق دیگر رانت است. اینکه چگونه دولت های مختلف در پی هم میآیند و میروند اما برگزاری مراسمهای پُرسود اینچنینی همچنان به عهده یک نفر است، سوالی است که حتماً در پس آن ممکن است «رانت» مستتر باشد.
برگزاری مراسمهای افتتاحیه گروههای دولتی نیز مصداق دیگر رانت است. از هر مراسم چقدر گیر برگزار کننده میآید؟ این برنامهها چگونه فقط بهطور انحصاری به وی داده میشود؟دهها سؤال بیپاسخ در این زمینه وجود دارد!
مصداق دیگر رانت و حاشیه امنیت میتواند این باشد که بستگان فرد، در شبکهای ضد ایرانی و فارسی زبان مشغول فعالیت باشند و در نقطه مقابل، برادر دیگر جزو نزدیکان مسئولان سینمایی باشد. البته به این مورد «حاشیه امنیت» هم میگویند.
رانت دیگر این است که برخی افراد در روزهایی که ساخت فیلم برای فیلمسازان مستقل سخت است، فیلمی را بدون پروانه ساخت تولید و سپس آن را در جشنواره خارج از کشور نمایش داده و در انتها نیز فیلم مذکور را در گروهی دولتی اکران کنند و پول خوبی به جیب بزنند.
تهیه کننده شدن بدون هیچ نوع سابقه سرمایهگذاری در فیلمها مصداق دیگر رانت است.
یکی دیگر از رانتها «پادشاهی کردن» در انجمنی است که قرار است مامن فیلمسازان تجربی باشد.
رانت دیگر این است که خبر تکذیبه یک فیلمساز در سایتی که هیچ ربطی به این موضوع ندارد درج گردد.
مهمترین مصداق رانت نیز است که آدم در داخل کشور از بیشترین امکانات دولتی ارتزاق نماید اما در خارج از کشور ژست فیلمساز روشنفکر و متفکر به خود بگیرد!
سینما مثبت آماده است تا دیدگاههای این فیلمساز درخصوص مصادیق و موارد رانت را منتشر نماید.