تازه ترین فیلم از سری آثاری که با محوریت موجود افسانه ای به نام «گودزیلا» ساخته شده است می تواند بازگشتی باشد به ریشه های کلاسیک این فیلم. کارگردانی این فیلم را گارث ادواردز برعهده داشته است و فیلم با بودجه 160 میلیون دلاری تولید شده است. سینماپلاس برای اولین بار در ایران سیناپس کامل این فیلم را ارائه می دهد.
سینماپلاس/حـــامد مظفـــری: تازه ترین فیلم از سری آثاری که با محوریت موجود افسانه ای به نام «گودزیلا» ساخته شده است می تواند بازگشتی باشد به ریشه های کلاسیک این فیلم. کارگردانی این فیلم را گارث ادواردز برعهده داشته است و فیلم با بودجه 160 میلیون دلاری تولید شده است. سینماپلاس برای اولین بار در ایران سیناپس کامل این فیلم را ارائه می دهد.
گودزیلا
Godzilla
کارگردان: گارث ادواردز
فیلمنامه: مکس بورنستین براساس داستانی از دیو کالاهام و برمبنای سری فیلمهای «گودزیلا» محصول کمپانی توهوی ژاپن
مدیر فیلمبرداری: سیموس مک گاروی
تدوین: باب داکسِی
طراح صحنه: اووِن پاترسون
موسیقی: الکساندر دسپلات
بازیگران: آرون تیلور جانسون، سی.جی آدامز، کن واتانابه، برایان کرانستون، الیزابت اولسن، کارسون بولد، سالی هاوکینز، ژولیت بینوش، دیوید استراثرن
مدت: 123 دقیقه
محصول 2014 آمریکا و ژاپن
ژانر: اکشن، حادثه ای، علمی-تخیلی
سیناپس فیلم
در جریان اولین تست اتمی ایالات متحده که با بمب هیدروژنی و در سال 1954 در جزیره ای مرجانی به نام «بیکنی آتول» واقع در مجموعه جزایر مارشال انجام شد، بعد از انفجار بمب یک موجود غول پیکر دندانه دار از اعماق آب سربرآورد!
در سال 1999 دو دانشمند به نامهای «سریزاوا»(با بازی کن واتانابه) و «گراهام»(با بازی سالی هاوکینز) به منطقه ای در فیلیپین فراخوانده می شوند؛ منطقه ای که در آن اسکلتی غول پیکر و دو تخم کشف شده است. انگار یکی از جوجه ها از تخم بیرون آمده و در دریا ناپدید شده است!
در نیروگاه هسته ای جینجیرای ژاپن، یک تکانه شدید رخ می دهد. در این شرایط «جو برودی»(با بازی برایان کرانستون) ناظر نیروگاه از همسرش «ساندرا»(با بازی ژولیت بینوش) می خواهد که به همراه یک گروه ویژه به مرکز وقوع این تکانه رفته و آسیب دیدگی را رصد کند اما به هنگام بازرسی به ناگاه یک انفجار شدید در نیروگاه رخ می دهد؛ انفجاری که ممکن است سبب نشت تشعشعات رادیواکتیو به خارج از نیروگاه شود. ساندرا و گروهش نیز در میانه مخمصه گیر می افتند و توانایی فرار را ندارند. در این هنگام انفجارها گسترش یافته و کل نیروگاه از بین می رود. در نهایت مشخص می شود که این تکانه های شدید برآمده از زلزله ای بوده که منطقه حفاظت شده جینجیرا را دربرگرفته.
پانزده سال بعد «فورد»(با بازی آرون تیلور جانسون) پسر جو که به عنوان افسر اداره مواد منفجره در ناوگان دریایی ایالات متحده خدمت می کند به همراه همسرش «الی»(با بازی الیزابت اولسن) و پسرش «سام»(با بازی کارسو بولد) در سانفرانسیسکو مشغول زندگی است. هنگامی که جو به خاطر ورود به منطقه قرنطینه شده دستگیر می شود فورد به ژاپن مسافرت می کند. فورد در دیدار با پدر می فهمد که او برای یافتن علت اصلی فاجعه ای که در نیروگاه هسته ای جینجیرا رخ داده وارد منطقه ممنوعه شده است. او از فرزند می خواهد به او کمک کند تا با همراهی یکدیگرو جستجو در خانه قدیمی شان بتوانند یک سری فلاپی دیسک که در آنها اطلاعاتی حیاتی پیرامون نیروگاه ذخیره شده را بیابند. آنها موفق به یافتن فلاپیها می شوند اما به ناگاه دستگیر شده و به منطقه ای مخفی که گویا در آن یک سری آزمایشات انجام می شود منتقل می شوند.
در این منطقه یک پیله بزرگ وجود دارد که گویا پرنده ای در آن در حال رشد و نمو است. «سریزاوا» و «گراهام» مشغول مطالعه بر روی این پیله هستند که به ناگاه با باز شدن پیله، پرنده ای غول پیکر از آن خارج شده و بعد از آن که آسیبهای فراوانی را به این منطقه حفاظت شده وارد می کند پرواز کرده و از محوطه خارج می شود. در نتیجه پرواز این پرنده غول پیکر به جو هم آسیب رسیده و در نهایت وی در نتیجه این آسیبها جان خود را از دست می دهد. اینجاست که سریزاوا، گراهام و فورد با همراهی یک دریادار آمریکایی به نام «ادمیرال استنز»(با بازی دیوید استراثرن) سوار بر یک ناو هواپیمابر به نام «یو.اس.اس ساراتوگا» به تعقیب این پرنده می پردازند.
فورد اعتقاد دارد که این پرنده غول پیکر متعلق است به گونه ای از موجودات حجیم که ارگانیسم بدنی آنها تعریف نشده است. موجوداتی موسوم به «موتو» که باستانی هستند و از تشعشعات هسته ای تغذیه می کنند و به محض اینکه تشعشعات فروکش کند به زیرمین پناهنده می شوند. اینها به نوبه خود توسط «گودزیلا» شکار می شوند و گودزیلاها هم موجوداتی هستند که بر اثر تشعشعات هسته ای سال 1954 از دریاها سربرآورده اند. فورد این را هم فاش می کند که پدرش جو به هنگام تحقیقات صوتی که در منطقه جینجیرا انجام داده بود دریافته بود که موتو هم با نوعی دیگر از موجودات ارتباط دارد.
از آن سو یک تیم ویژه نظامی بعد از پیدا کردن یک زیردریایی متلاشی شده هسته ای روسی در جنگلهای هاوایی متوجه می شوند که «موتو» مشغول تغذیه از راکتور این زیردریایی است! نیروهای نظامی به موتو حمله می کنند و پیامد این حمله وقوع یک درگیری همه جانبه در فرودگاه هونولولو است. در همین اوضاع و احوال به ناگاه گودزیلا هم سربر می آورد و در ساحل واییکی که در همسایگی هونولولو قرار دارد، یک سونامی عجیب و غریب را رقم می زند.
«موتو» بار دیگر پرواز کرده و دور می شود. در کوهستان یوکا که منبعی است برای سوخت هسته ای، تخم دوم که بزرگتر شده شکسته شده و موتوی دیگری سربرمی آورد. این «موتو» ماده است و اینجاست که سریزاوا و گراهام نتیجه می گیرند که برای تولید مثل هم که شده این «موتو»ی ماده با «موتو»ی قبلی دیدار خواهد کرد.
نیروی دریایی به تعقیب این موجودات غول پیکر پرداخته و تخمین می زنند که آنها در خلیج سانفرانسیسکو با هم دیدار خواهند کرد. علیرغم مخالفت دانشمندان «استنز» به دنبال آن است که با سلاحهای هسته ای هم گودزیلا را نابود کند و هم موتوها را. به این منظور قطاری حاوی دو کلاهک هسته ای به سمت سانفرانسیسکو فرستاده می شود ولی در مسیر حرکت توسط «موتو»ی ماده تخریب شده و «موتو» شروع می کند به تغذیه از یکی از کلاهکها. با این حال کلاهک دوم از طریق هوایی به سانفرانسیسکو برده شده و بر روی یک قایق سوار می شود ولی «موتو»ی نر این کلاهک را می دزدد و به آشیانه ای می برد که«موتو»ی ماده در مرکز شهر سانفرانسیسکو ساخته است.
بعد از آن که نیروهای نظامی در مواجهه با گودزیلا در پل گولدن گیت شکست می خورند «استنز» می پذیرد که منطبق با نظر دانشمندان اجازه دهد تقابل مابین موتوها و گودزیلا باشد که «موتو»ها را از بین ببرد. همزمان با بروز این درگیری فورد و یک گروه از سربازان می کوشند به خنثی سازی کلاهکی بپردازند که در آشیانه «موتو»ها قرار دارد اما در همین حین نیروهای چترباز نظامی وارد شهر می شوند و خنثی سازی کلاهک با مشکل روبرو می شود. تصمیم گرفته می شود که برای رهایی از شر کلاهک آن را درون دریا بیندازند.
به هنگام اوج گرفتن درگیری میان گودزیلا و «موتو»ها، فورد آشیانه «موتو»ها را خراب کرده و بدین طریق حواس موتوی ماده را از مبارزه با گودزیلا پرت می کند. در نتیجه موتوی نر تنها مانده و گودزیلا هم با کوبیدن او به یک آسمانخراش جانش را می گیرد. موتوی ماده در ساحل مشغول از بین بردن تعدادی از نیروهای نظامی است که با تهاجم گودزیلا روبرو شده و گودزیلا با دمیدن آتشی اتمی از حنجره اش، سر موتو را از بدنش جدا می کند! فورد هم که مشغول بردن قایق حاوی کلاهک خنثی نشده به اقیانوس بوده قبل از انفجار کلاهک توسط تیمی ویژه، نجات می یابد.
فورد نزد همسر و فرزندش بازمی گردد و گودزیلا که حالا به نام «ناجی شهر» و «سلطان هیولاها» نامیده می شود به اقیانوس برگشته و دوباره ناپدید می شود.
پایان مطلب/