سینما مثبت: فرهنگ و هنر ایران در چهل سال گذشته هزینههای بیهوده و فراوانی را برای ممنوعیت فعالیت برخی از هنرمندان پیش از انقلاب پرداخت کرده و جالب اینکه این مسئله به جای آنکه به قطع رابطه مخاطبان با این هنرمندان تبدیل شود، شناخت مخاطبان از آنها را بیشتر کرده است!
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، درگذشت مرحوم «ناصر ملک مطیعی» و افشاگریهای صورت گرفته درباره علت واقعی ممنوع الکاری این هنرمند در ابتدای انقلاب مسائل فراوانی را روشن ساخت و مشخص کرد حذف این گروه از هنرمندان در ابتدای انقلاب نه به دلایل اعتقادی بلکه کاملاً با هدف تأمین منافع گروه محدودی از افراد «فرصت طلب» صورت گرفت که در روزهای ابتدای انقلاب با ژست «انقلابی گری» وارد میدان شدند و بعدها تبدیل به مهمترین چهرههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی شدند. در واقع هنرمندانی نظیر «فردین» و «ملک مطیعی» پیش از آنکه به عنوان افرادی مخالف جمهوری اسلامی شناخته شوند، بیشتر عامل مزاحم و جا تنگ کن برای رشد سریع السیر افرادی بودند که با امواج انقلاب خود را به سینما رسانده و به شدت برای «جهانی شدن خود و زن و بچه» عجله داشتند!
این روزها با نمایش فیلمی از سینمای بدنه خوانندهای قدیمی به نام «جواد یساری» دوباره به عرصه هنر کشور بازگشته است. نگاهی به کارنامه این هنرمند عرصه موسیقی نشان میدهد او در طول دوران فعالیت خود بدون هرگونه ادعایی برای قشری عادی و عامی از مردم کوچه و بازار ترانه خوانده و سعی کرده تودهای از مردم را که معمولاً با بی مهری هنر رسمی و حاکمیتی ـ چه پیش و چه پس از انقلاب ـ مواجه میشوند، دریابد و برای آنها کار هنری تولید کند. البته در طول سالهای پس از انقلاب و به لطف ممنوعیت بی دلیلی که متاسفانه برخی «سانسورچیان سطحی نگر» بر فرهنگ و هنر کشور اعمال کردند، این خواننده نیز توسط نسلهای دهه شصت، هفتاد و هشتاد کشف شد و این روزها دیگر کسی نیست که ترانه «تو که محراب چشات» او را نشنیده باشد یا ترانه «پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم زیارت» عبس قادری خواننده دیگر این نسل را نشنیده باشد.
یساری جای چه کسی را تنگ کرده است؟
در سال 1397 این هنرمند در فضای موسیقی امروز جای کدام خواننده را تنگ کرده که باید همچنان ممنوع الکار بماند و با وجود ترانههای با مفهوم و بعضاً دارای ته مایه مذهبی، همچنان در کنج عزلت باشد اما خوانندههای کم سواد و هجوی که نه صدای خوبی دارند و نه ترانههایشان محتوای قابل تاملی دارد، باید علاوه بر قبضه کردن بازار موسیقی، به راحتی عنوان بندی برنامه تلویزیونی بخوانند، استیج داشته باشند، کنسرت بدهند و…. پاسخ این سؤال ساده است: «آنها در معادله مالی شبه مافیای موسیقی جایگاه خوبی دارند و ارتقاء آنها باعث پُر شدن جیب مافیای موسیقی میشود اما افرادی مانند یساری در این چهارچوب جایی ندارند و به دلیل عدم نفع مالی برای گروههای مشکوک، باید خارج از گود بمانند.
شعرهای جواد یساری از لحاظ مضمون به مراتب سالمتر و قابل قبولتر از درصد زیادی از هنرمندان جوان موسیقی است و امید است برخی افراد ناآگاه با برخی اقدامهای نسنجیده باعث نشوند تا این هنرمند نیز به سرنوشت ناصر ملک مطیعی و فردین دچار شود چرا که در این صورت آه این هنرمندان بی آزار قطعاً گریبان گیر مسببان ممنوع الکاری مجدد آنها خواهد شد.