من تقريبا در هر سريال تلويزيوني كه بازي كردم به جز «اشكها و لبخندها» حسن فتحي چادري بودم. در «مهر و ماه» و «آخرين گناه» هم چادر سرم ميكردم و اتفاقا اينطوري خيلي راحتتر است، چون ديگر نگران حجابم نيستم و حواسم به بازيام متمركز است.
لیلا اوتادی: در تلویزیون چادری بودن راحتتر است!
سینماپلاس: لیلا اوتادی بازیگر زن سینما و تلویزیون که زمانی سعی زیادی داشت با ایفای نقشهای متفاوت در سینما، شرایط ارتقای کار خویش را فراهم آورد این روزها درگیر سریال “زخم” است؛ سریالی به کارگردانی مسعود آب پرور. اوتادی به بهانه بازی در این کار در گفتگویی با “مهر” شرکت کرده و درباره ویژگیهای این همکاری سخن گفته است. به گزارش سینماپلاس اوتادی در بخشی از این گفتگو از این گفته که بازی کردن در نقشهای چادری برایش راحتتر است چون دیگر نگران حجابش نیست. متن کامل گفتگوی او را در ادامه می خوانید:
معمولا بازيگران سينما تمايل كمتري به حضور در تلويزيون دارند. چه شد بازي در «زخم» را قبول كرديد؟
هر بازيگر ميتواند تعدادي مخاطب جديد در تلويزيون داشته باشد. تعداد مخاطبان تلويزيون بيشتر است و حتي تا 95 درصد از مردم را شامل ميشود. تعداد كمي از مردم هستند كه فرصت دنبال كردن سريالهاي تلويزيون را ندارند اما سينما در مخاطبان و نوع كار با تلويزيون تفاوت دارد. خود من هميشه دوست دارم هر دو مديوم را داشته باشم. آخرين كارم هم سريال «اشكها و لبخندها» حسن فتحي در شبكه يك بود و بعد از آن فيلمنامهاي كه نظرم را جلب كند و شرايط حضور من در آن فراهم باشد وجود نداشت. چند سالي ميشود كه مدام سينمايي كار ميكنم و احتمالا سه چهار ماهي كه مشغول بازي در سريال «زخم» هستم، برخي از فيلمهايم اكران شوند.
شما فيلمنامه «زخم» را كامل خواندهايد؟
حدودا از يك سال پيش، فيلمنامه را در اختيارم گذاشتند و قرار بود در سريال بازي كنم. اما رحماني نويسنده و آبپرور به عنوان كارگردان بازنويسيهايي روي متن داشتند. بنابراين من از همه موضوعات خبر دارم و ممكن است تنها برخي جزئيات تغيير كند.
اصولا خانمها به ويژه در تلويزيون آن هم وقتي كار به پليس مربوط ميشود، محدوديتهاي بيشتري نسبت به آقايان دارند. برخورد اوليه شما با شخصيت «الهام پويا» وقتي فيلمنامه را خوانديد چه بود؟
شايد اصلا نتوان از كلمه محدوديت استفاده كرد. برخي نكات جزو شرايط كشورمان است كه ما ملزم و موظف به رعايتش هستيم و برخي وقتها باعث ميشود بازيگر از امكاناتي كه براي بازي در اختيار دارد نهايت استفاده را داشته باشد، بنابراين بهترين بازي را ارائه دهد. درباره فيلمنامه هم بايد بگويم كاملا با اثری قوي روبهرو هستيم. مشاور محور اين داستان است. مشاور كلانتري132 غرب هم الهام پويا است. بنابراين فرصتي ايجاد شده تا مشاورههايي كه در كلانتريها در اختيار مردم گذاشته ميشود، معرفي شوند و هم به برخي مشكلات و معضلات اجتماعي كه تا به حال در تلويزيون نمايش داده نشدهاند، با همكاري نيروي انتظامي پرداخته ميشود.
بعضا ميبينيم روي شخصيتهايي چون پليس در سريالهاي اين چنيني، حساسيت وجود دارد و گاهي نويسندهها شخصيتهاي كاملا مثبتي خلق ميكنند كه ممكن است مخاطبان با آنها ارتباط برقرار نكنند و حتي اين شخصيتها دافعه داشته باشند. در «زخم» پرداختن به شخصيت شما چگونه است؟
اتفاقا طي صحبتهايي كه در جلسات با آقايان آب پرور و علي اكبري داشتيم، به اين نتيجه رسيديم كه بايد مشخصات و تيكهايي در بازي لحاظ شود تا از يكنواختي احتمالي جلوگيري كنيم و بتوانيم با كمك و همفكري هم به بهترين شكل كار را جلو ببريم.
با توجه به خلاصه داستاني كه از سريال منتشر شده است به نظر ميرسد آغاز داستان با مخالفت پدر شخصيت اصلي با شغلش آغاز ميشود، پس سريال به مسائل خانوادگي الهام پويا هم ميپردازد و صرفا به محيط كاري او محدود نميشود؟
بله. همايون ارشادي نقش پدر مرا بازي ميكنند. آقاي پويا معضلات و مشكلاتي در زندگياش داشته و همسرش را نيز از دست داده است. بنابراين اين مسائل اجتماعي در پس زمينه زندگي شخصيتي كه بازي ميكنم هم وجود دارد و درگير اين داستان است.
اين نياز را احساس كرديد كه با ما به ازاهاي واقعي كاراكترتان آشنا شويد و اطلاعاتي را براي ايفاي نقش از آنها بگيريد؟
اين كار را انجام دادم به اين خاطر كه براي هفته نيروي انتظامي سال 92 تلهفيلم «سيب ترش» به كارگرداني مهدي صباغزاده را داشتم و آنجا هم تقريبا نقشم همين بود؛ خودم اسمش را گذاشتهام دكتر پليس. يعني افرادي كه هم دكتر روانشناس هستند و در اين زمينه تخصص دارند و هم به آنها فضايي داده شده تا بتوانند رودر رو با مسائل و مشكلاتي كه گريبانگير مردم است، آشنا شوند و آنها را حل كنند. بنابراين اين پس زمينه به من براي ايفاي اين نقش كمك كرد.
پس فكر ميكنم در اين زمينه صاحب ركورد هستيد. چون چندان در سريالهاي تلويزيوني به اين شغل پرداخته نشده است.
بله خودم هم فكر ميكنم من اولين كسي هستم كه اين كار را انجام دادم و براي اولين بار است كه درباره يك مشاور زن در پليس با قوت پرداخته ميشود. از كار قبليام هم راضي بودم و بازتابهاي خوبي از آن فيلم در ميان مردم داشتم. اميدوارم درباره «زخم» هم همين اتفاق بيفتد.
پخش هرشبي سريال معمولا باعث بيشتر ديده شدن آن ميشود. اين موضوع چقدر حساسيتهاي كار شما را بالا برده است؟
بله. به خصوص از اين حيث كه پس از چند سال به تلويزيون ميآيم برايم خيلي مهم است كه كارم خوب و به نحو احسن باشد.
استفاده از چادر و پوشيدن لباس پليس چه حسي دارد؟
من تقريبا در هر سريال تلويزيوني كه بازي كردم به جز «اشكها و لبخندها» حسن فتحي چادري بودم. در «مهر و ماه» و «آخرين گناه» هم چادر سرم ميكردم و اتفاقا اينطوري خيلي راحتتر است، چون ديگر نگران حجابم نيستم و حواسم به بازيام متمركز است.
يكي از نكات آثار آب پرور مثل دوگانه «هوش سياه» جذابيت نقشهاي منفي است. به شكلي كه شخصيت منفي كه كيكاووس ياكيده آن را بازي ميكرد، اتفاقا براي مخاطبان جذابيت دارد. در اين كار هم خبري از ضدقهرمان هست؟
نه به آن صورت. ما اينجا «بدمن» نداريم. بيشتر به زخمهاي اجتماعي پرداخته ميشود و اينكه نيروي انتظامي چطور ميتواند مردم را در مواجهه با آنها ياري كند.
پس كار وارد صحنههاي اكشن كه نميشود؟
خيلي كم. شايد برخي صحنهها كه من در حال تحقيق هستم يا افرادي را نجات ميدهم، كمي اكشن داشته باشيم اما در كل نميتوان گفت «زخم» يك سريال اكشن است.
با توجه به پخش سريال در هفته دفاع مقدس، فرصت كافي براي انجام كار با دقت و بدون شتاب وجود دارد؟
ما چند ماه وقت براي 13 قسمت داريم كه مناسب است. خوشحالم كه با اين گروه حرفهاي كار ميكنم و اميدوارم همكاري خوبي با تهيهكننده و كارگردان و ديگر عوامل داشته باشم و سريال طبق خواسته نيروي انتظامي از آب دربيايد.
شما جزو گروهي كه براي حمايت از تيم ملي فوتبال ايران در جام جهاني به برزيل ميروند، هستيد؟
خير من نميروم. يعني پيشنهاد اين سفر به من شد اما خودم تصميم گرفتم نروم.
پایان مطلب/