سینما مثبت: پس از گذشت هشت ماه از نمایش پُرحاشیه فیلم عنکبوت مقدس در جشنواره فیلم کن و موضعگیریهای متعدد و متفاوت سینماگران ایرانی درباره این فیلم،نمایش آنلاین آن در سامانههای فارسی زبان امکانی را پدید آورد تا این اثر سینمایی فارغ از پیش داوریهای مرسوم مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری- تحلیلی سینمامثبت، هر اثر سینمایی فارغ از جهت گیریهای مضمونی علیه یا له جریان و موضوعی خاص میتواند اثری هنرمندانه،منسجم،خوش ساخت و نزدیک به زبان سینما باشد و میتواند چنین هم نباشد.عنکبوت مقدس نه شاهکاری سینمایی بلکه فیلمی متوسط است که در ادامه آثاری مانند: بدون دخترم هرگز،سپتامبرهای شیراز و…بازتاب دهنده نوع نگاه جامعه اروپایی به جوامعی مانند خاورمیانه است که ایران هم جزئی از آنها محسوب میشود. جوامعی با بیشترین میزان ناامنی برای زنان و تهدیدهایی که در قالب مذهب به زعم آنها نمود و ظهور مییابد و البته نوعی عقب ماندگی که در سراسر فیلم مشهود است.
داستان عنکبوت مقدس
ساختاری که کارگردان برای روایت قصه خود انتخاب کرده یک ساختار کلیشهای و تکراری است که بارها و بارها در سینما و تلویزیون تجربه شده است.در عنکبوت مقدس زهرا امیرابراهیمی در نقش دختری خبرنگار به نام آرزو رحیمی حضور یافته است. او نمونهای قابل لمس از خبرنگاران اجتماعی دهه هشتاد است و شاید این مهمترین نقطه قوت فیلم است که در آن شخصیت خبرنگار به صورت ملموس و باورپذیری به تصویر کشیده شده است.آرزو در ابتدای فیلم از تهران به مشهد آمده تا سوژه مرگ مشکوک زنان مشهدی را دنبال کند.فیلم با تنش او و مسوول پذیرش هتل آغاز میشود که تمایلی به تایید رزرو دختری جوان و تنها ندارد اما بعدا با دیدن کارت خبرنگاری آرزو حاضر به پذیرش او میشود. در ادامه مساله درگیری آرزو با سردبیری که به او نظر دارد هم به تصویر کشیده میشود و تعرض پلیس به او و تعقیب او توسط موتوری ناشناس نیز بخشی از فیلم را در برمیگیرد تا بر این نکته تاکید کند که زنان در جهانی داستانی که فیلمساز طراحی کرده در همه حال و در هر موقعیتی با تعرض مواجه هستند.به نظر میرسد این مضمون بیش از خط داستانی فیلم برای سازنده آن اهمیت داشته و پرداختن بیش از حد به این سوژه سبب شده تا خط اصلی داستان به حاشیه برود و البته این حرکت در جهت جنبش معروف METOOبرای کارگردان آورده معنوی داشته است.
در فیلم آرزو صرفا بهانهای برای پیگیری پرونده است تا در کنار آقای شریفی خبرنگار مرد، مساله قتل زنان در مشهد پیگیری شود.الگویی که به شدت یادآور حضور کارآگاه خصوصی است.
عنکبوت مقدس فیلمی مذهب ستیز است؟
پاسخ به این سوال مثبت است.در آغاز فیلم عبارت عنکبوت مقدس بر روی نمایی هوایی از شهر مشهد شکل میگیرد.هیچ شخصیت مذهبی مثبتی در فیلم وجود ندارد. تنها در جایی از فیلم روحانی که نقش قاضی را ایفا میکند در جملاتی اسلام را از چنین شیوههایی مبرا میکند.
سعید به عنوان قاتل زنجیرهای شخصیتی است که با انگیزهای مذهبی اقدام به قتل زنان میکند و به زیارت امام رضا (ع) هم میرود. فیلمساز البته فیلم را با جملهای از نهج البلاغه آغاز میکند بدین مضمون: انسان از هرچه گریزد آن را ملاقات خواهد کرد.فیلم ساز تلاش کرده تا با این جمله ساختاری روانشناسانه را در فیلم فراهم کند اما در فیلم شخصیت سعید در سطح میماند و مخاطب نه به درکی درست از او میرسد و نه با او همذات پندار پیدا میکند. فیلم از این نظر حتی توفیق آثار ضعیف سینمای متکی بر قاتلهای سریالی را هم ندارد.
فیلمی عریان و زننده
عنکوبت فیلمی عریان و زننده است. گاهی نحوه نمایش اجزا فیلم باعث حس تهوع در مخاطب میشود.نمایش قتل زنان خیابانی و به تصویر کشیدن برخی صحنههای بیپروای جنسی و شروع فیلم با صحنه برهنگی آرزو بدون هیچ دلیل خاص برخی از این موارد است.فیلمساز با شیوهای مستند گونه صحنههای جنسی و خشن را نمایش میدهد و البته فراموش میکند که سینما عرصه ایجاز است و این حجم از خشونت منزجر کننده که بدون هنرمندی و صرفا به شیوه فیلمهای مستند نمایش داده شده نه تنها هنرمندانه نیست بلکه به مرور عادی میشود و از تاثیرگذاری احتمالی فیلم میکاهد.
عنکبوت فیلم خوبی است؟
اگر بخواهیم بدون در نظر گرفتن محتوای فیلم و صرفا با در نظر گرفتن ساختار این اثر به این سوال پاسخ دهیم باید گفت عنکبوت فیلم چندان دندان گیری از نظر هنری نیست. فیلم به زبان فارسی ساخته شده و احتمالا سازنده اثر بیش از آنچه به مخاطب بین المللی نظر داشته باشد به دنبال مخاطب ایرانی بوده است. لهجه مشهدی در فیلم بسیار غلیظ است و البته در موارد مختلف تبدیل به لهجه افغانی و تاجیکستانی میشود که این ضعف فیلم است. فیلم تلاش کرده فضای پُرتنشی را به تصویر بکشد. نکبت و سیاهی در کل فیلم جاری است و به سختی میتوان یک قاب زیبا و حتی منصفانه در فیلم پیدا کرد. اتمسفر کلی فیلم نیز بافتی عربی دارد نه ایرانی. پرداختهای ضعیف و سطحی نیز در فیلم فراوان است. از صحنه مواجهه سعید با آرزو گرفته که میتوانست یکی از نقاط عطف فیلم باشد اما بسیار ساده و عادی به تصویر کشیده شده تا تعلیقهای محدود فیلم که بسیار انگشت شمار است و ضعف کارگردانی و بازی که مشخصا در صحنههایی مانند مواجهه سعید و آرزو در پایان فیلم وجود دارد. صحنههای دادگاه بسیار ابتدایی به تصویر کشیده شده است. جالب اینکه در این صحنهها یک شخصیت ارتشی حضور دارد که چنین مسالهای در دادگاههای ایران وجود ندارد. مشکلات منطقی نیز در فیلم فراوان است مثلا تعقیب موتور سیکلت توسط اتوموبیل سواری کاملا غیرمنطقی است. همچنین
عدم فرار سعید پس از درگیری با آرزو و سمبل کاری فیلم در این مقطع و در نهایت صحنه اعدام سعید. کلیت فیلم بیشتر یک تله تئاتر است که سازنده اثر حتی نتوانسته با استفاده از شخصیتهای فرعی بازنمایی درستی از روابط یک خانواده داشته باشد. دور و بر شخصیتهای فیلم به شدت خالی از شخصیتهای فرعی است.
البته در چند مرحله کارگردان تلاش کرده هنرنماییهایی از خود به جا بگذارد که از جمله آنها میتوان صحنه سر مزرعه گوجه فرنگی را نام برد که صاحب زمین شاکی از کشف جسد در آنجا میگوید حالا دیگر کسی گوجههای او را نمیخرد. یا صحنه شلاق زدن که طنز ظریفی دارد.بخش مربوط به حضور نازیلا جزو نقاط قوت فیلم است که البته همچنان پرداخت خوبی ندارد.گریم هم جزو نقاط قوت فیلم است. اما اوج هنرنمایی کارگردان جایی است که در پایان فیلم، آرزو داخل اتوبوس فیلمی که از پسر سعید گرفته را نمایش میدهد که پسر بر روی خواهر خود نوع قتل پدر را اجرا میکند.
پیام فیلم چیست؟
فیلمساز همه عناصر را به خدمت می گیرد تا پیامی را منتقل کند. پیام فیلمساز هم در این اثر نه روایت قصهای پلیسی بلکه بیان این مطلب غیرمنصفانه است که چرخه خشونت و قتل در ایران – شما بخوانید خاورمیانه – تمامی ندارد و از پدر به پسر به ارث میرسد. البته که نمیتون از سینمای کشوری غربی توقع نگاهی منصفانه به مضامین این چنینی را داشت اما کلیت فیلم اثری متوسط است که میتوانست بدون هیچ واکنشی اکران شود اما خدمتی که برخی مخالفان کم خرد نسبت به این اثر انجام دادند، متاسفانه آن را در حد شاهکاری بیبدلیل برجسته نمود.
سینما مثبت آماده انعکاس دیدگاههای مختلف درباره این مطلب است.
مطالب مرتبط:
هزینه یک میلیارد تومانی سازمان سینمایی برای فرار از مقابل دشمن