حرفی از جنس زمان
نویسندگان چه بخواهند و چه نخواهند، با جامعه و محیطی که در آن زندگی میکنند، برخوردی مستقیم و بیواسطه دارند. از همینرو، طبیعی است که در آثارشان رد پای اجتماع و زمانهای که در آن حضور دارند، دیده شود.
حال گاه این رد پا آشکار است و به وضوح قابل رویت، گاه هم در لایههای زیرین داستان قرار دارد. مجموعه داستان «خونه خالی» در این میان جزو دسته اول است؛ یعنی در عرصه ادبیاتی قرار میگیرد که وقایع و ماجراهای روز در آن به وضوح دیده میشود. بهعنوان نمونه، رضا استادی در این کتاب به موضوعاتی مانند فضاهای مجازی و سوءتفاهمهایی که میتواند رقم بزند، پرداخته است. سفرهای توریستی به خارج از کشور و حواشی آن، یکی دیگر از سوژههای این نویسنده در کتاب «خونه خالی» است.
او البته به همه این موضوعات، با طنزی زیرپوستی نگاه کرده تا اگر در خود سوژه تیرگی و تلخی هست، با این طنز، لطیفتر شود و خواندنیتر. استادی در کارنامهاش فعالیت مطبوعاتی هم دارد و شاید به همین دلیل است که میزان حساسیتاش به سوژهها و موضوعات روز، بیشتر است.