سینما مثبت: مردی بدون سایه ساخته علیرضا رئیسیان فیلمی است که نشان می دهد کارگردان ها گاهی می توانند با استفاده از عوامل درجه یک، فیلمی ضعیف هم بسازند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت،سکانس اول فیلم با نمایش یک خشونت و همسر کشی وحشتناک آغاز می شود. در ادامه معلوم می شود صحنه، بخشی از فیلم مستندی است که بازیگر مرد فیلم ـ علی مصفا ـ آن را ساخته است. فیلمی که به واسطه آن مصفا خانه نشین می شود و همسرش لیلاحاتمی که مترجم زبان اسپانیایی است، در یک هلدینگ مشغول می شود و با یک حرکت مبتدیانه و غیر مهندسی، با جواب ندادن یک تماس شک همسرش را ایجاد می کند.
در این فیلم بازی ها بسیار ابتدایی و دوربین و کارگردان کاملن ویلان هستند. فیلم لیلا نه تنها تکرار شده بلکه بد هم بازی کرده است. پای قصه هم که به اسپانیا هم کشیده می شود،کارگردان دست و پا می زند تا فیلم غلطی که بودجه فراوانی را که گرفته توجیه کند. فیلم از جایی توهم بازی می شود البته بدون مواد مخدر!
قصرشیرین فیلمی قابل توجه از هر لحاظ است. مردی که از همسرش جدا شده حال آمده لفت و لیسِ مالی بعد از مرگ وی را تکمیل کند. حامد بهداد این مرد جدا شده است. این مرد مرتکب تصادفی شده که منجر به قتل چند نفر شده و سالها در زندان بوده و حال با مرگ مغزی همسرش وارد این زندگی شده است. ابتدا از دو فرزند خود دوری می کند و به ناچار با آنها همراه می شود و طی فراز و نشیبی چند ساعته، تحولی در وی رخ می دهد. نکته جالب توجه فیلم ساختار یکدست و تکنیکال و البته دکوپاژ و صحنه پردازی های کاملا حرفه ای فیلم توسط کارگردان است.مخصوصا اینکه فیلم جاده ای است و زمان داستانی فیلم واقعی و تقریبا چند ساعت. با بازی های خوب، حتی دو بازیگر خردسال آن. البته غیرتی شدن بهداد در سکانسی، فیلم را تخریب می کند. مخاطب در جایی حس می کند کارگردان حرفهایش را گفته و کارهایش را تمام کرده و حال چگونه می خواهد ماجرای پسرک را جمع و جور کند؟ کارگردان داستانی با این عمق کش و قوس را یکباره با تحول صد و هشتاد درجه ای می بندد.چون فیلم به ذاته ریزبین و منطق گراست و این یکبارگی نه تنها غافلگیر نمی کند،بلکه فیلمی به این خوش ساختی را دچار خدشه می کند.
بیست وسه نفر جمع خوب عوامل است. کارگردان توانسته یک جمع را فیلم کند، حضور پر تعداد بازیگران یکدست و آماتور و نقش خوب دوربین و صحنه پردازی در این فیلم بی نظیر است. فیلم از روی واقعیت ساخته شده است. نگارنده هم فیلم مستندی که در خصوص این ٢٣ نفر نوجوان اسیر در جنگ تحمیلی را دیده و هم کتاب آن را خوانده است. با توجه به شناخت خوبی که از سوژه داشتم هر لحظه آماده دیدن فیلمی بد بودم که فیلمساز غافلگیرم کرد و در بهترین حالت داستانی ممکن این جریان را تبدیل به سینما کرد. تنها نکته کو چک این است که عناصر دراماتیکی فیلم که می توانست در روایت بهتر به کار گرفته شود، استفاده نشده است. بازی مرد عرب ایرانی همبند با٢٣ نفر خیلی خوب است.
پالتو شتری فیلمی نشاط آور است. با تقلید از صدها فیلم تینیجر آمریکایی. اما اینجا افراد تینیجر نیستند ولی فیلم قصه اش را جذاب روایت می کند و همگی اجزا خوب است، بازی ها خوب هستند و فیلم در اتمسفری که ایجاد می کند در نمی ماند و به خوبی پیش می رود و خوب هم تمام می شود. البته کارگردان که توجه ویژه ای به نیچه دارد، شاید به ظاهر در فیلم با فلسفه نیچه شوخی می کند، اما مشخصا فیلم زن ها را “پرتیِ خلقت ” که در دیالوگی رد و بدل می شود،نشان می دهد و همه شخصیت های زن فیلم چه خاله و دختر خاله و زن دوست و مادر دوست، همگی خل و چل تصویر می شوند، البته مشکلی نیست چون مردهای فیلم هم دست کمی از زن ها ندارند!!!