سینما مثبت: با پایان جنگ دوازده روزه اسرائیل با ایران،تحلیل شرایط حاکم بر این رویداد در دستور کار رسانهها و صاحبنظران قرار گرفته است. وضعیت رسانهای و عملکرد صدا و سیما نیز یکی از مهمترین نکات مورد توجه رسانهها و افراد دلسوز است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری-تحلیلی سینمامثبت،تجاوز اسرائیل به ایران مدتها پیش از خرداد ۴۰۴ آغاز شد و بارها رسانه منسوب به این رژیم -اینترنشنال- با نشر اخبار جعلی و روایتهای ساختگی و ارائه تصویری غلط از مسوولان نظامی ایران تلاش کرد تا علاقه مردم به آنها را کمرنگ کند حال آنکه در همان ساعتهای اولیه حمله تعداد زیادی از همین نیروهای نظامی به شهادت رسیدند و البته هیچگاه پادزهر مناسب این حملهها از سوی صدا و سیما تولید و عرضه نشد.
توجه داشته باشیم که عملیات مخرب علیه کشورمان و مسوولان توسط تعداد اندکی افراد رسانهای تولید شده که تعداد آنها شاید به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد. در راس این افراد مجتبی پورمحسن است که با داستان پردازیهای هر روزه خود در این عملیات مخرب نقش اول را ایفا کرد و این روزها تصاویر مشمئزکننده او در فضای مجازی در حال چرخش است.
تصور میشد پس از پایان این جنگ، صدا و سیما با عبرت گرفتن از رخدادهای گذشته به سراغ بازسازی نیروی انسانی و بهره گیری از نیروهای حرفهای و کنار گذاشتن ساختارهای غلط و زائد خواهد رفت اما صدا و سیما و در راس آن رئیس کل این رسانه این روزها به شدت درگیر بهره گیری رسانهای از ساختمان آسیب دیده شیشهای است.روزی نیست که خبری از اجرای برنامه و برگزاری تور بازدید از این ساختمان در رسانهها منتشر نشود و مشخص نیست این وضعیت تا کی ادامه خواهد داشت؟ بعید نیست روزی از همین روزها صدا و سیما با اعلام عمومی درب چمران و بلال، مسیری را در داخل خود باز کند تا اتوموبیلها بتوانند از خیابان ولیعصر وارد و از اتوبان چمران خارج شده و در این مسیر از کنار ساختمان شیشهای عبور و با عمق جنایت اسرائیل بیشتر آشنا شوند.
البته که اسرائیل در حمله به این مرکز رسانهای جرم غیرقابل بخششی مرتکب شده اما صدا و سیما تا چه زمانی قرار است در پس این موضوع پنهان شده و از وظیفه اصلی خود غافل شود؟بدیهی است ساختمان شیشهای باید بازسازی شود و اقدامهای حقوقی برای تعقیب رژیم جنایتکار اسرائیل آغاز شود و البته رئیس صدا و سیما نیز باید پاسخگوی عملکرد خود باشد.
اگر صدا و سیما حرفهای بود
این روزها ماه اول فصل تابستان در حال پایان است اما دریغ از یک برنامه خوب و متناسب با این ماه! در کنار حجم بالای برنامههای میزگردی و خبری تعدادی سریال کم ارزش تلویزیونی و البته تکرار سریال مختارنامه نیز در حال پخش است. مجریان محدود صدا و سیما همچنان گزارشهای خُنُک و کم اثر تولید میکنند دریغ از یک طرح سوال خوب و جذاب! تقریبا تمامی شبکهها هویت خود را از دست داده و یک شکل برنامه تولید و عرضه میکنند و جز معدود میهمانانی که به برنامههای زنده دعوت میشوند تغییری در ساختار صدا و سیما به چشم نمیخورد.
این روزها تعداد زیادی خبرنگار از کار بیکار شدهاند. توجه داشته باشیم که بخش عمده نیروی انسانی شبکههای فارسی زبان را همین خبرنگاران بیکار شده ایرانی تامین کردهاند.البته که تن فروشی شرف دارد به همکاری با برخی شبکههای فارسی زبان و وطن فروشی اما همه افراد که در یک درجه از ایمان نیستند.
اگر شرایط برای جذب خبرنگار در رسانه متمولی مانند صدا و سیما فراهم بود شاهد این حجم از مهاجرت خبرنگاران به شبکههای فارسی زبان بودیم؟ آیا در یک ساختار حرفهای مثلا همین مجتبی پورمحسن نمیتوانست اخبار فرهنگی-هنری تولید کند و نیوشا صارمی هم در برنامه به خانه برمیگردیم آشپزی به مخاطبان آموزش دهد؟در چنین شرایطی حتما آگهیهای صدا و سیما نیز به واسطه تولید محتوای حرفهای افزایش مییافت و دیگر خبری از گسترش هر روزه وی او دیها نبود و لازم نبود صدا و سیما برای مقابله با این رسانه نوظهور انرژی فراوانی صرف کند! شاید در چنین شرایطی پورمحسنی هم وجود نداشت تا گروه حنظله با انتشار تصاویر برهنه او باعث جریحهدار شدن احساسات عمومی شود!!
حالا سوال این است که دست فرمان غیرحرفهای، جناحی و آسیبزای صدا و سیما تا کجا و چه زمانی قرار است ادامه پیدا کند؟
سینما مثبت آماده انعکاس دیدگاههای افراد،سازمانها و نهادهایی است که نام آنها در این مطلب آمده است.