سینما مثبت: در روزهای گذشته اخبار نگران کنندهای از تغییر کاربری و احتمال تخریب دو سینمای قدیمی شهر تهران در رسانهها منتشر شد. شنیدن چنین خبرهایی در حالی این روزها به مسالهای عادی تبدیل شده که میل و گرایش شدیدی به ساخت سالنهای سینما در مجتمعهای تجاری وجود دارد و در سالهای اخیر بارها و بارها اخباری از ساخت سالنهای چندگانه سینما در مجتمعهای تجاری به گوش رسیده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری – تحلیلی سینما مثبت، سینما در کشورمان زمانی تفریح ارزان قیمتی بود. سربازها و دانشجویان مشتریان مهم سالنهای سینما بودند و حتی افرادی که میخواستند چرتی نیم روزی بزنند، سالنهای سینما را برای خواب میان روز یا حتی پُر کردن زمان خالی میان دو قرار کاری انتخاب میکردند اما حالا سالهاست با افزایش هزینههای تولید که بخش عمدهای از آن به جیب بازیگرانی میرود که قرار است اقساط خانههای خریداری شده در لس آنجلس و کانادا را بپردازند، این سرگرمی به شدت گران شده و به همین دلیل علاقه مندان به تماشای فیلمهای سینمایی از میان قشر سرباز و دانشجو به گروهی از مردم جامعه محدود شده که با اتوموبیلهای خود در آخر هفته به مالها میروند، خریدهای چند صد هزار تومانی و گاهی هم میلیونی انجام میدهند، در فوت کورتهای این مالها غذا میخورند و سپس سری به فیلمهای سینمایی روی پرده سالنهای این مالها هم میزنند. یعنی یک سرگرمی ساده که زمانی به تمامی اقشار جامعه تعلق داشت، حالا به مرور به تفریح طبقات برخوردار و حتی ثروتمندان محدود شده و به همین دلیل این سینمای غیرمردمی دیگر نیازی به سالنی مانند عصر جدید یا بلوار که پاتوقهای دانشجویی محسوب میشد ندارد. این همان اتفاقی است که بر سر دیگر سرگرمیهای مردم در جامعه آمده است.مثلا اگر در سالهای نه چندان دور رفتن به پارک و حضور در فضای سبز تفریحی معمولی و عادی به حساب میآمد حالا دیگر تفریحی گران قیمت است چرا که حضور در فضاهای عمومی مانند پارک آب و آتش، دریاچه خلیج فارس و… به واسطه محاصره این مکانهای عمومی با انواع و اقسام رستوران و کافی شاپ به تفریحی گران قیمت تبدیل شده و شما برای حضور در چنین مکانهایی باید مرتب دست به جیب شوید. میماند چند پارک و فضای سبز قدیمی که آنها هم یا پاتوق معتادها و مواد فروشان است یا قلمرو افراد ولگرد. اعتراضی هم نسبت به این مساله وجود ندارد.
به همین دلیل حذف سینماهای قدیمی و تخریب آنها و جایگزینی شان با فضاهای بی هویتی مانند مالها را باید اتفاقی نگران کننده بدانیم که به معنای حذف تدریجی فضاهای مردمی از عرصه سرگرمی است. اگر در سالهای آینده فردی از علاقهمندان سینمای پُر افتخار ایران بخواهد ردی از گذشته این سینما پیدا کند، باید به سراغ مالها برود و آیا نباید به حد و اندازهای موزهای و محدود ردی از فضاهای خاطره انگیز مانند سینما عصر جدید یا سینما بلوارو دیگر سالنهای لاله زار وجود داشته باشد؟ در شهری مانند تهران که مردم پول بیشتری پرداخت میکنند تا در رستورانهایی که یادآور دهه بیست و سی است غذا صرف کنند، چرا نباید ساز و کاری اندیشیده شود که سینماهای خاطره انگیز به شکل درستی بازسازی شوند و با اتمسفر گذشته طلایی خود به فعالیت ادامه دهند و با قیمتهایی منصفانه تر میزان مردم کمتر برخوردار باشند؟ این اشتیاق به از بین بردن تاریخ و پیشینه گذشته ریشه در کجا دارد؟