سینما مثبت: اتفاقهای عجیب روز دوشنبه در پردیس کورش همچنان با واکنشهای مختلف رسانهای مواجه میشود. ابراهیم حاتمی کیا کارگردانی که این معرکه برای تبلیغ و فروش هرچه بیشتر فیلم او به راه افتاد، پس از عذرخواهی فعلاً سکوت اختیار کرده اما برخی شواهد نشان میدهد ابعاد این ماجرا فراتر از چیزی است که در رسانهها منتشر شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، تجمع این گروه از شبه هنرمندان در پردیس کوروش یعنی مکانی که محل تجمع قشر متمول و طبقه متوسط به بالای جامعه است و ایجاد رعب و وحشت با حرکت اسب در پاساژ و شبه حمله مردان سیاهپوش به افراد در حال صرف پیتزا و ساندویچ به شدت یادآور گردهم آیی های غروب پنج شنبه در حوالی میدان ولیعصر است. در آن زمان هم عدهای برای اصلاح و ارشاد جامعه، عصرهای پنج شنبه با حضور در این میدان که آن زمان محل آمد و شد قشر به اصطلاح «مرفه بی درد» آن زمان بود، ضمن حرکت در میدان و ارشاد زبانی و فیزیکی! مردم، به وظیفه شرعی خود عمل میکردند. حالا در این برنامه دوشنبه هم عمداً مکانی انتخاب شده که رنگ و بوی رفاه و تجمل دارد تا ترس و واهمه را در دل این قشر به اصطلاح مرفه ایجاد کند. اگر با دقت این اتفاق را مرور کنیم، میبینیم گردانندگان این معرکه مضحک میتوانستند مکانی دیگر را انتخاب کنند تا قشر دیگری از مردم ـ مثلاً افراد نزدیک به این جریان فکری ـ مخاطب برنامه باشند. یا اینکه اصلاً به جای داعشی ها، شخصیتی مانند «شهید حججی» را شبیه سازی کرده و این جوان معصوم و رعنا را به کوروش ببرند تا مردم با او عکس یادگاری بگیرند اما به همان میزان که فیلم «به وقت شام» در بازنمایی تلاش مدافعان حرم و مسوولیت آنها الکن و ناتوان است، تبلیغاتچیهای این فیلم نیز در نمایش «وجه مثبت و رحمانی» ماجرای سوریه ناتوان هستند و فقط قادر به بازسازی بخش وحشی و هار ماجرا ـ داعش ـ هستند آن هم به بهترین شکل و با بیشترین کیفیت ممکن!
حاتمی کیا و تمایل به «استفاده ابزاری»
حاتمی کیا پس از برپایی معرکه اختتامیه فجر که انصافاً دست کمی از معرکه داعش در کورش نداشت، تلاش کرد تا بیش از گذشته خود را «فیلم سازی وابسته» نشان دهد. تاکید شدید و غلیظ او بر این ماجرا آنقدر گسترده بوده که صاحبان مادی فیلم به وقت شام اجازه دهد برای بهره برداری هرچه بیشتر تبلیغاتی از اثری که امضای حاتمی کیا را دارد، چنین برنامه مضحکی را تدارک ببینند. او در این چند سال خواسته و ناخواسته تبدیل به نردبانی برای گروهی خاص شده که از حاتمی کیا بالا رفتهاند، به جایگاهی رفیع رسیدهاند و در این مسیر از بهره برداری سیاسی از حاتمی کیا نیز غافل نبودهاند اما حالا در نقطه پایانی این ماجرا، معرکه داعش آنگونه که در فضای مجازی انعکاس یافته باعث شده تا حداقل باوری که نسبت به پیام فیلم در مخاطب عام ایجاد شده هم از بین برود. حاتمی کیا نیز به روایت همین فضای مجازی که آینهای کامل از مردم جامعه است «سوخت» شده است. افکار عمومی باور نمیکنند حاتمی کیا از این موضوع مطلع نبوده است. او دانسته یا نادانسته اثری هنری که فرازهایی زیبا دارد را آتش تهیه مضحکهای سیاسی قرار داده و شاید حالا وقت آن رسیده باشد که از این خاکستر ققنوس وار برخیزد و به عنوان یک هنرمند خود را دوباره پیدا کند و به جای غرق شدن در جریان قدرت، سیاست و ثروت، مرزهای خود را به عنوان یک هنرمند با جناحین چپ و راست مشخص کند. در سینمای کاملاً وابسته به قدرت ایران هیچ فیلمسازی نمیتواند بدون وابستگی به یک سوی قدرت یک فریم فیلم بسازد اما هیچ فیلم سازی اینگونه که حاتمی کیا فریاد زد، خود را انگشت نمای خلق نکرده و نمیکند! شاید این هم از سادگی و صفای دل اوست و شاید هم زبلیاش اما این رفتار سکه او را به عنوان یک فیلم ساز حسابی از اعتبار انداخته است!
ایشون در جریان نبودن…تیم تبلیغاتی فیلم این برنامه رو گذاشته بود
پاسخ: تا این حد که قرار است یک داعشی بیاید جلوی پردیس در جریان بودند. می توانستند همان موقع بگویند به جای داعشی فردی شبیه شهید حججی را بیاورید
برنامه طور دیگه ای بود که متاسفانه اینگونه اجرا شد…ایده تبلیغ باید به موضوع فیلم تناسب داشت
در هر صورت جناب حاتمی کیا عذرخواهی هم کردند
بهتره منصفانه کسی رو نقد کنیم