سینما مثبت: سیوششمین دوره نمایشگاه کتاب تهران روز شنبه ۲۷ اردیبهشت ماه به کار خود پایان داد.رویدادی که به نظر میرسد در ردیف رویدادهای فرهنگی دیگری مانند جشنواره فیلم فجر کارکرد واقعی خود را از دست داده و به مرور زیانهای آن بیش از فواید آن شده است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری-تحلیلی سینمامثبت،«خوردن و آشامیدن» تکراریترین منظرهای که هر بازدید کنندهای در نمایشگاه کتاب با آن مواجه میشود.حجم حیرت انگیز غرفههای عرضه کننده خوراکی،آدمهایی که با در دست داشتن پکهای غذا و پذیرایی یکبار مصرف از سمتی به سمت دیگر میروند و افرادی که در صف خوراکیها ایستادهاند؛ مشهورترین تصاویری است که در این نمایشگاه به چشم میخورد.گویی به جای آنکه این نمایشگاه برای غذای روح تدارک دیده باشد؛ برای غذای جسم تدارک دیده شده است! البته حجم مفصل ستاد اجرایی جشنواره و صدها – و شاید هم هزاران- شغل تعریف شده برای این نمایشگاه نیاز به تغذیه دائمی و شارژ مرتب اغذیه دارند اما این حجم از نقدینگی و انرژی در گردش آیا کمکی به صنعت نشر و اقتصاد نحیف آن میکند و باعث گسترش کتاب و کتابخوانی میشود؟ آیا در بخش بین الملل که محدود به غرفههایی از چند کشور دوست و برادر است؟ تعاملی میان شرکت کنندگان و مراجعه کنندگان برقرار میشود که مثلا به انتشار کتابهایی به زبان مشترک و یا همکاریهایی از این دست خلاصه شود؟ چنین نمایشگاهی چه آوردهای دارد به جز کشاندن خیل عظیمی از مردم به این مکان که بیشتر برای تفریح و گشت و گذار میآیند و ممکن است اغلب آنها کتابی هم نخرند؟ با توجه به تغییر روحیه خرید مردم از فیزیکی به مجازی و امکان خرید مجازی کتاب، نمایشگاه چه ارزش افزودهای به مخاطبان خود میدهد؟ در کنار رویکرد عامیانه مسلط بر نمایشگاه تا چه اندازه این نمایشگاه محلی برای تبادل افراد و اندیشه میان نویسندگان و مردم است؟ مشخصا اگر نمایشگاه برگزار نشود و یا در ابعادی کوچکتر و با ایجاد امکانی برای ملاقات نویسندگان و ناشران برگزار گردد دستاوردهای بهتری ندارد؟ اگر هزینه برگزاری این رویداد به کتابخوانهای واقعی اختصاص یابد، صنعت نشر و فضای کتابخوانی بهتر نخواهد شد؟ اختصاص این میزان هزینه و امکانات به یک رویداد بهتر است یا تقسیم آن در قالب هفتههای فرهنگی در طول سال و با محوریت کتابفروشیها؟
پاسخهای متفاوتی میتوان به این پرسش داد.پاسخ هر چه باشد، این نمایشگاه نه شبیه دیگر نمایشگاههای کتاب دنیا است و نه شبیه آنچه برای رسیدن به آن پایه گذاری شد. نمایشگاه کتاب این روزها «شتر،گاو،پلنگ»ی است که بخش عمدهای از بودجه کتاب و کتابخوانی را میبلعد بدون آنکه فایده هزینه آن با هم جور باشد.درست مثل جشنواره فیلم فجر که به جای آنکه مظهر وفاق و گردهم آیی مهربانه سینما دوستان باشد؛ به عرصهای برای تولید حاشیه و چالش برای سینمای نحیف ایران تبدیل شده و سینمای ایران بدون این رویداد نه تنها چیزی کم ندارد بلکه سبکبالتر و چابکتر میتواند ادامه مسیر بدهد اما حجم ریالی در گردش در هر دو رویداد مانع از توقف و حتی اصلاح نحوه برگزاری آنها میشود؛ حتی اگر زیانهای آنها بیش از فواید آنها باشد.
سینما مثبت آماده انعکاس دیدگاههای افراد،سازمانها و نهادهایی است که نام آنها در این مطلب آمده است.