سینما مثبت: بنز ایرانی بر اساس فیلمنامهای از رضا استادی، به کارگردانی و تهیهکنندگی او برای مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی ساخته است. این مستند با حال و هوایی طنزگونه پس از حضور در جشنواره سینماحقیقت حالا در فیلیمو برای تماشا در دسترس است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری-تحلیلی سینمامثبت به نقل از فیلیموشات، متن این پرونده ویژه به شرح زیر است:
داستان مستند بنز ایرانی
مستند بنز ایرانی قصه تولید اتومبیل بنز در ایران و حضور این برند شناخته شده است. برندی که ابتدا در سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد با اتوبوس پایش به ایران باز شد و بعدها شخصیتهای زیادی را وسوسه کرد تا آن را در ایران تولید کنند. از محمدرضا پهلوی که به دنبال خرید سهام کارخانه مرسدسبنز بود گرفته تا محمدرضا رفیقدوست رئیس سابق بنیاد مستضعفان و شرکت ایرانخودرو. اتومبیلی که زمانی قرار بود به تاکسیهای تهران تبدیل شود؛ اما در نهایت میدان را به پژو واگذار کرد.
در این مستند سرگذشت ۸۰ ساله این اتومبیل در ایران طی مصاحبه با شخصیتهای دستاندرکار و استفاده از تصاویر آرشیوی و عکسهای دیده نشده باحال و هوایی طنازانه و البته زبان نیش و کنایه به تصویر کشیده شده است. بنز ایرانی یک موضوع را نیز دستمایه خود قرار داده است: «دوگانه ساده زیستی-پیشرفت در دهه شصت و هفتاد». دورانی که در آن بنز مظهر تجمل بود و پیکان مظهر سادهزیستی!

عوامل مستند بنز ایرانی
- نویسنده و کارگردان: رضا استادی
- مشاور کارگردان: سیاوش سرمدی
- گوینده: داریوش کاردان؛ او با لحنی جدی، گفتار متن طنزآمیز فیلم را بیان کرده است
- تدوین صدا و تصویر: رضا حیدری
- مجری طرح و مدیر تولید: امیر استادی
- برنامهریز، دستیار تحقیق و دستیار کارگردان: حمیده جهانگیر
- فیلمبرداری پیست اتومبیلرانی: مهدی حیدری قمی
- ساخت موسیقی: فرشاد مشفقی
- نوازندگان: حمید فرتاش – سمیه رنجبر
- طراح پوستر: شیوا رستگار
- پشتیبانی تولید: مصطفی فتحی-معصومه حداد
- صدابردار موسیقی: مسعود عبدالرحمن-امیرمحمد کاشی
- محصول: مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی
با حضور: احمد توکلی، سیدرضا نوروززاده، محمدرضا نعمتزاده، محمدرضا یزدانی خرم، محسن محمدی معین، محمدصادق نصرتلو، سهیلا بیگلرخانی، آدریان مشایخی و شهریار میکائیلی.

عکس یادگاری خانواده ایرانی با بنز
نقد و بررسی مستند بنز ایرانی
روزنامه اعتماد
محمد تقیزاده | مطالعه موردی مستند «بنز ایرانی» بهخوبی مختصات یک مستند عامهپسند و المانهای جذب مخاطب را به مسئولان و دستاندرکاران سینمایی ارائه میدهد. مستندی که به بهانه روایت قصه اتومبیل لوکس و به قول مستند اشرافی بنز سعی کرده نقبی به تاریخ معاصر ایران بزند و از سیاست و اقتصاد تا اجتماع و توسعه و فرهنگ را واکاوی و بازخوانی کند.
شاید نخستین ویژگی مستند «بنز ایرانی» بهعنوان یک مستند عامهپسند، لحن طنزآمیز بهخصوص نسبت به مسئولان و سیاستگذاران کشور باشد جایی که طنز کارکرد اصلی خود بهعنوان یک سوپاپ و دریچه برای تنفس مخاطب باز میکند و همین شاید از بسیاری از طغیانها و فریادهای پنهان و آشکار جلوگیری کند، کاری که زمانی نشریه فکاهی «گلآقا» انجام میداد و مرحوم حسن حبیبی بهعنوان شخص دوم قوه مجریه بهطور مداوم مورد نقد و شوخی قرار میگرفت؛ نتیجه آن شد که نهتنها از محبوبیت وی در میان عموم مردم کم نشد، بلکه سعهصدر و ظرفیت یک مسئول سیاسی بهمثابه خدمتگزار به آنها اثبات شد. در مستند «بنز ایرانی» نیز با شوخی با سیاستگذاران مختلف از محسن رفیقدوست، محمود احمدینژاد و حسن روحانی تا ورزشیها همچون محمدرضا یزدانی خرم و علی دایی و احمدرضا عابدزاده، فاصله میان این چهرهها با مردم کم و کمتر شده است.

امام خمینی در بنز
مستند «بنز ایرانی» در بُعد دیگر اهمیت، تلاش دارد که خیلی سرراست، صادقانه و ساده روایتی از مسیر ورود بنز و موانع حضور این شرکت آلمانی در ایران را با تصاویر و اطلاعات دستاول و آرشیوی سندیت ببخشد. دیتایی که علاوه بر جذابیت، عامهپسند بودن و تازگی میتواند فرهنگساز نیز باشد.
مستند بهطور غیرمستقیم اثرات و امتیازات پژوهش خبری و روزنامهنگاری را برای مخاطب تبیین میکند و بار دیگر تأثیرات جستوجوگری و کنکاش برای پیدا کردن اطلاعات را از یک سوژه بسیار ساده جلوی چشمان او مرور میکند بهطوری که بعید نیست بعد از تماشای مستند، مخاطبان طعم شیرین پژوهشگری، روزنامهنگاری و بهطور کلی حقیقتیابی برایشان مزه کرده باشد و این نخستین و مهمترین تفاوت و امتیاز سینمای مستند با سینمای داستانی بیخاصیت این روزهای سینمای ایران است. علاوه بر لحن طنز مستند، ساختار پژوهشمحور و محتوای همهفهم و ساده فیلم، حضور یک نریتور شیرین و طناز همچون داریوش کاردان به همراهی مخاطب و غنای مستند کمک زیادی کرده است، چراکه نهتنها تماشای دوباره و چندباره مستند بدون صدا و لحن داریوش کاردان برای تماشاگر ممکن نیست، بلکه کاردان سعی کرده علاوه بر لحن طنز با اتکا به یک متن سرپا و باکیفیت، حق مطلب را در خصوص توسعه ایران معاصر ادا کند.

بنز و جاده شمال؛ عکس با بنز
متنی که بخشی از بغضهای نسلهای گذشته را در قالب طنز بیان میکند و کوتاه و موجز و با سینکشدن با تصاویر بکر و مرتبط، لحظات جذاب و درعینحال تأثیرگذاری از مسیر تغییر و گذر صنعت خودرو در ایران را به تصویر در میآورد. مسیری پر فراز و نشیب که از دوره محمدرضا شاه پهلوی آغاز و دورههای مختلف ریاستجمهوری در دهه ۶۰ و ۷۰ را مرور و تأکید نسبتاً محسوسی به دوران صدارت محمود احمدینژاد و حسن روحانی بهعنوان دو رئیسجمهور جنجالی دارد. ارجاعات سینمایی مستند «بنز ایرانی» به سینمای داستانی از فیلمفارسیها تا سینمای بهخصوص دهه ۶۰ تا ۸۰ و کاربرد خودروی بنز در ایران از دیگر ویژگیهای کنجکاویبرانگیز این مستند برای سینهفیلها و خورههای فیلمبینی در ایران محسوب میشود.

سفر جمعی از مدیران بنیاد مستضعفان به آلمان برای مذاکره درباره تولید بنز و بازدید از موزه مرسدس بنز – شادروان محمدرضا یزدانی خرم و محسن رفیقدوست داخل بنز قدیمی نشستهاند
خبرگزاری صبا
سمیه خاتونی | این مستند درباره علت به نتیجه نرسیدن تولید خودروی بنز در ایران است. این موضوع در یک بستر تاریخی حدوداً ۸۰ ساله روایت میشود. شخصیتهای سیاسی فراوانی درگیر این موضوع بودهاند. پس از انقلاب نیز ردپای شخصیتهای سیاسی متعددی در موضوع بنز دیده میشود. رویکرد مستندساز به چالش کشیدن این نکته است که خودرو در زندگی ایرانیان چه جایگاهی دارد و آیا به واقعیت یک خودرو باکیفیت یک کالای لوکساری و تجملگرایانه است؟ یا میتواند وسیلهای مقرون به صرفهای باشد که مورد مصرف عامه مردم باشد.
انتخاب مستندساز در موضوعی که امروزه دغدغه همه مردم ایران است بسیار هوشمندانه است و برای طرح این موضوع که پیشازاین نیز در دورههای متعدد بسیار مورد انتقاد است و موانع آن بررسی شده است یکزبان و لحن ویژه برمیگزیند و در قالب طنز وارونه، بنز را در محوریت قرار میدهد و آرشیوی جامع از خلال نقش تاریخی بنز در ایران، سیاستگذاریها، هنر و فیلمسازی و حتی تاریخ معاصر و برجام ارائه میدهد.

مسعود رجوی، فردی که به تعبیر فیلم بنز ایرانی با ترور مسئولان در پیکان باعث شد تا مسئولان ایرانی پس از انقلاب دوباره سراغ بنز بروند
نکته قابل تأمل اینکه اگر قرار بود این اثر، مطالعات و پژوهشهای خود را در این مورد همچون دیگر مستندهای ترکیبی، گزارشی و آرشیوی ارائه دهد هیچ موفقیتی را حاصل نمیکرد و پس از آنکه مخاطب را از دوبارهگویی جملهای از مشکلات در صنعت خودروسازی خسته میکرد قادر نبود کوچکترین تأثیر را برای مسئولین و متصدیان خودرو در ایران داشته باشد.
این مستند نمونه خوبی برای محققان و پژوهشگران است تا بتوانند با نگاهی هنرمندانه، خاص و متفاوت به مضامین تکراری ورود و از خلال یک نگاه نو و زاویه جدید آن را با بیان استعاری و کنایهای بازاندیشی کنند چرا که مسئله خودرو باوجود اینکه بحثهای زیادی را در دورههای مختلف همراه داشته، اما معضلی همچنان پابرجاست و جای خالی یک خودرو باکیفیت با توجه به هزینه پرداختی در شهر فرنگ زندگی ایرانی حس میشود.

خط تولید بنز در شرکت ایران خودرو، سال ۱۳۸۴
استادی برای طرح این موضوع تکراری با صدای گرم و روایتگری دو پهلوی تیز داریوش کاردان دست ما را میگیرد و به عمق تاریخ از لحظهای که ایرانیها بنز سوار میشدند میبرد و پلهپله در دالان تاریخ با بنز آلمانی ما را از تنگناهای سخت تاریخی ایران عبور میدهد و به لحظه اکنون میرساند و بدون نتیجهگیری، قضاوت را برعهده بیننده میگذارد که بهراستی یک خودروی باکیفیت یک کالای لوکس و تجملگراست یا حداقل شایستگی است که لازمه هر شهروند ایرانی است که از آن محروم شدهاند.

منبع: فیلیمو شات- ۱۹ مهر ۱۴۰۴