سینما مثبت: علاقهمندی شدید رییس سازمان سینمایی به سخنرانی، مصاحبه و خبر باعث شده تا نامبرده در هر سفر مطالب و نکاتی را مطرح کند که گاهی بسیار عجیب و متناقض است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری- تحلیلی سینمامثبت،محمد خزاعی در سفر خود به بوشهر اعلام کرد: در هشت سال گذشته مبنای ورود به سینمای حرفهای جریان سرمایه داری بود و کسی که شرایط مالی خوب داشت میتوانست فیلم سینمایی خود را تولید کند که این مبنای لیاقت و استعداد نبود…در این زمینه با ارائه فراخوان ۵۰۰ نفر برای تولید فیلم نام نویسی کردند که از بین آنها ۴۰ نفر فیلمساز با قابلیت صلاحیت ورود به سینمای حرفهای گزینش شدند.
اولین بار نیست که مدیران سینمایی چنین اظهارنظرهایی را در ستیز با سرمایه و سرمایه داری مطرح میکنند؛ اظهارنظرهایی که به شدت یادآور تفکرهای مارکسیستی و اصطلاحا چپ در ایران است که هرنوع سرمایهداری و ثروت را نکوهش کرده و با از میان بردن بنیانهای مالی تلاش در توزیع یکسان و گسترده فقر داشتهاند و البته به گواه تاریخ محکوم به شکست بودهاند.بدیهی است در هر نقطه از جهان «کسی که شرایط مالی خوب» دارد هم میتواند فیلم سینمایی خود را تولید کند و هم خانه مسکونی خود را بسازد و این مساله به هیچ وجه عیب نیست.البته در یک اقتصاد آزاد و متکی بر رقابت منشا تولید پول و ثروت هم مشخص و شفاف است اما در یک سیستم ناکارآمد از جنس آنچه این روزها در سینمای ایران حاکم است؛ همه چیز غیر شفاف است و مثلا مشخص نیست ۵۰۰ نفر فیلمساز مورد نظر خزاعی که برای فیلمسازی ثبت نام کردهاند چه کسانی بودهاند و اسامی آن ۴۰ نفر کدام است؟علت هم این است که چنین انتخابها و گزینشهایی آنقدر آمیخته به رانت و مسائل دیگر است که هرگونه شفاف سازی کل پروژه را تحت الشعاع قرار میدهد!
خزاعی با چه سرمایهای فیلم ساخته؟
در کارنامه سینمایی محمد خزاعی از سال ۱۳۸۳ الی ۱۳۹۶ که وی به تهیه کنندگی حرفهای اشتغال داشته اسامی آثاری همچون: به وقت شام،امپراتور جهنم،پشت دیوار سکوت،قلادههای طلا،برخورد خیلی نزدیک،احضار شدگان،جعبه موسیقی،پشت پرده مه و پیک نیک در میدان جنگ بوده است. فیلمهایی که اغلب با سرمایه دولتی و بخشهایی همچون: فارابی و اوج و تلویزیون ساخته شده و در گیشه هم توفیقی نداشته مگر دو فیلم به وقت شام و قلادههای طلا که شرایط خاصی برای اکران آنها فراهم شده است. البته در نظر داشته باشیم که فیلم امپراطور جهنم نیز به دلیل ضعف جدید ساختاری و با وجود صرف هزینههای فراوان برای تولید هیچگاه اکران نشد.
کاملا مشخص است که الگوی فیلمساز مطلوب در ذهن خزاعی «خودش» است اما ای کاش به جای ترویج چنین الگویی تلاش میکرد تا در مقام رییس سازمان سینمایی، به جای سرمایه ستیزی زمینه لازم برای ورود سرمایه به سینما را فراهم میکرد و با این اظهارات نسنجیده باعث فرار سرمایه از سینما نمیشد.
سینما مثبت آماده انعکاس دیدگاههای افراد،سازمانها و نهادهایی است که نام آنها در این مطلب آمده است.
تلقی خزاعی از فیلمسازی همان مسیری است که خودش در این سال ها در پیش گرفته: تولید فیلمهای نفروش با حمایت نهادهای ارگانی و بعد هم مدام غُر زدن و تقاضای پول بیشتر برای تولید فیلمهای نفروش بیشتر! انشاالله این رویه را به فیلمسازان آموزش ندهد