سینما مثبت: نمایش آنلاین این روزها فرصتی ویژه در اختیار برخی فیلم ها و سازندگان آن قرار داده تا شاهد فیلم هایی باشند که به دلیل عدم برخوداری از الزامات گیشه ای، امکان نمایش در سینماها را ندارند و به همین دلیل ممکن است تا سال های طولانی پس از ساخت نتوانند به روئیت مخاطبان و علاقه مندان برسند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، کیوان علیمحمدی و امید بنکدار دو کارگردان خلاق سینمای ایران هستند که ساخته هایشان همواره با کنجکاوی و علاقه مندی گروهی از مخاطبان سینما همراه بوده اما اکران محدود این آثار فرصت بهره مندی مخاطبان از این آثار را همواره سلب کرده است. فیلم گلیدا تازه ترین اثر به نمایش درآمده این دو فیلم ساز که هم اکنون در سامانه های نمایش فیلم در دسترس است، فیلمی اپیزودی با حضور یک شخصیت محوری ـ مهناز افشار ـ است که در نقش خودش مقابل دوربین رفته است. بازیگری که در بخش هایی از فیلم در نقش کاراکترهای مختلف ظاهر شده و در حال تمرین با بازیگر نقش مقابل خودش است و در بخش هایی از فیلم نیز خود واقعی مهناز افشار است، افشاری که پایش شکسته و روی ویلچر نشسته و یک کافه ـ رستوران را اداره می کند. حتی فیلم به سراغ بخش های خصوصی زندگی او نیز می رود تا حضور این بازیگر در نقش خودش را ملموس تر و باورپذیر تر کند.
شاید بتوان گلیدا را یک نمونه کار خوب برای مهناز افشار دانست. بازیگری که با فیلم های تجاری به سینمای ایران معرفی شد و به مرور تلاش کرد تا با گزیده کاری، آثار بهتری را برای ایفای نقش برگزیند. حالا او در گیلدا چندین و چند نقش را تجربه می کند. از زنی خانه دار و آذری زبان تا دختری چریک که عشقی ناکام را مزه مزه می کند و سپس زنی خیابانی که این کاراکتر بسیار مورد علاقه بازیگران برای ایفای نقش است. همه این نقش ها توسط مهناز افشار مقابل دوربینِ یک فیلم در فیلم باز آفرینی می شود و گاهی هم دوربین به سراغ زندگی شخصی این بازیگر می رود تا کلکسیون نقش های مورد علاقه افشار و همچنین موضوع های ملتهب و ممنوعه فیلم کامل شود؛ موضوعاتی حدفاصل مبارزه های چریکی و مباحث سیاسی تا زن خیابانی و ترنس و….
فیلم زمان و مکان خاصی ندارد.در میانه مباحث سیاسی دهه پنجاه صدای زنگ موبایل شنیده می شود و در مباحث مربوط به زن خیابانی که مربوط به زمان معاصر است، مرد مقابل طلی (کاراکتر دختر خیابانی) صحبت از کارت بهداشت می کند. نوشیدنی الکلی هم که در جا به جای صحنه دیده می شود. به همه اینها اضافه کنید اشاره به ماجراهای زندگی خصوصی خانم بازیگر و طلاق از همسرش و همچنین رابطه عاشقانه و محترمانه این دو زن و شوهر متمدن را که با وجود جدایی، همچنان با هم خوب و صمیمی هستند. در کنار اینها فضای گرافیکی فیلم و بهره مندی از انیمیشن های بزرگمهر حسین پور نیز که از عنوان بندی آغاز می شود، چاشنی جذابی برای فیلم است.
گلیدا در پایان مطلب خاصی را به تماشاگر خود ارائه نمی دهد جز حضور مهناز افشار در کاراکترهای مختلف که با چاشنی کنجکاوی نسبت به زندگی این بازیگر همراه و احتمالا به جست و جوهای اینترنتی ختم می شود. فیلم داستان خاصی ندارد و صرفا کتابی تاریخی است که ورق می خورد و گاهی هم مانیفستی کوچک را صادر می کند تا مخاطب این جنس از فیلم های ضد داستان و بی قصه را راضی نگه دارد اما سرجمع فیلم آزار دهنده ای نیست و تماشای آن حداقل کادر بندی های زیبا و سلیقه تصویری شیک و زیبایی را پیش چشم مخاطب قرار می دهد.
نویسنده: حمیده جهانگیر