نگاه یکی از مخاطبان سینما مثبت به برنامههای ماه مبارک رمضان
خود گویی و خود خندی، عجب سازمان عریض طویل و هنرمندی!
سینما مثبت: «محمد بندرعباسی» از مخاطبان سینما مثبت با نگارش مطلبی انتقادی، نسبت به وضعیت برنامههای نمایشی و ترکیبی تلویزیون در ماه رمضان امسال واکنش نشان داد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، در این مطلب نویسنده ضمن اشاره به برخی مطالب نوشتهشده در رسانهها و نیز طرح دیدگاههای خود مینویسد:
خود گویی و خود خندی، عجب سازمان عریض طویل و هنرمندی!!!
روزهای بدی را میگذرانیم. سونامی شبکههای ماهواره ای از راه رسیده و باران نرمافزارهای ارتباطی «پیکره حرفهای ناراست» را از بین برده و بهاینترتیب دیدگاههای دستوری یعنی کشک! همه اینها را میدانند ولی انگار برخی ساکنان سلسله جبال تفرعن و تفاخر نمیدانند. همین ندانستن بهانه ای است برای بررسی وضع فرهنگی و رسانه ای ما در هفتپرده.
پرده اول: مأموریت غیرممکن
این روزها بدوبیراه گفتن به صدای و سیمای وطنی دیگر یک ژست اپوزیسیون یا روشنفکری نیست چون بیسوادترین ها، کمخردترین ها، غیر رسانه ای ترین آدمها و همه تیپها و طیفهای این شکلی فهمیدهاند آنچه در ایران از آن بهعنوان سازمان صداوسیما یاد میشود متأسفانه و صد افسوس صرفاً مساحتی بسیار بزرگ بالای خیابان ولیعصر است که تعداد بسیار زیادی آدم در آن تردد میکنند تا تعداد بیشماری برنامه تولید کنند و مقادیر بسیار هنگفتی فاکتور صادر کنند و مبالغ گزافی دستمزد بگیرند تا بسیار … تا فراوان تا … و در آخر هم تعداد بسیار اندک و قلیلی از مخاطبان ایرانی را با حداقل انتظار از پای تلویزیون و رادیو بلند کنند. باور کنید این مأموریت در تمام کهکشان راه شیری «مأموریتی غیرممکن» است که فقط از مدیران ارشد و رسانه ای ما برمیآید!
پرده دوم: مانیتورینگ!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟
یک سؤال: مدیران ارشد و رسانه دانان صداوسیمای وطنی که برنامههایی مثل هفت، رادیو هفت و … را بهراحتی آب خوردن به تاریخ میسپارند و با سانسور کردن بسیار ناشیانه بازی تیم ملی والیبال روی اعصاب مخاطب ایرانی که اتفاقاً تیمش هم باخته قدم میزنند و در جواب میگویند مهم نتیجه بود که مردم فهمیدند، وقتشان را با چه متریال تصویری میگذرانند و شبکههای 20 یا 40 گانه وطنی را که سونامی مشکلات است را اصلاً میبینند یا مشغول مانیتورینگ هستند. لطفاً مثل جناب خان شما هم بخوانید مانیتورینگ!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟
پرده سوم: «قارچ»، «آب، باد، خاک» نمیخواهد
مُد شده که هر وقت برنامه بهدردبخوری به بادرفت برنامههای دیگری را جایگزین آن میسازند یا شاید بهتر باشد بگویم مثل «قارچ» میکارند. چرا مثل «قارچ خوراکی» نمیکارند؟! چون فقط «قارچ غیرخوراکی» است که مثل بنزمی روید و به «آب، باد، خاک» هم کاری ندارد. با چنین فعلی قراراست به نبرد «رابرت مورداک» بزرگ که هزار شبکه کابلی و غیر کابلی دارد برویم؟ با کپی کردن نعل به نعل سریال سترگ و بهیادماندنی «بریکینگ بد» یا مجموعه پرمخاطب «خانواده مدرن» یا سریال جذاب «دوستان» در «جاده ای قدیمی» بناست منجی ملت باشیم؟ با علیخانیها، حسنیها، ضیاها، جمشیدیها، واحدیها و سهنقطهها میخواهیم ملت ریموت را بردارند و به گروه شبکههایGEM شلیک کنند تا کانالهای آن ور آبی را نبیند و شبکههای داخل را تماشا کند؟! واقعاً!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟
پرده چهارم: سرفرازان، دلاوران، نامآوران
این سازمان عجیبِ عریض و طویل از ابتدای سال جاری رسماً بعد از پیروزی حوزه هنری در سهم خواهی از سینماییها و حضور پررنگ در مرحله تولید محتوا، شمشیر آختهاش را برای سینماییها تیز کرد تا هر آنچه را میپسندد برای مردم روی شبکههایی که باید پررنگ جلوهشان بدهد افق پخش کند. در ادامه هم درست شبیه برخی پایگاههای خبری، نوکِ نیزه را به سمت سینماییها بگیرد تا هر جا خواست از هر فیلمی خواست حمایت کند (پخش آگهیهای میلیونی را حمایت بخوانید) و هر فیلمی را که دوست نداشت بکوبد و این در حالی است که همین آدمهایی که الان مغضوب علیهم هستند و فیلمهایشان بد است و مردم را بیراهه میفرستد و آب در آسیاب یانکیها و غربیان از خدا بیخبر میریزند در سایت «جام جم آنلاین» قابلیت کپی شدن همه زندگیشان وجود داشته باشد. از کاهانی تا کیمیایی، از فرمان آرا و عطاران و همهکسانی که مدیران «سرفراز» صداوسیما در برخوردهای کاملاً حرفه ای و غیر سلیقه ای در رسانه عریض و طویل وطنی کنارشان میگذراند اما اگر اینجا کنار میروند در عمق قلب مردم ایران به یاری همه جهانهای مجازی حیات ابدی دارند.
پرده پنجم: عصر انقراض
یک تهیهکننده تلویزیون توجه به تولید برنامههای ترکیبی را ضرورتی دانست که جدی گرفته نمیشود. «امیرحسین خرمشاهی» تهیهکننده تلویزیون در مورد کیفیت برنامههای ترکیبی به سوره سینما گفت: «با نگاهی به شبکههای فارسیزبان که بر دین و فرهنگ ما تهاجم دارند متوجه میشویم در این شبکهها برنامههای ترکیبی وزنده بیش از هر برنامه دیگری مخاطبان را به خود جذب میکنند. در آمریکا برنامههای ترکیبی پرمخاطبترین برنامههای تلویزیون محسوب میشوند. آنها از ستارههای کشورشان برای اجرا و حضور در برنامههای ترکیبی استفاده میکنند و درنهایت غیر از کشور خودشان آن برنامه را به دهها زبان ترجمه کرده و در کشورهای دیگر پخش میکنند. متأسفانه ما در رسانه ملی آنچنان که باید تولید برنامههای ترکیبی وزنده را جدی نگرفتهایم. تهیهکننده برنامه «سلام تهران» بابیان اینکه در سالهای اخیر بیشترین فشار مالی و بیشترین بیتوجهی از سوی مدیران نسبت به برنامههای ترکیبی بوده گفت: مدیران دوست دارند با دوستان چشم آبی سریالها در پشتصحنه عکس یادگاری بگیرند، اما خیلی کم پیشآمده که از پشتصحنه برنامههای ترکیبی دیدار کنند. باید یادمان باشد سال ۳۶۵روز دارد که در این ۳۶۵روز باید برنامههای مختلف ترکیبی پخش بشود، اما متأسفانه ما مناسبتزده شدهایم. برنامههای ترکیبی بهجز ماه رمضان در ایام دیگر سال هم میتوانند روی آنتن بروند و مخاطب بالا داشته باشند.»
پرده ششم: «النجات فی الصدق» در عصرمارکونی
پارسینه نوشت: پخش تصاویر زنده از استادیوم 12هزارنفری آزادی دقایقی قبل از اذان مغرب آغاز شد و این تصاویر باکیفیت تمام و بدون هیچ مشکلی در حال پخش بود، تا نوبت به پخش سرود ملی دو تیم ایران و آمریکا رسید. ناگهان به دلیل آنچه از جانب گزارشگر بازی مشکل فنی اعلام شد صدا قطع گردید و بهمحض پایان یافتن سرود ملی آمریکا، این مشکل بهظاهر فنی برطرف شد.
سینما ژورنال نوشت: توقع مخاطبان رسانه ملی مدتهاست که بیپاسخمانده است. توقع راستگویی به مخاطبان حقیقتجویی که حالا ازنظر درجه آگاهی به رشد چشمگیری رسیدهاند. این مردم به هنگام آغاز بازی والیبال ایران و آمریکا هرگز توقع ندارند که رسانه ملی سرود امریکا را پخش کند! درست است که ورزش جدای سیاست است، درست است که بارها عنوانشده مردم ما با مردم آمریکا دشمن نیستند اما درهرصورت هیچوقت از رسانه ملی توقع نداریم سرود ملی آمریکا را برای ما پخش کند! اما این توقع را هم نداریم که برای عدم پخش این سرود، ناراستی تحویل ما بدهند و به بهانه نقص فنی تصاویر مربوط به مراسم آغاز بازی را با قطع صدای ورزشگاه بشنویم و هنگام پخش سرود ایران ناگاه متوجه شویم که چه جالب، نقص فنی برطرف شد! مخاطبان رسانه ملی که طی چند سال اخیر بشدت هم ریزش کردهاند از این ترفندهای ناراست نخنما شده ناراضی هستند و ترجیح میدهند آقای مجری مرد و مردانه به آنها بگوید: مشکل از سرود آمریکاست، لطفاً به گیرندههای خود دست نزنید!
پرده هفتم: خود گویی و خود خندی، عجب سازمان عریض طویل و هنرمندی!!!
حیفومیل بیتالمال که حتماً دزدی و نامردی و زیرآب زنی و این حرفها نیست. همینکه بودجه مملکت با فاکتورهای میلیاردی سریال بشود، تلهفیلم بشود. همینکه تعرفه تبلیغات تلویزیون وطنی از گرانترین ها در دنیا باشد، همینکه تلویزیون ما همه تولیداتش با محوریت تقبیح ثروت و سرمایهداری باشد و در تبلیغاتش فقط از سرمایهگذاری و شکمپرستی با روغن و برنج و چیپس و پفک حرف بزنیم، همینکه در شادترین ماه خدا غمبارترین برنامهها بر سر مردم بریزیم و خیلی از همینها که توی سهنقطه هم جانمیشود باور کنیم دیگر نیاز به هیچ رقیب خارجی نداریم، خودمان خوبش راداریم.
صدای و سیمای سرفراز عزیز خودت تولید کن، تبلیغ کن، پخشکن، ترویج کن و خوشحال باش و هر بار آمار منتشر کن که تمام ایران و آسیا را با «افق» های تازه روبرو کردیم و همه همسایههای مان از اطرافواکناف فریادمی زندد «آی فیلم» و سریال دارید به ما ببینیم؛ الحق که خود گویی و خود خندی، عجب سازمان عریض طویل و هنرمندی!!!