محسن مخملباف در حال آماده شدن برای حضور در یكی از بخشهای جشنواره ونیز است و احتمالاً بیشتر از اینكه به فكر غزه باشد به فكر این است كه آیا امكان دارد جشنوارههای غربی بعد از این همه خوشخدمتی كه وی برای آنها داشته است، جایزهای به رسم قدردانی به او دهند یا نه!
مخملباف بجای فلسطین چشم به ونیز دوخته است!؟
سینماپلاس: در میان همه واکنشهای هنری و غیرهنری که نسبت به اوضاع غزه صورت گرفته است بوده اند برخی چهره هایی که سابق بر این حتی یک حکم قصاص را عاملی میکردند برای فریاد وااسفا سر دادن اما این روزها کمترین خبری از آنها به گوش نمیرسد. یکی از این چهره ها محسن مخملباف است. محمدصادق عابدینی درباره سکوت مخملباف در شرایط کنونی تحلیل جالبی را در سینماپلاس ارائه داده است. سینماپلاس متن کامل این تحلیل را ارائه می دهد.
سخنگوی خودخوانده
محسن مخملباف كه در حمایت از فرقه ضاله بهائیت در كشوری كه نماد دشمنی با اسلام و ایران است فیلم «باغبان» را ساخت تا وجهه دمکرات خود را حفظ کند اما اکنون در برابر کشتار بی رحمانه زنان و کودکان سکوت کرده تا مبادا جوایز آینده اربابان خود را از دست دهد!
سخنگوی خودخوانده جنبش سبز، لقبی بود كه بعد از وقایع سال ۸۸ به محسن مخملباف داده شد؛ كارگردانی كه چند سالی بود خارجنشین شده بود و در چرخشی چشمگیر نسبت به مواضع سالها قبل خود از یك انقلابینمای دو آتشه به یك ضدانقلاب تمامعیار تبدیل شده بود.
مخملباف با استفاده از تهمانده اعتبار سینمایی خود، نشستهای خبری را برای محكومیت جمهوری اسلامی برگزار میكرد یا در نشستهای گروههای ضدانقلاب شركت مینمود تا به عنوان سخنگو از جنبش سبز دفاع كند. در آن دوران محسن مخملباف خود را مدعی تمامقد حقوق بشر و آزادی بیان نشان میداد؛ ادعایی كه بعد از چند سال پوچ بودن آن به خوبی نمایان شد.
فیلمش را در اسرائیل ساخت اما جایزه ای نگرفت
شاید در بین كارگردانان ایرانی اولین كسی كه در حمایت از فرقه ضاله بهائیت فیلم سینمایی ساخته باشد، شخص مخملباف باشد، آن هم در كشوری كه نماد دشمنی با اسلام و ایران است. مخملباف فیلم باغبان را در سرزمینهای اشغالی ساخت و داستان آن درباره زندگی یك باغبان بهائی در حیفا بود. این فیلم البته مانند سایر فیلمهایی كه مخملباف در خارج از كشور ساخته است، در فستیوالهای مهم جهانی هیچ جایزهای نگرفت تا روند نزولی این كارگردان ادامه داشته باشد اما برای كسانی كه هنوز به سینمای مخملباف اعتقاد داشتند حضور وی در سرزمینهای اشغالی و ساخت چنین فیلمی قابل هضم نبود.
مخملباف این فیلم را برای نشان دادن صلحطلب بودن بهائیان و زندگی آرامشان در اسرائیل ساخت، در حالی كه چند كیلومتر آن طرفتر از شهر حیفا، مردم غزه در محاصره شدید رژیم صهیونیستی قرار داشتند و مخملباف به راحتی از كنار این وقایع گذشت و چشم خود را به روی درد و رنج مردم فلسطین بست.
حالا خاموش شده است
حال با گذشت حدود دو سال از ساخت فیلم باغبان، اسرائیل در حملهای وحشیانه مردم غزه را به خاك و خون كشیده است. مردم آزادیخواه جهان در كشورهای مختلف روزانه با تظاهراتهای اعتراضی، خشم خود را نسبت به این اقدام جنایتكارانه اعلام میكنند اما سازنده باغبان كه روزی خود را علمدار آزادی میدانست در سكوت كاملی فرو رفته است. گویا انساندوستی مخملباف تنها شامل حال شهروندان بهائی در اسرائیل میشود و این انقلابمآب دو آتشه دهه ۶۰ كه امروز لائیكوار زندگی میكند، حداقل نمیخواهد به اندازه یك شهروند اروپایی پلاكارد توقف جنگ در غزه را بلند كند، چه برسد به اینكه بخواهد در مخالفت با اسرائیل نیز موضع بگیرد.
سكوت این كارگردان آواره سابقاً ایرانی در حالی صورت میگیرد كه از داخل سرزمینهای اشغالی صدای اعتراض بلند شده و كارگردانان اسرائیلی نیز به كشتار مردم غزه اعتراض میكنند. كارگردانان اسرائیلی در اعتراض به حمله اسرائیل به غزه بیانیهای نیز صادر كردهاند و آن را محكوم کردهاند. در این بیانیه آمده است: «كودكانی كه امروز در غزه زندگی میكنند، پدر و مادرهای فردای جامعه ما هستند و كشتار و ترس تنها مانع دستیابی به راهحل دیپلماتیك است. ما از رسانههای اسرائیلی میخواهیم به مناطق بمبارانشده غزه هم سری بزنند و ساكنان كودك و مرد و زن كه در چند روز گذشته كشته شدهاند را از نزدیك ببینند. اسرائیل باید شجاعت كافی برای به تصویر كشیدن كشتار و تخریب در غزه را نیز داشته باشد. این كارگردانان اسرائیلی همچنین اعلام كردند: ما به عنوان هنرمند در این روزهای وحشتناك از خودمان، مسئولان برگزاری جشنواره، تماشاچیان و رسانهها انتظار داریم تا موضع صریح خود را نسبت به تغییر شرایط كنونی اعلام كنند.»
در حال آماده شدن برای ونیز
این اعتراضات در حالی است كه محسن مخملباف در حال آماده شدن برای حضور در یكی از بخشهای جشنواره ونیز است و احتمالاً بیشتر از اینكه به فكر غزه باشد به فكر این است كه آیا امكان دارد جشنوارههای غربی بعد از این همه خوشخدمتی كه وی برای آنها داشته است، جایزهای به رسم قدردانی به او دهند یا نه!
پایان مطلب/