سینما مثبت: در روزهای اخیر دو اتفاق در حوزه سینما رخ داده که باعث شده بار دیگر مسئله شفافیت در سینما مورد توجه اهالی رسانه قرار گیرد و البته حاصل هر دو اتفاق به یک نتیجه گیری ختم می شود: شفافیت در سینما یعنی کَشک!
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، یکی از بخش های مرتبط با حوزه سینما اخیرا فهرستی از هزینه های خود را منتشر کرده که تعجب اهالی سینما و رسانه را به عهده داشته است. فهرستی که خبر از جابجایی ارقام قابل توجه میان بخش محدودی از سینمای ایران دارد. این بخش محدود به شکلی سازمان یافته در همه جا حضور دارد. یکجا عضو هیات انتخاب است و جایی دیگر عضو هیات داوری. گاهی هم کارگردان مراسم اختتامیه و افتتاحیه است. این روال سال هاست در سینمای ایران وجود دارد و این قشر برخوردار همواره از جایی به جای دیگر نقل مکان می کند و از شکلی به شکل دیگر در می آید و البته مدیران سینمایی هم در طول این سال ها آموخته اند که یا بخشی از این باند قدرتمند باشند یا در مقابل آن ایستادگی کرده و زمینه های حذف خود را فراهم نمایند! به همین دلیل است که وقتی فهرست مذکور نیز با فشارهای مختلف منتشر می شود، جزئیاتی جهت پیگیری وجود ندارد و همه چیز در یک کلیت محدود می شود اما از همین فهرست می توان متوجه شد که اصرار برخی متولیان چهار دهه فرهنگ و هنر کشور برای برگزاری رویدادهای بی فایده و تاریخ مصرف گذشته، دلسوزی برای فرهنگ و هنر کشور نیست بلکه تداوم جریان پولی است که به اسم جشنواره و ستاد وارد چرخه نحیف سینمای ایران می شود و مسیر خود را به حساب بانکی این آقایان و بعضا خانم ها باز می کند!
اتفاق دیگر تهدید رسانه ها توسط یکی از تهیه کنندگان کم سابقه سینمای ایران است. تهیه کننده ای که از مستند سازی در شهری مذهبی طی کمتر از یک دهه به تهیه کننده ای فعال در حوزه سینما و نمایش خانگی تبدیل شده است. این تهیه کننده وقتی با سوال اهالی رسانه درباره ارتباط این فیلم با منابع مالی مشکوک مواجه می شود، اعلام می کند اطلاعات مذکور در مدارک مرتبط با مالکیت فیلم موجود است و در صورت رضایت سرمایه گذاران قابل انتشار است. اما سوال این است که سرمایه گذاران بومی که تهیه کننده مدعی آن است، چرا به جای سرمایه گذاری در زمینه تامین آب و نان اقلیم خود که واقعان از این نظر محدودیت دارند، به سراغ حوزه سینما آمده اند؟! از طرفی هر فردی که الفبای فعالیت در حوزه اقتصاد را بلد باشد می داند که ساز و کار فساد در سیستم اقتصادی ایران بسیار پیچیده است و پولی که صرف تولید چنین آثاری شده، چندین و چند بار چرخیده و از حسابی به حساب دیگر رفته و از شرکتی به شرکت دیگر منتقل شده تا در نهایت سر از حساب سرمایه گذاری مثلا شخصی درآورده است!
شفافیت در سینمای ایران حکایت آن شعر «چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من» است که به جهت منافع پیچیده و به هم گره خورده میان مدیریت فرسوده سینمای ایران و بدنه فعال در بخش های مشکوک، نمی توان انتظار شفاف سازی درخصوص آن را داشت مگر آنکه اراده ای قوی وجود داشته باشد.