تلگرام سرافراز را شکست داد
سینما مثبت: با گذشت چند روز از انتشار شایعه خداحافظی محمد سرافراز با ریاست سازمان صداوسیما و جایگزینی علی عسگری، هنوز موضعی رسمی در این خصوص ابراز نشده اما برخی نزدیکان این چهره رسانهای، با نگارش مطالبی تلاش میکنند منشاء این تغییر و تحول را کشف و به مسائل دیگر نسبت دهند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، یادداشت نویسی در دفاع از رئیس سازمان صداوسیما موضوعی است که اولین بار رئیس شبکه مستند آن را بنیان گذاشت و حالا «مرتضی شمسی» رئیس مرکز صبا که در زمان سرافراز به این سمت منصوب شد، با نگارش مطلبی که برای اغلب مخاطبان مبهم است، منشاء بحرانهای منتهی به برکناری سرافراز را کانالی تلگرامی به نام «شهرزاد» معرفی کرده که در این مدت اخبار و مطالبی محرمانه منتشر و بحران آفرینی کرده است.
این اشاره در حالی مطرح شده که کانال مذکور برای بسیاری از مخاطبان عادی شناخته شده نیست و طرح مطالبی درخصوص آن صرفاً باعث ابهام مخاطبان میشود.
البته بهره گیری از نرم افزارهای موبایلی برای درج اطلاعات نسبتاً محرمانه درباره پشت پرده اتفاقهای سازمان صدا و سیما مسبوق به سابقه است که سینما مثبت پیشتر در قالب مطلبی با عنوان «تهیه کننده کیمیا وارد میدان مین شده؟» به آن پرداخت. متن کامل این خبر را میتوانید در «اینجا» بخوانید.
سرافراز، قربانی کم کاری در اطلاع رسانی
بزرگ نمایی نقش کانال تلگرامی در مشکلات پیش آمده برای سرافراز در حالی صورت میگیرد که وی به عنوان رئیس بزرگترین دستگاه اطلاع رسانی کشور، ابزارهای مختلفی جهت اطلاع رسانی در اختیار داشته است. هفده ماه قبل سینما مثبت پس از روی کار آمدن این مدیر پاکدست، در مطلبی نوشت: «ضعف جدی او و گروه همراهش در حوزه اطلاعرسانی و همچنین عدم برنامه مشخص برای نحوه مواجهه با رسانهها میتواند به نقطهضعفی جدی در فعالیتهای بعدی او تبدیل شود. در حال حاضر فعالیتهای مفید و ثمربخش وی در سازمان به شیوه درستی منعکس نمیشود و همین مسئله در حال شکل دادن چهرهای منفی از وی در رسانهها است.» جهت مطالعه این مطلب میتوانید در «اینجا» کلیک کنید. حالا این پیش بینی محقق شده و مدیریت هجده ماهه سرافراز مغلوب کانالی تلگرامی شده و طرفداران وی به انجام کار مؤثر و علمی، به نگارش یادداشتها و مطالب احساسی و گاه اشتباه روی آوردهاند که در ادامه یکی از آنها میآید:
متن یادداشت مرتضی شمسی
این روزها که شایعه رفتن سرافراز بر سر زبانهاست، به یاد قیس بن سعد بن عباده می افتم. شباهت سرافراز و قیس بن سعد در این است که هر دو قربانی فضاسازی و اتهامات بی اساسی شدند که مخالفان مولایشان طراحی و برنامه ریزی کردند. امیر المومنین (ع) در نهایت قیس را از مصر بر داشت و محمد بن ابوبکر را به جای وی گماشت. در تاریخ قیس هرگز به علی خیانت نکرد ولی اشعث و تیمش که جوسازی کرده بودند به علی و حسن خیانت کردند.
موضوعی که قلب آدمی را درد میآورد نه جابجایی یک مدیر است و یا اینکه ایشان انسان بی خطایی است، بلکه موضوع اصلی این است که ایشان در کنار اصلاح سازمان، چابک سازی و …. که وظیفهاش بود و در حال انجامش، یک سال و نیم مورد هجمه بی امان شایعه سازان و منافقین مدرن قرار گرفت. هجوم بی امانی که در کنار سختیهای کار در سازمان و اصلاح آن با بد اخلاقیهای دولت و…. توان هر انسان قویی را میگیرد.
بارزترین نماد این نفاق مدرن کانال شهرزاد بود. کانال شهرزاد تأثیر بزرگی در بحرانهای سازمان داشت و این بحرانها حتماً توسط فردی قویتر از متهم اصلی هدایت شده است. آن فرد یا گروه با این کانال همان کاری را با محمد سرافراز کرد که تیم شایعه ساز اشعث با قیس. سوالی که به نظر من خیلی مهم است این است که خوراک محتوایی این کانال چگونه تأمین میشد. چه کسی این اطلاعات را در اختیار متهم اصلی این پروژه قرار داد. یک فرد یا یک جمع چگونه به این اسناد دست پیدا میکند و آیا یک مدیر در سطح متهم میتواند تا حد به اخبار محرمانه دسترسی داشته باشد؟ اسنادی که برخی فوق محرمانه بوده و با قلب آن در سازمان بحران ایجاد کردند. هزینه این امر از کجا تأمین میشد و چرا برخی در تلاشند که متهم اصلی زودتر از زندان آزاد شود. آیا میتوان این امر را یک تصمیم فردی دانست؟ آیا ممکن است فردی صرفاً برای عدم تمایل به سرافراز چنین هزینه هنگفتی را بدهد که به گفته برخی برای هر خبر یک سیم و یک تلفن همراه که امکان سرویس تلگرام را داشته باشد هزینه کند؟ (تا شناسایی نشود) حداقل درکش برای من مشکل است و احساسم این است که اشعث این ماجرا نمیتواند فرد بازداشتی باشد بلکه تأمین کننده سرمایه و منتقل کننده اخبار را باید کشف کرد و مورد بازخواست قرار داد.
کانال شهرزاد موضوع کوچکی نیست و به نظر من الان مهم نیست که در رأس سازمان صدا و سیما چه کسی باشد مهم این است که این سنت و این تجربه زشت چنان با آن برخورد شود که دیگر کسی جرات نکند برای تخریب یک مدیر دست به هر توطئهای بزند. بویژه اگر آن مدیر با عباراتی بی نظیر مورد توجه ولی الامر مسلمین قرار گرفته باشد.
دوستانی هم که به هر دلیل با سرافراز چنین کردند یادشان باشد که علی القاعده سوار قطاری شدهاند که به سوی اهداف مقدسی چون شهادت میرود در این مسیر مهم نیست که من واگن اول نشستهام یا دوم. اگر چنین تفکری دارم حتماً قطار را اشتباه سوار شدهام.
خدا ان شاء الله ما را از شر شیطان و منافقین ایمن دارد.