سینما مثبت:تجاوز اسرائیل به ایران و دفاع جانانه ایران در حالی به پایان رسید که نه آغاز و نه میانه و نه پایان این نبرد عجیب،نه شباهت به جنگهای دیگر داشت و نه حتی برای نخبگان و کارشناسان قابل پیش بینی بود.

عکس از: ایسنا
در طول سالها تنش میان ایران و امریکا و اسرائیل،در کنار عرض اندامهای گسترده اسرائیل در لبنان و فلسطین، دستگاه رسانهای قدرتمند و منسجمی مشغول به کار بوده تا قدرتی افسانهای از اسرائیل حقیر بسازد.فعالیت این دستگاه از سال ۱۳۸۸ و با آغاز شکل گیری بزرگترین شکاف اجتماعی میان حاکمیت و ملت و با حضور شبکه بی بی سی فارسی رسما آغاز شد.بخش بزرگی از این دستگاه قدرتمند در حوزه فیلم و سینما فعال بوده و از هالیوود تا نتفلیکس مشغول به تولید آثاری بوده که یا مظلومیت قوم یهود در جنگ جهانی اول را فریاد میزدند و یا قدرت افسانهای این حکومت جبار را با بزرگنمایی به مخاطبان عرضه میداشتند. جالب توجه اینکه تقریبا تمامی این آثار با زیر نویس فارسی در پلتفرمهای فارسی زبان نیز عرضه شده و برای مخاطبان قابل مشاهده بوده است.از سریال چهار قسمتی فوضی گرفته تا سریال تهران و سریالهایی درباره جنگ شش روزه اسرائیل با اعراب و سریالی با محوریت ایلی کوهن جاسوس اسرائیلی در سوریه و…
در اغلب آثار عرضه شده در شبکه نمایش خانگی غیر رسمی این سالها هرجا را که مشاهده کنید ردپایی از این آثار قابل مشاهده است. این فعالیت رسانهای در کنار شبکههای فارسی زبان خبری و در راس آن اینترنشنال، با بهره گیری از خلاءهای موجود در کشورمان فضایی را فراهم کردند که عدهای از ایرانیان نه باور به توان موشکی و پهبادی ایران داشتند و نه حتی وحدت و انسجام قلبی و درونی خود را به عنوان ایرانی باور کرده بودند. تا پیش از دفاع دوازده روزه مردم ایران در مقابل اسرائیل،در فیلمنامههای ساخته و پرداخته استکبار جهانی،ایران کشوری ضعیف در حد دیکتاتوریهای بیریشه شکل گرفته پس از جنگ جهانی اول مانند: سوریه و اردن و عراق و مصر و… بود که رهبرانی هیجانی و کوته فکر داشند که با کودتا بر سر کار آمده و بهرهای از پشتیبانی مردمی نداشتند.چنین کشورهایی آنقدر خالی از اعتماد به نفس بوده و هستند که نه تنها جرات رویارویی جدی با اسرائیل را نداشتند بلکه با اندک تلنگری، به خفت میافتادند و برای بقا حاضر به هر کاری میشدند.
این فیلمنامه با اولین پاسخ ایران به اسرائیل و در ادامه معرفی فرماندهان نظامی جدید از سوی رهبری به زباله دان پیوست. پاسخهای نیروهای مسلح روز به روز اعتماد به نفس جامعه ایران را ارتقا داد.خواب سقوط چند روزه حکومت ایران و سپس آشوب خیابانی و در ادامه تجزیه ایران تعبیر نشد.
حتی با وجود پشتیبانی داخلی ستون پنجم و اجرای عملیاتهای متعدد از سوی آنها، وضعیت شهرهای کوچک و بزرگ ایران و حتی پایتخت،تفاوت فراوانی با خیال پردازیهای دشمنان از چنین شرایطی داشت.شهری مانند تهران حتی در اوج روزهای حمله دشمن و فراخوانهای تخلیه مناطق شهری،همچنان میزبان «مردم» و «زندگی» بود.دستگاههای خدماتی مشغول به فعالیت بودند.کالاهای اساسی مورد نیاز مردم از نان و میوه گرفته تا گوشت و مرغ به سهولت در دسترس بود.دستگاههای خدمت رسان مشغول به فعالیت بودند و البته خلوتی تهران یادآور هفته اول نوروز در این شهر بود و شباهتی به شهری هراسان از جنگ و در انتظار اشغال و سقوط نداشت.حتی نیروهای امنیتی نیز به صورت محسوس و با لباس و ساز و برگ جنگی به صورت گسترده در شهر حضور نداشتند و شهر از این نظر،منظرهای جنگی و نظامی و هراسان به خود نگرفت.مردم تهران حتی در حد شعارهای شبانه سال ۱۴۰۱ و جریان زن،زندگی،آزادی نیز خواسته مخالفان استقلال و یکپارچگی ایران را برآورده نکردند و داغ تازهای به دل بدخواهان ایران گذاشتند.دشمنی که از هنرمند و پزشک تا کودک و کاسب و ورزشکار قربانی گرفت و در روزهای پایانی، در اقدامی جنون آمیز حتی از حمله به زندان و مقر پلیس فتا- به عنوان مجموعهای خدمت رسان به عموم مردم- هم دریغ نکرد تا بیش از پیش سردرگمی خود را از رفتار خردمندانه مردم ایران در حمایت از کشورشان را به نمایش بگذارد.
روی کار آمدن دولت چهاردهم یکی از نقاط قوت در مواجهه با این تجاوز وحشیانه است.مسوولان دولتی به دور از رفتارهای هیجانی و بیهوده،رفتاری معقول در هر حوزه را در پیش گرفتند و از میدان تا دیپلماسی،تصویری معقول و منطقی و صلح طلب از کشور عزیزمان ارائه کردند.فضای مجازی به ضرورت در روزهای پایانی محدود شد و جای خالی آن را اطلاع رسانی لحظهای کانالهای داخلی در نرمافزارهای وطنی پُر کرد.البته که صدا و سیما به عنوان دستگاهی رسمی در قد و قوارهای که باید ظاهر نشد که این مساله موضوع یادداشتی دیگر خواهد بود.
در چنین فضایی مسوولان به ضرورت سخن گفتند و بیدلیل در فضای عمومی حاضر نشدند و با همین سکوت معقول،هیجانهای مردم را کنترل کردند.حضور رئیس جمهور در صدا و سیما و در تجمع مردمی موجز و مفید بود.
امروز چهارشنبه چهارم خرداد ۱۴۰۴ تهران روز جدیدی را آغاز میکند. زندگی به حالت عادی بازگشته و اینترنت دو روز پس از آتش پس در دسترس است. هوای تهران غبار آلود است.غباری که چند سالی است به سراغ تهران میآید و حاصل خشکسالی است.ایران مشکل و مساله کم نداشته و ندارد.حالا در پی دفع غرور آمیز تجاوز رژیم صهیونیستی،میتوان با تکیه بر همدلی و وحدت ایجاد شده در کشور و در سایه تعقل بر یک یک این مشکلات غلبه کرد و ایران و ایرانی را به جایگاهی شایسته در سیاست و اقتصاد و زندگی رساند.