«هنر و تجربه» سینمای 95 را به قهقرا میبرد؟
سینما مثبت:«هنر و تجربه» تنها گونه سینمایی است که سال گذشته مسئولان دولتی تولدش را جشن گرفته و برایش کیک بریدند و از آن بهعنوان افتخاری بزرگ یاد کردند. حالا در آستانه آغاز سال جدید سینمای ایران بیش از گذشته در معرض تهدید و خطر این گونه سینمایی!! است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، اواخر سال گذشته مسئولان سینمایی از برگزاری جشنوارهای مستقل برای فیلمهای هنر و تجربه در سال 1395 خبر دادند. تأثیرات این گروه سینمایی که مخاطب اندک اما تبلیغات رسانهای گستره دارد، در سال گذشته به اندازهای مؤثر بوده که حتی بر فیلمسازانی همچون «حسین فرحبخش» هم که نماد فیلمسازی خصوصی و گیشه پسند در سینمای ایران است نیز تأثیر گذاشته و فیلم «آب نبات چوبی» وی اثری کاملاً هنر و تجربهای از آب درآمده است. در چنین شرایطی به واسطه تبلیغات حجیم رسانهای روز به روز به تعداد علاقهمندان این جنس از فیلمسازی افزوده میشود؛ کما اینکه در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر مشاهده کردیم که بخش فراوانی از فیلمهای مسابقه سینمای ایران ماهیتی هنر ـ تجربهای داشتند. بر همین اساس چه لزومی به برگزاری جشنوارهای مستقل برای این گروه وجود دارد؟ آیا بهتر نیست عبارت «هنر و تجربه» به جشنواره فیلم فجر اضافه و ترکیب «جشنواره هنر و تجربه» فیلم فجر خلق گردد تا دیگر نیازی به زحمت دوستان و برگزاری جشنوارهای مستقل نباشد؟!
ادعاهای عجیب در خصوص هنر و تجربه
سال گذشته یکی از مسئولان گروه دولتی هنر و تجربه به ارائه آماری درباره این گروه پرداخت و گفت: «هزار صندلی از مجموع ۱۴۰هزار صندلی در اختیار سینمای هنر و تجربه است چیزی در حدود (۸/۰درصد) ظرفیت رسمی سینمای ایران» و «دو میلیارد و ۵۰۰میلیون تومانی از بودجه ۱۰۳میلیارد تومانی سینمای ایران در حدود دو درصد از بودجه کل سینما در اختیار این گروه سینمایی است» و «فروش دو میلیارد تومانی در یکساله گذشته که بیش از سه درصد از فروش سالانه سینمای ایران است» و «جذب ۳۰۰هزار مخاطب از مجموع ۱۲میلیونو۵۰۰هزار مخاطب یکساله سینما در حدود سه درصد از مخاطب کل سینمای ایران» عملکرد این گروه سینمایی است.».
انتشار این ارقام در حالی صورت میگیرد که بخش عمدهای از فروش فیلمهای هنر و تجربه مربوط به چند فیلم خاص است و دستاندرکاران این گروه در طول 18 ماه گذشته با رندی خاصی! حاضر به اعلام آمار تفکیکی فروش فیلمها نشدهاند. بدیهی است چند فیلم خاص پرفروش این گروه نیز اگر به شکل عادی در سینماها نمایش داده شوند، فروش خود را خواهند داشت. البته مدیر این گروه اعلام کرده این موفقیت ـ کدام موفقیت؟؟ ـ الگوی مناسبی برای «اقتصاد مقاومتی» در سینمای ایران است. ضمن اینکه این چه نوع اقتصاد مقاومتی است که به اندازه دو میلیارد و پانصد میلیون تومان دستش در جیب دولت است؟!
امید است وی در سلسله مقالاتی که در طول سال پیش رو در رسانههای مختلف درج میکند، تعریفی کامل و جامع از اقتصاد مقاومتی موردنظر خود ارائه دهد تا مخاطبان دریابند این الگو تا چه اندازه با واقعیت جاری و ساری اقتصاد مقاومتی شباهت دارد؟
مطالب مرتبط: