مدیری که حتی یک مشاور رسانه ای ندارد که به او اطلاع دهد وبسایت مجموعه تحت مدیریتش ماههاست به روز نشده معلوم است که وقتی در برابر دو پرسش معمولی یک روزنامه نگار قرار می گیرد سریعتر از حد تصور قافیه را می بازد و به تناقض گویی می افتد. با “50 قدم آخر” به جایی نرسیدید. شک نکنید که با “دلتنگیهای عاشقانه” و “خاکستر و برف” هم به جایی نخواهید رسید…
سخنی با قائم مقام انجمن سینمای دفاع مقدس
برادرسهرابی! وقتی کارگردان فیلم جرأت دفاع از کارش را ندارد شما از چه دفاع می کنی؟
سینماپلاس/حــامد مظفــری: هنوز که هنوز است مدیران فرهنگی ما یاد نگرفته اند که وقتی تصمیم اشتباهی را مرتکب شده و بلحاظ فرهنگی اثرات لازم را از آن تصمیم نمی گیرند خیلی راحت عذر خواسته و از تغییر مسیر خود در تصمیمات آتی بگویند. همچنان درب بر پاشنه دو دهه قبل می گردد و هر آنچه یک مدیر انجام می دهد بهترین تصمیم ممکن بوده و هیچ آلترناتیوی بر آن تصمیم، موجود نیست.
به تازگی برادر ارزشی مان روح ا.. سهرابی که قائم مقام انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس است در گفتگویی کاملا یکطرفه کوشیده تا می تواند از تصمیمات چند سال اخیر ارگان متبوعش دفاع کند و حتی با فانتزی سازیهایی نظیر اینکه تازه ترین محصول سینمایی این انجمن با نام “50 قدم آخر” بازگشت سرمایه داشته است، تصمیمات مدیریتی خویش را موجه جلوه دهد. برای اینکه حجم این فانتزی را تشخیص دهید همین قدر بدانید که فیلمی که ایشان برای تولید آن هزینه میلیاردی صرف کرده اند در یک ماه و نیمی که از اکران آن می گذرد به زحمت به رقم فروش 30 میلیون تومان رسیده است اما سهرابی با اعتمادی به نفسی قابل توجه می گوید:« “50 قدم آخر” از قبل فروش رایت ویدیویی، تلویزیونی، اکران جشنواره ها و حتی فروش سینماها بازگشت سرمایه داشت.»
طبیعی است که از رقم 30میلیون با کسر 15 میلیونی که به جیب سینمادار می رود و حدودا 3 میلیونی که عاید پخش کننده می شوند نهایتا 12 میلیون باقی می ماند که اگر این را بگذاریم در برابر حدودا یکم میلیارد و نیمی که هزینه تولید فیلم شده پولی که به انجمن دفاع مقدس رسیده حدودا یک درصد سرمایه اولیه است.
اینکه چطور می شود فیلمی که در اکران سراسری چنین بی مخاطب بوده را به واسطه رایت ویدیویی، تلویزیونی و اکرانهای جشنواره ای به چنان سوددهی رساند که 99 درصد مابقی سرمایه اولیه را جبران کند احتمالا نیاز دارد به چوب جادویی و اسباب شعبده بازی! واقعا کدام شرکت پخش ویدیویی است که برای رایت فیلمی چنین شکست خورده در اکران پول آن هم پول نقد می دهد؟! کدام جشنواره ای است که برای حضور چنین آثاری پول خرج می کند؟ از همه مهمتر در این اوضاع خراب اقتصادی تلویزیون، کدام شبکه تلویزیونی است که برای رایت چنین فیلمی چنان هزینه ای کند که شکست تجاری اکران فیلم را پوشش دهد؟
همه این موارد هم در شرایطی بیان می شود که کارگردان “50 قدم آخر” در این مدتی از اکران فیلمش گذشته حتی جرأت این را نداشته که پاراگرافی درباره فیلم حرف بزند.
ابتدا از بازگشت سرمایه می گویید و بعد عدم استقبال!
جالب اینجاست که به مانند اغلب مدیران وطنی که در گفتگوهای بلند و وقتی یک پرسش را با روشهای مختلف از آنها می پرسی به تناقض گویی می افتند سهرابی هم تناقضات این چنینی در گفته هایش به چشم می خورد.
شاهد این مثال جمله ای متناقض با اظهارنظرشان پیرامون بازگشت سرمایه “50 قدم آخر” است در جایی که می گوید:« نسخه اکران شده “50 قدم آخر” قابل دفاع است اما می بینیم در حد انتظار مورد استقبال قرار نمی گیرد!»
دقت کردید! مدیر سینمایی ما ابتدا از بازگشت سرمایه فیلم می گوید و بعد از اینکه فیلم مورد استقبال قرار نمی گیرد، گلایه می کند!
کاش به صراحت بگویید کدام ارگان بوده که عملکردی بدتر داشته؟
جالبتر و شاید ناراحت کننده تر از همه جایی است که این مدیر در یک فرافکنی آشکار و به جای دفاع از عملکردش از این می گوید که چرا انجمن متبوعش باید هزینه های شهرک دفاع مقدس را متحمل شود! سهرابی می فرماید:« باید بگویم انجمن به نسبت تعریفی که دارد خیلی بهتر از دیگر ارگانها وظایفش را انجام می دهد؛ ارگانهایی که حتی تعریف اساسنامه ای هم دارند اما عمل نمی کنند. به چه دلیل انجمن یا بنیاد فرهنگی روایت باید هزینه های شهرک دفاع مقدس متحمل شود؟ مگر وزارت ارشاد و تلویزیون در این شهرک کم فیلم می سازند؟»
همیشه همین طور بوده! سالهاست که عادت کرده ایم به اینکه تا مدیران مان در پاسخگویی کم می آورند از دیگر ارگانهایی می گویند که آنها نیز ردیف بودجه دولتی دارند اما وظایفشان را درست انجام نمی دهند اما حتی جرات این هم وجود ندارد که بگویند کدام ارگان بوده که عملکردی بدتر از آنها داشته است؟
برادر عزیز! به داد وبسایت ات برس که ماههاست به روز نشده
اینها همه و همه برآمده از معضلی است به نام عدم استفاده از مشاوران آگاه و کاربلد در سیستمهای مدیریتی این چنینی. مدیری که حتی یک مشاور رسانه ای ندارد که به او اطلاع دهد وبسایت مجموعه تحت مدیریتش ماههاست به روز نشده معلوم است که وقتی در برابر دو پرسش معمولی یک روزنامه نگار قرار می گیرد سریعتر از حد تصور قافیه را می بازد و به تناقض گویی می افتد. مدیران انجمن دفاع مقدس چاره ای ندارند جز آن که به استفاده از مشاوران سینمایی آگاه و مطلعی روی آورند که نانشان را نه از مجیزگویی بالادستیها که از ارائه اطلاعات به روزشان می گیرند وگرنه آش همان آش است و کاسه همان کاسه! برادر سهرابی! با “50 قدم آخر” به جایی نرسیدی. شک نکن که با “دلتنگیهای عاشقانه” و “خاکستر و برف” هم به جایی نخواهید رسید پس چه بهتر که هر چه زودتر طرحی نو دراندازید…
پایان مطلب/