سینما مثبت: سالهای اخیر برای اغلب کسب و کارها سالهایی توام با رکود اقتصادی و عدم توسعه بوده است. در بهترین حالت کسب و کارهای زیادی صرفا به بقا فکر کرده و در این راه تلاش نمودهاند. حالا در چنین شرایطی انتشار ارقام عجیب و غریب درباره دستمزدهای میلیاردی پرداختی در برخی برنامهها به افراد جای سوال و تعجب دارد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری- تحلیلی سینما مثبت، در اقتصاد ایران سالهاست هزینههای فراوانی صرف امور تبلیغاتی میشود.برندها و شرکتهای مختلف از حضور در عرصه تبلیغات اهداف مختلفی دارند؛ از حفظ برند گرفته تا دستیابی به بازارهای جدید و قدرتنمایی برای رقبا. شرکتهای زیادی در حوزه اقتصاد ایران فعالیت دارند که به واسطه درآمد کلان امکانات خوبی برای فعالیتهای تبلیغی دارند و حتی بدون نیاز به جذب مشتری جدید، نیازمند هزینه کردن بودجه تبلیغاتی خود هستند. وقتی در یک ساختار اداری و سازمانی بودجههای چند میلیاردی برای تبلیغات وجود دارد، حاشیههای فراوانی شکل میگیرد تا این بودجه چگونه و کجا خرج شود. مثلا شرکتی که امکان هزینه کردن پانزده میلیارد تومان در بخش تبلیغات را دارد، همیشه با پیشنهادهای وسوسه برانگیزی از سوی شرکتهای تامین کننده آگهی مواجه است تا این بودجه را به سمت آن شرکتها ببرد و البته در چنین شرایطی بخشی از بودجه کلی تبلیغات – حداقل ۵ تا ۱۰ درصد- تحت عنوان «سهم آورنده» به فرد یا افرادی داده میشود که زمینه ورود آن سرمایه به شرکت تبلیغاتی را فراهم کردهاند. حالا در چنین شرایطی هرچقدر بودجه بزرگتری در گردش باشد، درصد بیشتری با عنوان «سهم آورنده» نصیب افرادی میشود که در تصویب و شکل گیری این بودجه نقش داشتهاند.
همین فرمول ساده و کوتاه راز و رمز دستمزدهای میلیاردی است که این روزها در برخی بخشهای فرهنگی میان افراد دست به دست میشود و برای ساخت برنامههایی که بتواند چنین بودجههایی را جذب کند، میان افراد مسابقه برپا میشود! مدیر روابط عمومی یا مدیر یک شرکت در این حالت برای به دست آوردن مبلغی چند صد میلیونی که بیش از حقوق یکسالش است نیازی نیست از هفت خوان رستم عبور کند؛ کافی است پروژهای فرهنگی – تبلیغاتی تعریف کند و سقفی چند میلیاردی برای آن تعبیه کند. در میان اهالی رسانه آنقدر آدم باشعور وجود دارد که موقع مواجهه شدن با پیشنهاد ساخت چنین برنامهای گوشه کاغذ با مداد سهم پیشنهاد دهنده را یادداشت کند یا سهم او را در قالب سکه طلا پرداخت نماید. حالا اگر حاصل کار هم برنامهای بی کیفیت و بی اهمیت از آب درآمد مهم نیست؛ مهم پولی است که در پشت صحنه جابجا شده است.