سینما مثبت: «هایلایت» فیلمی به کارگردانی اصغر نعیمی است که چندسال پیش ساخته شد و اخیرا در سامانههای آنلاین به نمایش درآمد. این فیلم در زمان جشنواره با انتقادات زیادی روبهرو شده بود و حالا دایره این نارضایتی به بخش بیشتری از مخاطبان گسترش پیدا کرده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت به نقل از صبح نو، تا همین چندسال پیش «خیانت» تم غالب بسیاری از آثار سینمای اجتماعی ایران بود. این سوژه آنقدر زیاد شده بود که دیگر داد مخاطبان عامهپسند هم درآمده بود. دیگر آن جذابیت و تابوشکنی گذشته برای مخاطبان مطرح نبود.فیلمهایی که در موج اول خیانت در سینمای اجتماعی ساخته شدن، اغلب توسط فیلمسازی کاربلد تصویر شده بودند. از اینرو حتی بخشی از منتقدان هم با آن همراهی میکردند، اما به مرور تب خیانت در سینمای اجتماعی فروکش کرد. یکی از آخرین نمونههای این بحث در «هایلایت» اتفاق افتاده است، اما نعیمی در این فیلم به قدری گلدرشت و تصنعی کارش را پیش برده که حتی مخاطبان سادهپسند هم با فیلم کنار نمیآیند.
روند کند قصه، دیالوگهای تصنعی، تیپهای بیهویت و مسائل دیگری در فیلم باعث شده تا «هایلایت» فیلمی ضعیف باشد که نه منتقدان را راضی میکند و نه مخاطبان را. حتی بعید است که خود فیلمساز هم اگر بخواهد صادقانه صحبت بکند، «هایلایت» را فیلم موفقی بداند. برای نقد و بررسی این فیلم با رضا استادی از منتقدان سینما گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
حرف اصلی «هایلایت» چیست؟
مهمترین نکته «هایلایت» این است که انگار فیلمساز خودش به پیام فیلماش اعتقاد ندارد. حرف اصلی هایلایت این است که اگر همسرتان به شما خیانت کرد او را ببخشید. این مضمون مدتهاست که به اشکال گوناگون در سینمای ایران درحال تکرار شدن است. حالا گاهی مثل جشنواره سال قبل مضمون بخشش در قالب موضوع قصاص بیان میشود. مثلاً شخص دیگری را ناخواسته کشته یا یک قاضی که حکم اشتباهی صادر کرده است.
در «هایلایت» خون درمیان نیست. معادلاش خیانت است؟
در «هایلایت» خونی به شیوه مذکور ریخته نشده است. با مرد خوبی طرفیم که شغل سختی هم دارد و با کشته شدن همسرش روبهرو میشویم. آن شکل قصه برای مخاطب ایرانی قابل توجیه نیست. این جنس از روابط و خیانتها حتی در فرهنگ غرب هم ناپسند است. خیانت به همسر نه تنها یک ارزش نیست بلکه بسیار موردانتقاد است، اما فیلمسازانی مثل آقای نعیمی در روایت داستانهایشان بیش از حد از منطق دور میشوندو از آن طرف بام میافتند.
دیالوگها هم بهشدت سطحی است. انگار فیلمساز فقط خواسته سراغ یک سوژه خاص برود. موافقید؟
آقای نعیمی دانش سینمایی خوبی دارد و آدم نا آشنایی نیست. در فیلمهای قبلی کارهای شسته و رفتهای از او دیده بودیم. شاید سلیقه بخشی از مردم و روزنامهنگاران با سینمای تجاری جور نباشد منتها به هرحال هر سوژهای یک جغرافیا و مختصاتی دارد. حتی اقتباس یک داستان درسینما ضرورتهایی دارد. باید با فرهنگ خودمان منطبق باشد.
در «هایلایت» این اتفاق رخ میدهد؟
عملاً این اتفاق در هایلایت رخ نمیدهد. بعضی از فیلمسازان روی این بخش خیلی حساب میکنند. مثلاً نشان دهیم همهجا اتفاقات ناموسی منجر به قتل میشود، اما اینبار ما نشان دهیم گذشت رخ میدهد.
این اتفاق برای مخاطب ایرانی هضم میشود؟
این اتفاق تصنعی است. درچنین شرایطی قرار نیست شخصیت مرد سر زن خودش را ببرد تا منطق شرقی جور دربیاید، اما این شکل که تصویر شده است هم یکجور وادادگی است. سینمایی است که برای ما توجیه نیست.
فیلمساز توانسته جنبههای مختلف را در همین دنیای داستان خودش درست کنار هم بچیند؟
این اتفاق رخ نداده است. باید تصویر میشد که اتفاق اصلی فیلم چرا روی داده است. آیا مرد تاثیری در مشکل داشته و بانی آن بوده است؟ ولی اصلاً این را نمیبینیم. «هایلایت» هم مثل بسیاری از فیلمهای دیگر صرفاً نمایش داده میشود، ولی جایگاهی نه برای فیلمساز دارد و نه در بین مخاطبان. حتی مخاطب عادی هم متوجه این ایرادات میشود. بعید است که مخاطب خارجی هم با آن همراه شود.