«سیانور»، نبش قبر منافقین برای ستایش ساواک!
سینما مثبت:نمایش فیلم «سیانور» ساخته بهروز شعیبی در آخرین روز جشنواره فیلم فجر، بار دیگر برای منتقدان این رویداد هنری، فرصتی جهت انتقاد از هیات داوران فراهم کرد. هیات داورانی که بهواسطه عدم توجه به فیلم «بادیگارد» در سه رشته مهم، این روزها در معرض حملههای شدید هستند اما به نظر میرسد دلیل عدم توجه به فیلم «سیانور» مسائلی فرا متنی است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، در جشنواره امسال دو فیلم با موضوع «سازمان منافقین» به نمایش درآمد. «امکان مینا» ساخته کمال تبریزی قصه خود را در سالهای پس از انقلاب روایت میکرد و از منظر طرح داستانی عاشقانه و سیاسی، هوشمندی دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی ایران در سالهای پس از انقلاب و همزمان با جنگ تحمیلی را به تصویر کشید که با عملیاتی پیچیده، موفق به خنثیسازی برنامههای جنایتکارانه این سازمان شد. در امکان مینا، چهرههای انقلابی و حاکمیتی افرادی مثبت هستند که تماشاگر با آنها همذات پنداری میکند. فداکاری و تیزهوشی مینا هم که تا آخرین لحظات ادامه دارد، وجه مثبت محتوایی فیلم است. البته امکان مینا ازنظر روایت قصه و داستان ضعفهای بیشمار دارد اما ازنظر محتوایی، پیامی قابل قبول را به مخاطب ارائه میکند.
در نقطه مقابل فیلم «سیانور»، به بهانه مرور مقطعی مهم و حساس در تاریخ سازمان منافقین، قصهای را روایت میکند که طی آن مأموران اطلاعاتی رژیم پهلوی، باهوش و دوست داشتنی به تصویر کشیده میشوند. انتخاب بازیگری همچون «مهدی هاشمی» برای مأمور امنیتی ساواک، باعث شده مخاطب نسبت به این شخصیت همذات پنداری مثبت پیدا کند و در پایان، به هوش و درایت ساواک آفرین بگوید که با چند ترفند اطلاعاتی و ایجاد اختلاف میان اعضای این سازمان، باعث فروپاشی این تشکیلات شد. سکانسی را به خاطر بیاورید که در آن، بهمنش به اعضای گروهش تشر میزند که چرا بیکار نشستهاند و به سراغ دستگیری مجرمان نمیروند. پس از حضور این شخصیتها در خیابان و چند دستگیری اتفاقی، مشاهده میکنیم که از دل همین دستگیریهای اتفاقی، مجرمان اصلی هم به دام میافتند. تعبیری که از این صحنه به ذهن متبادر میشود این است که ساواک آنقدر قدرتمند بوده که حتی حرکتهای اتفاقی و تصادفیاش هم نتیجه بخش بوده است.
در چنین فضایی، پرداختن به جنبههای مختلف زندگی این سازمان و شخصیتهایش، کارکردی بیش از زنده کردن خاطره آنها و دامن زدن به موضوعی که سالهاست فراموش شده ندارد! حالا در چنین فضایی، بیان جملهها و مطالبی از امام خمینی (ره) نیز در کلیت فیلم دیده نمیشود و آنچه در پایان در ذهن مخاطب میماند، «اقتدار ساواک» است و البته در نقطه مقابل، شاهد حضور و یا تحرک نیروهای مسلمان که اساساً حرکتهای آنها باعث پیروزی انقلاب گردید هم نمیشویم.
فضای کلی «سیانور» بهگونهای است که میتواند فیلمی در ستایش دستگاه اطلاعاتی رژیم پهلوی تلقی شود. فیلم با حذف چند صحنه به سادگی قابل نمایش در سال 1355 است. فیلم سازان زمانی که به سراغ تاریخ میروند، قصد دارند از دل تاریخ موضوعی را روایت کنند که به کار امروز بیاید و حالا مشخص نیست طرح مسائلی درباره تغییر ایدئولوژی سازمانی تروریستی در 40 سال قبل که حالا با تلاشهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی سالهاست به انزوا رفته و عملاً کارآیی خود را از دست داده، چه فایدهای برای امروز دارد؟! ضمن آنکه فیلم از اعضای این سازمان نیز تصویری دوست داشتنی و ترحم برانگیز نشان داده و این مسئله را گوشزد میکند که اعضای سازمان مذکور آنقدر به کار خود اعتقاد داشتند که بهراحتی خودکشی میکردند.
به نظر میرسد سیانور کارکرد و هدفگذاری اولیه از ساخت خود را محقق نکرده و با وجود برخی ارزشهای فنی و هنری، کارکردی معکوس پیدا کرده است. قرار گرفتن فیلم در جدول نمایش روز آخر جشنواره و نیز عدم توجه به فیلم در بخش داوری میتواند دلایلی خارج از چهارچوب جشنواره فیلم فجر داشته باشد.