سینما مثبت: کاهش کیفیت برنامههای صدا و سیما در سه سال اخیر سبب شد تا یکی از ضعیفترین قسمتهای سریال تلویزیونی پایتخت با اقبال مخاطبان مواجه شود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری-تحلیلی سینمامثبت، این روزها تحلیلهای غلوآمیزی درباره سریال پایتخت در برخی رسانهها منتشر میشود.گروه جدید حاکم بر تلویزیون تاکنون موفق به عرضه و نمایش سریال موفقی نشدهاند و اغلب آثار به نمایش درآمده با روایت مثلثهای عشقی و داستانهای سُست و آمیخته به دیدگاههای تاریخ مصرف گذشته که در ساختاری نامناسب روایت میشود؛ چنان دچار شکست میشود که حتی مخاطبان سیما تمایلی به نشان دادن واکنش نسبت به این آثار ندارند و با سکوت از کنار این آثار عبور میکنند.
برنامههای غیر نمایشی نیز به شدت دچار آفت تکرار در ساختار شده و در هر شبکهای، چند نفر پشت میز نشسته و در حال ارزیابی هنرنمایی مخاطبان هستند! قالبی که به شدت باب میل مدیران جدید سیما است. در حوزه نمایش نیز آثار موفق عمدتا سریالهای تکراری سالهای گذشته هستند. از جمله سریال سرزمین مادری که امکانی برای فخر فروشی مسوولان جدید سیما فراهم نمیکند که در این سالها قرارگاهها و اندیشکدههای مختلف را برای تحول سازمان دهی کردهاند.
در چنین شرایطی سریال پایتخت هفت در حالی نظر مخاطبان را جلب کرده که حتی از قسمتهای پیشین این سریال نیز عقبتر است و صرفا با پُرحرفیها و فکاهه بازیهای بازیگرانش توجه مخاطبان را به خود جلب کرده است. سریالی که هرچه به پایان نزدیکتر شد، بیشتر به سمت و سوی نمایشنامه رادیویی حرکت کرد به گونهای که قسمت پایانی آن به جای آنکه نقطه اوج داستان باشد و ایدههای طرح شده در طول داستان را به شکل مناسبی تعیین تکلیف کند؛ با نمایش کلیپ گونه از حرم امام رضا (ع) در کنار پایان بندی ناگهانی و فیلمفارسی گونه؛ همه شخصیتهایش را متحول کرد و نشان داد که آنها چه دل بزرگی دارند که به سادگی از خیر ۵۰ میلیارد تومان میگذرند!
سری هفتم این سریال تا زمان حضور در علی آباد تماشایی بود اما از زمان سقوط شهاب سنگ، ناگهان منطق تمامی حوادث سست شد و با آمدن بهتاش و به کارگیری دیگر عناصر متکی بر حادثه، کم کم به مجموعهای از کلیپهای تصویری با تکیه بر مکالمات طنازانه شخصیتها تبدیل شد. شخصیتی مانند «شری» که تصور میشد نقطه عطف داستان خواهد بود ناگهان رها شد و حتی در طول سفر،ارتباط منطقی خود با سارا و نیکا را قطع کردند.
البته سریال تلاش کرد تا با ایجاد مفهوم نمادین برای شهاب سنگ و متلکهای سیاسی، بخش گستردهای از جامعه را تحریک کند اما در پایان به گونهای به انتها رسید که انگار چند قسمت از داستان حذف شده است.