سینما مثبت: شبکه دو سیما این روزها در حال پخش سریالی جالب و عجیب است که نکات و مسائل عجیبی در آن به چشم میخورد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، «بیقرار» به کارگردانی فلورا سام، سریالی ملودرام و سوزناک است که در هفتههای اخیر از شبکه دو سیما پخش شده است. داستان این سریال درباره زن و شوهری است که سالها قبل یک دختر بچه را از روشهای غیرقانونی به فرزندی پذیرفتهاند و حالا بعد از گذشت چند سال، سر و کله مادر اصلی پیدا شده و قصد دارد فرزند خود را به دست بیاورد.
شخصیت اصلی این سریال زن و شوهری هستند که نقش آنها را سارا خوئینیها و محمد صادقی ایفاء میکنند. نام خانوادگی این زن و شوهر «فروهر» است و در طول سریال بارها و بارها این نام خانوادگی از سوی شخصیتهای مختلف تکرار میشود. فروهر نام خانوادگی خاصی است و هنگام جست و جوی این نام در گوگل، اولین چیزی که ظاهر میشود داستان قتلهای زنجیرهای است و به همین دلیل انتخاب این نام برای قهرمانهای سریال و پخش تصادفی سریال در آذرماه که همزمان با سالگرد این اتفاق است، اگر حاصل یک برنامه ریزی دقیق و پیچیده نباشد، قطعاً حاصل یک شیرین کاری است!
در بخشهایی از سریال اتفاقهای جالب دیگری هم رخ میدهد. مثلاً لاله اسکندری پس از ناپدید شدن زن و شوهری که فرزندش را در اختیار دارند، برای ردیابی آنها از دوستی حرف می زند که میتواند تمام پروازهای خارج از کشور را کنترل کند. سازندگان سریال احتمالاً به این مسئله فکر نکردهاند که قرار دادن چنین نکتهای در سریال تا چه اندازه میتواند باورهای غلط را در مخاطبان ایجاد کند و سبب بی اعتمادی آنها به سیستم حمل و نقل هوایی شود که در آن یک نفر به سادگی میتواند به اطلاعات همه مسافران دسترسی داشته باشد.
در ادامه هم که شخصیتهای داستان به خارج از کشور فرار میکنند، لاله اسکندری که برای رفتن به پاریس نیاز به پول دارد، در رودربایستی با پژمان بازغی قرار میگیرد و پژمان که حاضر شده هزینه سفر او را تأمین کند، خطاب به او میگوید: اگی دوست نداری با هواپیما بری می تونی با اتوبوس بری! صرف نظر از اینکه زنی که لاله اسکندری نقش او را ایفاء میکند قادر به تأمین الزامات سفر به فرانسه ـ از قبیل داشتن گردش مالی و خانه نیست ـ کاش پژمان خان توضیح میداد که لاله اسکندری باید در کدام ترمینال سوار اتوبوسهای تهران ـ پاریس شود؟ بیهقی؟! ترمینال غرب یا ترمینال خزانه؟!
زمانی هم که لاله اسکندری برای دریافت گواهی ولادت به بیمارستان مراجعه میکند، زمانی که از او سؤال میشود چه زمانی وضع حمل کردید؟ پاسخ میدهد: حدود شش هفت سال پیش! این چه مادری است که حتی زمان دقیق به دنیا آوردن فرزندش را نمیداند اما برای به دست آوردن آن این قدر تلاش میکند؟
چادر، بهانه ای برای سفر به فرانسه؟!!
اما عجیبترین نکته سریال این است که شخصیتی که نقش او را سارا خوئینیها ایفاء میکند، هنگام رفتن به گردش و تفریح در فرانسه، پوشش اسلامی را هم رعایت کرده و در کنار دریاچه با چادر ظاهر میشود! درک و فهم این شخصیت برای مخاطب عام ممکن نیست و این سؤال پیش میآید که چرا فردی که اینقدر تقید مذهبی دارد که حتی در فرانسه هم چادر سر کند، فرزند یک نفر را به زور نزد خود نگه میدارد و حاضر به پس دادن فرزند به مادر اصلیاش نمیشود؟!! کاش سازندگان سریال به این سؤال پاسخ دهند که آیا چادر صرفاً توجیهی برای سفر به فرانسه و ابزاری برای راضی کردن مدیران بوده یا اینکه سازندگان سریال به تناسب این موضوع با رفتار غلط و قبیح شخصیتهای سریال هم فکر کردهاند؟
سینما مثبت آماده انعکاس دیدگاههای سازندگان این سریال درخصوص مطالب طرح شده در این مطلب است.
خیلی جالب بود کاملا با حرف هاتون موافقم