سینما مثبت: پس از واکنشهای مختلف رسانهها به فیلم «به وقت شام» آخرین ساخته ابراهیم حاتمی کیا، یکی از مستندسازان کشورمان نیز امروزز با انتشار نامهای سرگشاده، مطالب قابل تاملی را درباره آخرین ساخته این فیلم ساز بیان کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، «احمد عبدالرحیمی» از عکاسان و مستندسازان کشورمان در نامه خود به این فیلم ساز ضمن انتقاد از حاتمی کیا به خاطر ساخت فیلم «گزارش یک جشن» با موضوع وقایع سال ۸۸، از عدم پرداختن فیلم آخر این کارگردان به موضوع «مدافعان حرم» به شدت انتقاد کرده است. در بخشی از این نام با بیان اینکه «مدافعین حرم آن پدر و پسر مفلوکی نبودند که شما در نمای هالیوودی و به سبک استار وار نمایش دادید» میخوانیم:«برای جلب نظر قشر مخالف و گرفتن سیمرغ بلورین راه های بهتری وجود داشت که پاکیزه به آن برسید نه با نام حاج قاسم و نام مدافعین حرم…اینقدر به بیننده بی اطلاع القاع نکنید نمی شود ، امنیتی است ،نگذاشتند ، حقیقت این است که سفره پهن شد برای شام شما و تا وقتی آه فرزند شهید مدافع حرمی بر آسمان است، لقمه ای از این نهار و شام از گلویمان پایین نخواهد رفت.»
متن کامل این نامه که به صورت اختصاصی در اختیار سینما مثبت قرار گرفته به شرح زیر است:
«به وقت شام» یا «به وقت شما ؟»
هنوز آن ایامی که سطح کشور دستخوش فریب خوردگان داخلی شده بود، ازخاطره تاریخ این آب وخاک محو نگردیده است. متاسفانه نشریهها و سایتهای مفلوک خودی، راه را برای شبکههای دشمن بازکردند و قطعا از کشت طوفان حاصلی جز باد نصیب خاک نخواهد شد. ما مسئول نسلی بودیم که ناخواسته مشق خود را از شبکه ها و رسانه های غربی با برنامه ایی از پیش تعیین شده رونویسی کرد اما اصحاب رسانه نه تنها صدمات بجا مانده از این آشوب ها را ترمیم نکردند که خود نیز با عدم کفایت مدیران ، صحنه را برای جولان هر تازه به دوران رسیده ای باز و در عوض عرصه را هر روز برهنرمندان دلسوختهء نظام تنگ تر کرد. حاصل این جنگ نرم لطمات جبران ناپذیری به همراه داشت از تخریب ساختارهای اجتماعی و اقتصادی گرفته تا آشوب فضای داخلی شهرها و از همه مهم ترخونهایی که بواسطه ی همین غفلت ها ریخته شد و جهلی که باقی ماند ضرباتی که دشمن ازروبرو بربدنه این نسل وارد کرد، قابل پیش بینی و جبران بود اما آثار خنجری که از پشت و از سنگر خودی برروح جامعه واردشد نه تنها ترمیم نشدکه هر روز عمیق تر و گسترده تر گردید.
جنابعالی سرگرم ساختن گزارش یک جشن بودید
خطاب من با شماست آقای کارگردان. هنوز حال و هوای مسموم آتش فتنه جریان داشت که جنابعالی سرگرم ساخت گزارش یک جشن بودید ! شما که خود را فیلمساز میدانستید باشعارهای جنبش سبزی و ناسزاهای محترمانه به سر تا ذیل نظام در حلقه ها ی خاکستر به جا مانده از حرکت نرم دشمن در حال شخم زدن زمین خودتان بودید و مقهور سوت و کف های تجاهل نسلی بودید که در زرق وبرق رسانهء بلادغرب، غروب می کرد ولی آن غروب را نمی دیدید. حال در این برهه حساس از تاریخ مجاهدت ابر مردان ایران اسلامی و پدیده بزرگ مدافعان حرم، به وقت کدام شام ساعتتان را تنظیم کردید؟ شامی که قریب به هفت سال دستخوش قتل و غارت و سر بریدن و اعدام وتجاوز و … بود؟ شامی که دراین سالها هدف وحشی ترین دسیسه های آمریکا و شرکای صهیونیستی و سعودی اش بود؟
چرا اینچنین بر منتقد میتازید؟
غیرت آن نسلی که جانش را سپر بقاع متبرکه ائمه اطهار کرد در کدام وقت شام شما و مقابل کدام دوربین شما به جهان نشان داده شد که این چنین بر منتقد میتازید؟
ای لعنت بر آن کسی که باب فریاد زدن بر سر منتقد را باب کرد. نسل سوم و چهارمی که در راه ایمان و اعتقاد و با شجاعت در این راه گام نهاد در کدام یک از دیالوگهای شما روایت شد ؟
با کدام زاویه ی دوربین شما ایثار مردانی که بی نشان و بی ادعا به دفاع از حرم ائمه علیها سلام و مرزهای این کشور برخاستند ، نشان داده شد؟
نه ، آقای کارگردان شام قرن هاست غریب مانده ! همچنان که درک حماسه ی شهدای کربلا و یاران اباعبدلله (ع). همچنان که صبر و استقامت بانو زینب کبری سلام الله برای بسیاری از مردم عزیزمان سخت و نامفهوم است.
نه ، آقای کارگردان ! مدافعین حرم آن پدر و پسر مفلوکی نبودند که شما در نمای هالیوودی و به سبک استار وار نمایش دادید.
برای جلب نظر قشر مخالف و گرفتن سیمرغ بلورین راه های بهتری وجود داشت که پاکیزه به آن برسید نه با نام حاج قاسم و نام مدافعین حرم اما قطعا تاریخ راوی بهتری ست برای شرح حدیث دفاع مردانی که در این راه از همه چیز خود گذشتند.
مدافعان حرم بازیگران شام غریبانه ای که ساختید نبودند. دردها ناتمام،حرفها بسیار ولی حوصله شرح قصه نیست. به وقت شما یا به وقت شام.
به حریم دلاوران و مدافعان و مجاهدان ورود نمی کردید
آقای کارگردان ! سنگر به سنگر ! سایه به سایه ! صبر کردیم !شما در جستجوی حقیقت نیستید
به قول سید ؛ همانی که می گویی رفیقم ! کنج فراغتی و رزقی مکفی ، دلخوش به نمازی غراب وار و دعایی که برزبان می گذرد اما ریشه اش در دل نیست ، در باد است . در جست و جوی مأمنی که او را ازمکر خدا پناه دهد ؛ درجستجوی غفلتکده ای که او را از ابتلائات ایمانی ایمن سازد، غافل که خانه غفلت پوشالی است و ابتلائات دهر ، طوفانی است که صخره های بلند را نیز خرد می کند و در مسیر دره ها آن همه می غلتاند تا پیوسته به خاک شود.
حقیقت را با عربده دجالان و لجاره گان و مرکب و شمشیر و درفش وهابیان نشان دادید. اما انصافتان را شکر ! لاأقل به حریم دلاوران و مدافعان و مجاهدان ورود نمی کردید که خود یکی از درخواستهای مدافعین حرم از شخص شما بوده است .
آقای کارگردان ! حقیقت مردان را اینگونه پاره پاره در قالب اشک و آه ، اینچنین خار و ذلیل به تصویر نمی کشیدید.
ای کاش اسپانسرهای شما به شما اطلاع میدادند که در سرزمین شام لوکیشنهای بی نقص و میزانسنهای بدون هزینه و بازیگران واقعی بی ریا از جنس شام در وجب به وجب قصه ها در آن خاک فراوان است تا کمکی به بیت المال شده بود.
من فقط اندکی از شدنهای ساده را مطرح کردم که اینقدر به بیننده بی اطلاع القاع نکنید نمی شود ، امنیتی است ،نگذاشتند ، حقیقت این است که سفره پهن شد برای شام شما و تا وقتی آه فرزند شهید مدافع حرمی بر آسمان است، لقمه ای از این نهار و شام از گلویمان پایین نخواهد رفت.
روح شهدا از همه ما راضی باشد انشالله ـ احمد عبدالرحیمی
سینما مثبت آماده انعکاس دیدگاه سازندگان و عوامل این فیلم درخصوص نامه مذکور است.
در همین زمینه بخوانید:
آقای حاتمی کیا! شما درجهدار، ما سرباز، ما تُف ، شما آبشار نیاگارا، ما واشر شما ارباب حلقهها!
نگاهی به سه فیلم به نمایش درآمده در روز اول جشنواره )به وقت شام،تنگه ابوغریب و سرو زیر آب)
اقای عبدالرحیمی شما صلاحیت انتقاد از سینما و کارگردان ارزشی و انقلابی را ندارید…نگذارید حقایق را بگویم
شاید با تاریخچهء این اصطلاح ” بگم یا نگم ” آشنا نباشید و لازم باشه کاربردش را بدانید …
شما فیلم به وقت شام را دیدی؟ یا تعصب به نام ابراهیم حاتمی کیای دیروز یا همان ابراهام خاتمی پناه امروز ! تا اینحدباعث دگرگونی شما شده .
اینکه شما چشم بسته مستندساز ارزشی سرزمین مان را به قضاوت نشستی ! اینکه همیشه پشت ” بگم یا نگم ها” به ناکجاآبادًگرمه …!و در نهایت اینکه شما قبل از معرفی جناب عبدالرحیمی (که نیاز به معرفی ندارند و با یک جستجوی ساده در اینترنت می توان مردانی چون احمد عبدالرحیمی را دید قلمشان را دید قلمشان را دید و ….) خوبست در ابتدا از خودتان بگویید ! قطعا در حوزه ی سینما دستی بر آتش دارید که ابراهیم های گلستان و بهارستان و خوزستان را احیانا با یک چشم نگاه نکنید…
صحرا الهی
جناب حسین و ابوالفضل
شاید با تاریخچهء این اصطلاح ” بگم یا نگم ” آشنا نباشید و لازم باشه کاربردش را بدانید …
شما فیلم به وقت شام را دیدی؟ یا تعصب به نام ابراهیم حاتمی کیای دیروز یا همان ابراهام خاتمی پناه امروز ! تا اینحدباعث دگرگونی شما شده .
اینکه شما چشم بسته مستندساز ارزشی سرزمین مان را به قضاوت نشستی ! اینکه همیشه پشت ” بگم یا نگم ها” به ناکجاآبادًگرمه …!و در نهایت اینکه شما قبل از معرفی جناب عبدالرحیمی (که نیاز به معرفی ندارند و با یک جستجوی ساده در اینترنت می توان مردانی چون احمد عبدالرحیمی را دید قلمشان را دید قدمشان را دید و ….) خوبست در ابتدا از خودتان بگویید ! قطعا در حوزه ی سینما دستی بر آتش دارید که ابراهیم های گلستان و بهارستان و خوزستان را احیانا با یک چشم نگاه نکنید…
صحرا الهی
داغ ها شعله ء سوزان شب تاریک است
صبرکن جان برادر که سحر نزدیک است
سپاس هنرمند محبوب سرزمینم جناب عبدالرحیمی
و تشکر از بازتاب نکات ارزشمند ایشان و هنرمندانی که قلمشان نشانه ی غیرت و و سرشار از جوهر شریف وجودشان است
ممنونم سینما مثبت
صحرا الهی
متاسفم برای آقای عبدالرحیمی
برادر محترم، شما در مورد سایر فیلم های بی ارزش سینما صحبت کنید
((به وقت شام)) در فرم یک سر و گردن از سینمای ایران بالاتر است، در محتوا هم قابل قبول
اگر مرد عمل هستید، بسم ا…
شما هم با اقیانوس دانسته هایتان، مستندی در مورد مدافعان حرم بسازید، مردم قضاوت می کنند