ایستاده در غبار به خاطر تسخیر ماهواره شایسته تشویق است
سینما مثبت: در روزهای گذشته مطالب انتقادی فراوانی درخصوص نمایش تیزرهای فیلمی ارزشی از شبکههای ماهوارهای مطرح شده است. با تعمق در محتوا و مضمون این فیلم به نظر میرسد چنین مسئلهای نه تنها ایراد نیست بلکه میتواند برای چنین اثری حُسن هم تلقی شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، در ایران سازمانها و نهادهای مختلفی دست اندرکار تولید و عرضه آثار ارزشی با موضوع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس هستند. تقریباً تمام این نهادها در هدف گیری نهایی برای جذب مخاطب گروهها و طیفهایی همچون: نسل سوم، نسل بیگانه با انقلاب و دفاع مقدس، نسل ناآشنا با ارزشهای دفاع مقدس و انقلاب و موارد اینچنینی را به عنوان هدف معرفی مینمایند اما در تبلیغات و حتی در نوع پردازش سوژه، کمتر مشاهده میشود که هدف از ساخت این آثار اغلب پُر هزینه، چنین طیفهایی باشد و در نهایت هم این آثار صرفاً کارکردی «درون گروهی» پیدا میکند و دایره مخاطبش به همان طیفهای خاص و ارزشی محدود میگردد.
تعمق در این موضوع نشان میدهد طیفهای ارزشی واقعاً نیازی به انجام کارهای ایجابی ندارند چرا که همواره آنها در کنار انقلاب بودهاند و در سختترین صحنهها حاضر شدهاند. در چنین شرایطی «طیف خاکستری و میانه» جامعه هستند که نیاز دارند مخاطب چنین آثاری باشند. حالا در چنین معادلهای اگر این طیف، مخاطب شبکههای ماهوارهای هستند و نمایش تیزر فیلم ارزشمندی مانند «ایستاده در غبار» از این شبکهها میتواند باعث شود آنها نسبت به ارزشهای جمهوری اسلامی واکنشی مثبت نشان دهند، چه ایرادی به این امر وارد است؟ به عبارتی دیگر اگر پخش تیزرهای این فیلم باعث شود طیف گستردهای از مخاطبان به سالنهای سینما بیایند و با دیدن این اثر متحول شوند، آیا نباید این امر را به فال نیک گرفت؟! شاید در ادامه همین مخاطبان با پی بردن به ارزشهای حقیقی انقلاب اسلامی از تماشای برنامههای ماهوارهای صرف نظر کرده و حتی تجهیزات ماهوارهای خود را تحویل داده و معدوم نمایند.
این همان کارکردی است که میتوان طی یک فرایند دقیق، از ابزار و ادوات دشمن به نفع خود بهره گرفت و استفاده مناسب را از آن برد.
رزمندهای مانند «احمد متوسلیان» هم اگر در زمان جنگ از عراقیها و یا اسرائیلیها اسلحه یا تجهیزاتی مانند بلندگو دریافت میکرد، هیچگاه آن را نابود نمیکرد بلکه از آن در جهت منافع اسلام بهره گرفته و لوله سلاح ـ نظامی یا فرهنگی ـ خود را به سمت دشمن گرفته و از آن بهره میگرفت حالا اگر فیلمی ارزشی چنین قابلیتی دارد که چند شبکه ماهوارهای را نیز به کُرنش وا بدارد، چرا به جای بهره گیری از این موقعیت آن را تبدیل به بحران کرده و بیانیه های عجیب و غریب صادر کنیم؟ آیا این «صادر کردن مفاهیم انقلابی به دنیا» نمی تواند یک ارزش در مقابل مسئله «تهاجم فرهنگی» تلقی شود؟!